زندگی نامهی Guilo Natta، برندهی نوبل شیمی سال 1963: دانشمندی از میلان!

بسپار/ ایران پلیمر آقای Giulio Natta در تاریخ 26 فبریه سال 1903 در Porto Maurizio (Imperia) در کشور ایتالیا به دنیا آمد. پدر او یک قاضی برجسته بود. او بعد از دریافت دیپلم از دبیرستان Colombo در سن 16 سالگی به دانشگاه Genoa پیوسته و به مطالعه ای دو ساله در مورد ریاضیات پرداخت.
او در سال 1921 در دورههای عملی مهندسی صنایع شیمی در پلی تکنیک میلان شرکت کرد و در سال 1924 در سن 21 سالگی با مدرک مهندسی صنایع شیمی فارغ التحصیل شد. او همچنین از سال 1922 در انجمن شیمی عمومی تحت مدیریت پروفسور Giuseppe Bruni شرکت کرده بود. کسی که پس از مدت اندکی Natta دستیاری او را بر عهده گرفت.
در سال 1925 او تدریس شیمی تجزیه را بر عهده گرفته و تا سال 1932 به این فعالیت خود ادامه میداد. در همین حین از سال 1929 تا 1933 او به تدریس یک واحد درسی در شیمی فیزیک در دانشکدهی علوم دانشگاه میلان نیز مشغول بود. در سال 1933 به به مدیریت بخش شیمی عمومی دانشگاه Pavia منصوب شد و تا سال 1935 در همان مکان باقی مانده و به تدریس شیمی فیزیک مشغول بود.
در سال 1935 او به استادی در دانشگاه Rome دعوت شد. در سال 1937 به ریاست بخش شیمی صنعتی پلی تکنیک Turin منصوب شد. به دلیل تعصبات نژادی مدیر عامل موسسه شیمی صنعتی در دانشگاه میلان که شخصی به نام Mario Giacomo Levi بود مجبور به ترک موقعیت خود شده و در سال 1938، Natta به جای او منصوب شد. او تا سال 1973 در مقام تمام استادی در شیمی صنعتی همین دانشگاه مشغول فعالیت بود و موسسه ای با همین نام نیز ایجاد نمود.
مطالعات شیمی ساختاری
تحقیقات Natta به زودی به سمت شیمی ساختاری جهت یافته شد. او ابتدا به مطالعهی کاربرد اشعهی ایکس پرداخت. سپس درگیر تفرق پرتوهای الکترونی (Diffraction of electron beams) که در آن زمان مساله ای فوق مدرن محسوب میشد، گشت. در واقع این مسائل روشهایی بودند که ایتالیا در آن زمان مورد استفاده قرار میداد و از جملهی مهم ترین مطالعات در آن کشور محسوب میشد. در واقع با استفاده از این روشها به حل مشکلات در زمینهی شیمی بسیار کمک میشد.
در مطالعات مربوط به اکسیدهای فلزی و سولفیدها، او رابطهی بین شعاع یونی اجزا را مورد بررسی قرار میداد چراکه تشکیل ساختارهای خاص را تحت تاثیر این مساله میدانست. او عمیقا به مطالعهی این پدیده پرداخت.
در نهایت او ساختار بسیاری از هیروکسیدها و هیدراتها را که حاوی آب (coordination water) بودند تعریف کرد.
او با استفاده از یک طیف نگار خاص و مبتکرانه در دماهای کم که ساختهی خود او بود، ساختار گازها را که در دمای کم تبدیل به جامد میشوند را تعریف کرد.
در مورد اسیدهایهالوژنه (halogenidric)که ساختار مشابهی را با گازهای نجیب داشته و تعداد مشابهی از الکترونها را دارا میباشند، او به روش مستقیمی برای تعیین شعاع یونی در بلورها رسید. او همچین ساختار سولفید هیدروژن جامد و سایر آمیزههای هیدروژنه را مشخص کرد.
این تحقیقات علمی Natta بود که او را به کاربردهای عملی این مسائل علاقمند کرده و منجر به ثبت اختراعات او شد. اختراعات بی شماری که اولین آنها به سالهای 1927 بازمیگردد.
