داستان سرمایه ها و سرمایه داران ایرانی/ حسین ثابت بکتاش: روزی تخت جمشید را می سازم!
پارکی با وسعت 640000 متر مربع که برای اولین بار در خاورمیانه ساخته شده با مجموعه ای از پرندگان و گیاهان نایاب دنیا و نمایش دلفین هایی که مربیان ایرانی دارند. برای نمایش هزاران پرنده از گونه های مختلف، بزرگترین قفس دنیا در این مجموعه به ابعاد 550 * 400 متر طراحی و اجرا و مطابق با محیط زیست طبیعی زندگی آنها ساخته شده است. این مجموعه دیدنی از طرف دیگر 2 تا 3 درجه دمای جزیره را پایین آورده است.
[EasyDNNGallery|18268|Width|400|Height|400|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||] او همچنین ۲۵ درصد سهام گروه هتلهای لاله را در اختیار دارد.
یک پارچه انرژی است و حافظه ای قوی دارد. شعر بلند عقاب دکتر خانلری را با شور و احساسی میهن پرستانه می خواند. نهج البلاغه را خوب می شناسد. از قرآن نمونه می آورد و به شش زبان زنده دنیا حرف می زند.
او تصمیم داشت تنها هتل دار کیش شود اما برخی هتل داران زیر بار این کار نرفته و وی نتوانست به این آرزوی خود برسد.
او می گوید : عشق. عشق ناممکن را ممکن می سازد. من در 21 سالگی گفتم روزی تخت جمشید را می سازم. امروز آن را در قالب یک هتل ساخته ام.
وقتی از او در مورد انگیزه فعالیت اقتصادی در ایران پرسیده می شود، پاسخ می دهد: هشت سال جنگ را ما نبودیم. جوانان ما جنگیدند و نگذاشتند حتی یک سانتی متر از مملکت از دست برود. ما چه کار کردیم ؟ امروز آمده ام برای خدمت به ایران، به فرهنگ ایرانی، به فرهنگ اسلامی. انتظاری هم ندارم. نمی خواهم حتی یک دسته گل برای من بیاورید. من می خواهم همانطور که جوانان، ایران را نگاه داشتند من هویت ایران را به جهان بشناسانم. من کلکسیونی شامل 30،000 پروانه که برخی از آنها نسلشان منقرض شده برای ایران خریده ام که می دانم تا سیصد سال دیگر هم سرمایه اولیه اش بر نمی گردد، اما این پروانه ها در یک موزه می تواند انگیزه ای باشد برای جلب توریست.
ثابت تصمیم دارد زندگینامه خود را منتشر کند: من 700 صفحه از خاطراتم را ثبت کرده ام. در آلمان که درس می خواندم برای گذران زندگی روزنامه می فروختم ولی بعد همان روزنامه را خریدم! از روزنامه نگاری اطلاعی نداشتم. منتقدان من این را مطرح کردند. من بهترین مفسران وخبره های هر بخشی را دور هم جمع کردم و از آنها آموختم و تجربه کسب کردم. اعتقاد دارم تجربه از علم و ثروت بالاتر است.
وقتی با انگشت به طرف دیگری نشان می روید، توجه کنید که سه انگشت خودتان را نشان می دهد. اول باید تکلیف خودتان را مشخص کنید. عمر دنیا کوتاه است. این را در سردر دفتر آلمانم نوشته ام: ” حق الناس را دست نزن. مصمم باش. عاشق تصمیمت باش. آن وقت است که محال پا به فرار می گذارد ” برخی می گویند خوب است آدم فقیر باشد، اما سالم باشد. اما من اعتقاد دارم آدم باید هم سالم باشد و هم ثروتمند.
گردآوری:فرنام نامور