اخصاصی بسپار/ نوآوری از حرف تا عمل: رویکردی سیستمی به نوآوری در کسب و کار

گروه ترجمه و تولید محتوا در بسپار /ایران پلیمر در محافل کاری، در جلسات و گردهماییهای مدیران شرکتها، در سمینارها و برنامههای ترویجی و تبلیغی حتماً کلمه نوآوری به گوشتان خورده است. معمولاً مدیران در مواجهه با بحرانهای ریزودرشت محیطی و مسائلی که بقا و حیات را تهدید میکنند و همچنین در تلاش برای توسعه و گسترش بازار و کسبوکار خود ، راهکار و راهحل را در مقوله و مفهوم نوآوری دنبال میکنند. بسیاری از این نوآوریها به همان مراسمها و جلسات محدود شده و هرگز به منصه ظهور نمیرسند. قبل از اینکه به چرایی کلیدی عقیم ماندن تلاشها برای نوآوری بپردازیم، خوب است تا نگاهی جامع و کامل به مبحث نوآوری داشته باشیم.
فارغ از اینکه “نوآوری” را چگونه تعریف کنیم و چه برداشتی از مفهوم و نوع “نوآوری” داشته باشیم، چنانچه در نمودار بالا هم مشخص است، نوآوری با نگاهی سیستمیک، در محصول،در خدمات، فرآیندها، سازوکارهای سازمانی، مارکتینگ و در استراتژیها میتواند پیادهسازی شود. نوآوری در صنایع کمتر بالغ و سنتیتر معمولاً در مسائل عینی و به عبارتی مواردی که نمود بیرونی دارند، همچون محصول و تبلیغات و … صورت میگیرد. نوع نوآوری و تمرکز نوآوری خود نشانهای از بلوغ یک شرکت و صنعت در سازمان است. در اینجا اشارهای کوتاه به این جنبههای مختلف نوآوری خواهم داشت:
۱. نوآوری در محصول و خدمات: اندازه، بستهبندی، خدمات افزوده ، کارکردهای محصول و …
۲. نوآوری فناورانه: فرمولاسیون، ماشینآلات و تجهیزات، افزودنی ها، متریال و مواد اولیه روزآمد و …
۳. نوآوری در مارکتینگ: تبلیغات، ارتباط با مشتریان، کانالهای ارتباطی، رسانهها، بازارهای هدف، ترفندهای فروش و …
۴. نوآوری در فرآیندها: فرآیند تولید، فرآیند تضمین کیفیت، فرآیند فروش، فرآیند جذب نیروی انسانی، فرآیند خرید و …
۵. نوآوری سازمانی: ساختار سازمان، فرهنگسازمانی، سرمایههای انسانی، ارتباطات سازمانی و …
۶. نوآوری در پیشفرضها و پارادایم ها: قلمرو فعالیت ، باورها، تعصبات، توهمات و ….
برخی از این نوآوریها میتوانند بهعنوان مزیت رقابتی شرکت عمل کرده و در عرصه رقابت، برتری را به همراه داشته باشند. اما نکته حائز اهمیت این است که اگر ما به نوآوری بهمنزله یک افزونه نگاه کنیم که به سیستم شرکت و به ارزش پیشنهادی ما اضافه میشود وبرتری را در عرصه رقابت به ما دودستی تقدیم میکند، سخت در اشتباه خواهیم بود. نگاه کوتاهمدت و مقطعی به نوآوری، صرفاً پرتاب تیری در تاریکی است و درواقع نگاه تاکتیکی و نه استراتژیک به مقوله نوآوری میتواند هیاهویی باشد قبل از شکست. درواقع یکی از عوامل اثربخش نبودن نوآوریها و کارنکردن آنها همین نگاه سطحی و دکوری به نوآوری است.
نکته دیگر اینکه بسیاری از ابتکار عملها ممکن است در یک حوزه بهعنوانمثال در حوزه مارکتینگ به بهترین نحو پیادهسازی شود اما در بیلان کاری شرکت و عملکرد نهایی اثر و ردی از این نوآوری مشخص و مشهود نباشد. اساساً نوآوری که متقارن نباشد، یعنی تنها در یک حوزه خاص به آن پرداخته شود، نهتنها در بلندمدت که در کوتاهمدت هم نمیتواند ثمری برای سازمان داشته باشد.
در گونهبندی دیگر، من این نوآوریها را در قالب سختافزار، نرمافزار و مغز افزار سازمان بخشبندی میکنم و بهشدت معتقدم کلیدیترین و حیاتیترین نوآوریها در ساحت مغز افزار سازمان اتفاق میافتد، یعنی جاییکه سازمان ایده و اندیشههای نو را از منابع مختلف و با استفاده از نوآوری باز و جمع سپاری و … شیوههای دیگر اخذ کرده و مهمتر از آن، پیشفرضها ، تعصبات، باورها و اعتقادات نخنما شده و کهنه را کنار گذاشته و طرد میکند.
دکتر رضا اسدی
دکترای مدیریت استراتژیک دانشگاه علامه طباطبایی
(ادامه دارد …)
متن کامل این مقاله را در شماره نوروزی (۲۲۲) دوماهنامه پوشرنگ از گروه مجلات بسپار که در پایان اسفندماه ۹۹ منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.