شیمی منواکسید کربن، الکلها و فرمالدهیدها
اولین فعالیتهای علمی در مورد سنتز متانول و الکلهای بالاتر (در ثبت اختراعات بسیاری توسط تمامی کشورها) به سالهای 1930 بازمی گردد. در آن زمان متانول یکی از مهم ترین مواد آلی صنعتی محسوب شده که در ساخت بسیاری از آمیزههای آلی به عنوان حلال مورد استفاده قرار میگرفت. سنتز آن نیز موضوع تحقیقات بسیاری از شرکتهای خارجی در کشورهای پیشرفته محسوب میشد.
از بعد علمی، فعالیتهای Natta در این بخش این مساله را امکانپذیر کرده بود. برای ارتباط فعالیتهای کاتالیزگری و برای تعیین سازوکارهای واکنش او نقش بهبود دهندهها را پر رنگ کرده و کاتالیزگرهای جدیدی را معرفی نمود.
از بعد کاربردی، فعالیتهای Natta در سال 1930 منجر به ایجاد اولین واحد صنعتی ساخت متانول در ایتالیا واقع در Coghinas (Sassari) شد. این فعالیت منجر به ادامهی این مسیر توسط کشورهای ایتالیا، سوییس و آمریکای جنوبی با ظرفیتی بالغ بر 10000 تن در سال شد.
فعالیتهای او در این بخش منجر به ایجاد چهره ای بین المللی از او در سراسر جهان شد. به طوریکه طبق تقاضای پی در پی، مشغول نوشتن کتابهایی در حوزهی کاتالیزگرها شد. در آن زمان کتابهای دیگری با مشخصات زیر در این زمینه توسط دانشمندان مختلف به رشتهی تخریر در آمده بود.
“Catalysis”, edited by P.H. Emmett [Synthesis of Methanol, in “Catalysis”, P.H. Emmett (editor), Reinhold Corp., New York 1955; Direct Catalytic Synthesis of Higher Alcohols from Carbon Monoxide and Hydrogen, ivi, 1957]
در سالهای 1930 او تحصیلاتی در زمینهی تبدیل گاز با اکسیژن (gasification with oxygen) در دماهای اندک با سوختهای محلی را گذراند. او در حین تحصیل یک ژنراتور گازی در موسسه شیمی صنعتی در دانشگاه پلی تکنیک میلان را برای انجام فعالیتهای تجربی تحت اختیار داشت. این تحقیقات او منجر به ساخت تعداد بی شماری از ژنراتورهای صنعتی گاز شده که هریک پتانسیل 50000 مترمکعب را روزانه دارا بود. این فعالیت به خودکفایی اقتصادی در تولید آمونیاک، کود نیتروژن، سوخت و متانول کمک بی شماری نمود.
در همان سالها، Natta در مورد تولید فرمالدهید مطالعاتی را انجام داد. این ماده، یکی از مشتقات آلی مهم بوده که در ساخت رزینهای گرماسخت، رزینهای فنول فرمالدهید (Bakelite)، رزینهای اوره فرمالدهید، چسبها، رنگها و … بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. تولید این ماده با هیدروژن زدایی از متانول ممکن بوده که بعدها منجر به تولید کاتالیزگرهای جدیدی شد که در مقیاس صنعتی مورد استفاده قرار میگرفت.
اولین تحقیقات در زمینهی بسپارها
اولین فعالیتهای انجام شده توسط Natta در زمینهی بسپارها به سال 1934 باز میگردد. در آن زمان او مشغول انجام یک دورهی مطالعاتی در Freiburg آلمان بوده که از طرف Volta Foundation در سال 1932 به او هدیه داده شده بود. در این مکان و در آزمایشگاه دکتر Seeman بود که Natta پروفسور Hermann Staudinger را ملاقات کرد. این شخص برندهی جایزهی نوبل در سال 1953 بخاطر تحقیقاتش در زمینهی ساختار و خواص بسپارها چه طبیعی (سلولز، لاستیک طبیعی و ..) و چه سنتزی بود. آقای Staudinger در سال 1922 ثابت کرد که این مواد از مولکولهای درشتی تشکیل شده اند و به آنها لقب “درشت مولکولها” را داد.
