اختصاصی بسپار/ گفت و گو با دکتر عباس شیخ، دانش آموخته مهندسی پلیمر و استادیار دانشگاه تربیت مدرس: هرکس از کشور رفت نخبه نیست و هرکس ماند پخمه نیست

بسپار/ایران پلیمر دکتر عباس شیخ از همراهان و نویسندگان قدیمی بسپار و دانش آموخته مهندسی پلیمر است. او با رتبه 381 تحصیل در دانشگاه صنعتی امیرکبیر را در سال 1378 آغاز کرد و پس از 12 سال آموزش پیوسته در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکترا در سال 1390 فارغ التحصیل و هم اکنون استادیار دانشگاه تربیت مدرس است. گفت و گوی ما در موضوع آموزش مهندسی پلیمر در کشور با او به عنوان فردی که از زمان دانشجویی منتقد نظام آموزشی بود، انجام شد.
بسپار- آقای دکتر از اینکه فرصتی دست داد یک بار دیگر با هم گفت و گو کنیم خیلی خوشحال هستیم.
شیخ: بنده هم خیلی خوشحال که پس از مدتها فرصتی دست داد تا با دوستان بسپاری همکلام شوم.
بسپار – آقای دکتر بحث آموزش و پژوهش در مهندسی پلیمر دیگر دارد شبیه موضوع ارتباط دانشگاه و صنعت به یک کلیشه تبدیل می شود. همیشه در مورد آن حرف زده می شود و انگار نتیجه بخش نیست. کسی نمی داند که نقدها دقیقا به چه چیزهایی است و راهکارها کدام است … یک طرف دانشجوها هستند که دروس مهندسی پلیمر را عمدتا غیرکاربردی قلمداد می کنند، یک طرف دانشگاه هست که خروجی خود را حتی اگر بی نقص هم نمی داند، ایراد را بیشتر متوجه بی انگیزگی خصوصا امروزی دانشجوها می داند و طرف دیگر یعنی صنعت کشور دانشجوهای مهندسی پلیمر را برای کار، ناکارآمد یا اگر اینطور مطرح نکنیم، نیازمند باز آموزی برای کار در تولید و تجارت و … می شناسد. نظر شما چیست؟ چرا اینطور است؟
شیخ: این موارد محدود به رشته مهندسی پلیمر نیست و کم و بیش در مورد دیگر رشتههای مهندسی هم وجود دارد. شاهد این مدعا آمار ورودی دانشگاههاست که بیانگر کم فروغ شدن امیدها نسبت به رشتههای مهندسی در داخل از یک سو و سیل مهاجرت به خارج از کشور از سوی دیگر است.
پیشتر در مصاحبهای که در اواخر پاییز 94 درباره ارتباط دانشگاه با صنعت ترتیب داده بودید مواردی بیان شد که همانطور که گفتید بی ارتباط به برنامه آموزشی نیست. شخص بنده پس از 12 سال تحصیل مداوم دانشگاهی از آموختههای دانشگاهی راضی نبودم ولی سعی کردم در مقام مدرس تا جایی که بتوانم این کاستیها را جبران کنم. برای مثال پس از 12 سال تحصیل از محصولات پتروشیمیهای داخلی خبر نداشتم. برای همین در درسها هر جا که امکانش وجود داشته باشد توجه دانشجویان را به این موضوع جلب میکنم تا دست کم بدانند در اطرافشان چه خبر است.
به این مقدار بسنده نکردم. از مهر ماه 1396 به معاون آموزشی وقت وزارت عتف، آقای دکتر شریعتی نیاسر که اتفاقا خود در رشته مهندسی شیمی تحصیل کردهاند با فاصله، چند نامه نوشتم و نسبت به رشته مهندسی پلیمر و عملکرد کارگروه تخصصی مهندسی پلیمر به انتقاد پرداختم. گرچه این کار آزرده خاطری دستاندرکاران را به دنبال داشت. مقصودم از بیان آن این است که بنده از منتقدین رشته مهندسی پلیمر هستم. اگر نظر کنونی بنده بخواهید باید بگویم انتقاد هرچند وارد چاره کار نیست. بزرگان این رشته هنوز حضور دارند. آنها باید نقائص را بپذیرند و به جوانترها فرصت دهند تا در این عرصه ایفای نقش کنند و “خرد جمعی” تصمیم بگیرد.
بسپار – اصلا تعریف یک دانش آموخته مهندسی پلیمر چیست؟ این دانش آموخته باید چه قابلیت هایی داشته باشد؟ چه کارهایی باید بتواند انجام دهد؟
شیخ: واقعیت آن است که عنوان مهندسی بر اساس شنیدههایم از آقای دکتر فرامرز افشار طارمی به خاطر تصویب این رشته در وزارت علوم در بدو تاسیس آن اضافه شد و گویا در ابتدا قصد تاسیس رشته مهندسی نداشتهاند. به نظرم مهندسی “قابلیت طراحی” است و بر این اساس تعریف یک دانشآموخته مهندسی پلیمر میشود فردی که میتواند در یک زمینه پلیمری مانند تولید تایر، ساخت اکسترودر، سنتز و واکنشگاه طراحی کند. بنابراین این که دانشآموختگان از رشته مهندسی پلیمر ناراضی هستند میتواند به کسب نکردن مهارت طراحی در آن بازگردد. البته زمینههای پلیمری بسیار متنوع و گسترده هستند. همچنین در حال گذار بودن و صنعتی نبودن جامعه ایران هم موضوع را پیچیده میسازد. به نظرم دست کم در مقطعی که بنده تحصیل میکردم رفتار دو دوره متوالی دانشجویان کاملا متفاوت بود و طراحی برنامه آموزشی که بتواند نظرات چنین طیف گستردهای را برآورده سازد بسیار دشوار است.
بسپار – چرا صاحبان صنعت به نظر شما ترجیح می دهند مهندسین مکانیک و شیمی را بعضا به جای پلیمری ها جذب کنند؟
شیخ: هر کارخانهای برای فعالیت نیاز به متخصصانی مثل مهندس برق و مکانیک دارد. مهندسی شیمی هم رشتهای است که مهندسی پلیمر از آن زیاد ارث برده و رشتهای کاملا مدون است. با وجود مهندس شیمی نیازمندیهای اغلب نه چندان پیچیده صاحبان صنعت پلیمر به خوبی برطرف میشود. حتی مهندسین عمران را در شرکتهای پلیمری دیدهام! پیشنهاد میکنم نظر خود صاحبان صنایع را هم جویا شوید. اما مهندس پلیمر میتواند در صنعت هویت داشته باشد.
بسپار – این ذهنیت تا حدودی وجود دارد که دانش آموخته های ما در خارج کشور چه در مقاطع تحصیلات تکمیلی و چه در بازار کار موفق تر هستند. آیا شما هم اینطور فکر می کنید؟ و تحلیل شما از این قضیه چیست؟
شیخ: به نظرم هرکس از کشور رفت نخبه نیست و هرکس ماند پخمه نیست. بنده تجربه کار یا تحصیل خارج کشور را ندارم و کشورهای مختلفی که ایرانیها کم و بیش به آنها مهاجرت میکنند، متفاوتند. حتی ایالتهای مختلف آمریکا با هم فرق دارند. اگر موفقیت ایرانیها در خارج از کشور در تحصیلات تکمیلی یا کار گزاره درستی باشد، این موضوع به نوعی کارآمدی نظام آموزشی که این افراد در آن تحصیل کردهاند را میرساند. به دیگر سخن نظام آموزشی افرادی مناسب برای کشورهای دیگر پرورانده است. یا این که نظام آموزشی در دوره تحصیلات تکمیلی یا بازار در ایران چنان نابسامان است که کمی انسجام در آنها در مخاطب، خواه ایرانی و یا غیر ایرانی، چنان خاطر جمعی ایجاد میکند که او بر کارش متمرکز شود.
به قول سعدی:
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
بسپار- آیا انتظارات بخش صنعت کشور را از دانش آموختگان مهندسی پلیمر منطقی می دانید؟
شیخ: فضای کاری در بخشهای مختلف صنعتی متفاوت است. برای نمونه، دولتی بودن یا خصوصی بودن بر این امر موثر است. یا صنایع بالادستی یا پایین دستی، گردش مالی و به تبع آن انتظارات متفاوتی دارند. به طور مشخص با توجه به ماهیت میان رشتهای مهندسی پلیمر و ساختار نه چندان پیشرفته صنعت این دو با هم سازگار نیستند و نباید توقع انتظارات منطقی داشته باشیم.
(ادامه دارد …)
متن کامل این مقاله را در شماره 231 ماهنامه بسپار که در نیمه دی ماه ۱۴۰۰ منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.