در همین راستا، Natta طبق آموختههایی از Staudinger برای اولین بار از تفرق الکترونها استفاده کرده و ساختار این مواد را مورد بررسی قرار داد.
هیدروژن دار کردن کربوهیدراتها
برای چند سال، اگرچه او درگیر بسیاری از مشکلات طبیعت بود، همزمان به هیدروژن دار کردن کربوهیدارتها برای تولید گلیکولها و گلیسرولها میپرداخت. این مساله برای به خود کفایی رسیدن کشورش بسیار اهمیت داشت. سنتز ایزو اوکتان به عنوان سوخت و تولید هیدروژن از گاز متان از جمله فعالیتهای او در این زمینه بود.
تحقیقات در زمینهی لاستیکهای سنتزی
در سال 1938، با دریافت حمایتهایی از طرف دولت و ارتباط تنگاتنگ با صنعت، Natta خود را وقف تحقیقات در زمینهی تولید لاستیکهای مصنوعی در ایتالیا نمود. در این فعالیت او عمدتا بر جداسازی l-butene از بوتادی ان در حالت کاملا خالصی پرداخته و این مساله امکان تولید لاستیک را با هم بسپارش با استایرن (Buna S) امکانپذیر مینمود. این مساله فرآیند بسیار دشواری از لحاظ فیزیکی محسوب میشد چراکه نقطهی جوش دو جزء بسیار به هم نزدیک بود. در همین راستا، Natta یک روش جدید فیزیکی برای جدایش مطرح کرد. روشی که توسط او ایجاد و به مرور زمان تکمیل گردید.
[EasyDNNGallery|10944|Width|600|Height|600|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||]
از Giulio Natta همیشه به عنوان دانشمند برجستهی میلان یاد میشود
بسپارش فضا ویژه (Stereospecific polymerization)
فعالیتهای بی شماری وجود داشت که Natta بخاطر آنها معروف شده بود. از جمله این فعالیتهای میتوان به همکاریش با Karl Ziegler از موسسه Max Planck در Mülheim اشاره کرد که منجر به دریافت جایزهی با ارزش نوبل نیز شد. با وجود این فعالیت این دو همکار درگیر مسائل علمی و کاربردی دیگری نیز بودند. از جمله این همکاریها میتوان به بسپارش فضاویژه اشاره کرده که Natta به لطف یکسری از شرایط مناسب و خوش اقبالی به خوبی مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
در سال 1952، Natta در همایشی در فرانکفورت شرکت کرد که Karl Ziegler در این همایش سخنرانی ای را در مورد بسپارش انجام میداد. طی این همایش نظر Natta به اضافه شدن اتیلن به زنجیر در فرآیند بسپارش (polyaddition) در حضور آمیزههای آلی فلزی جلب شد. طی این فرآیند الیگومرهایی با جرم مولکولی اندک ولی کاملا خطی ایجاد میشد. این مساله بر خلاف ایجاد مولکولهای پیچیده در حضور کاتالیزگرهای کاتیونی عمل مینمود.
طی همین همایش، Natta از Ziegler دعوت کرد تا در همایشی که قرار است در میلان برگزار شود شرکت نماید. او از فعالین و مسئولین این دانشگاه خواست تا هزینههای تحقیقاتی Ziegler را به طور تمام و کمال پرداخت کنند و از او بخواهند تمامی نتایج فعالیتهایش در زمینهی آمیزههای آلی فلزی و کاربردهای حاصل از آنها را چه در زمان حال و چه در آینده در اختیار آنان قرار دهد.
در همین زمانها بود که Natta یک واحد درسی ویژه در زمینهی صنعت شیمی مواد آلیفاتیک آلی برای فارق التحصیلان کارآموز ایجاد کرد. تک تک این فارق التحصیلات توسط Natta انتخاب میشده و برای شرکت در کلاسها ثبت نام میکردند. به این ترتیب Natta توانست یک تیم تحقیقاتی قوی و توانا در موسسه خود ایجاد کند که در مورد بسپارش اتیلن و البته بسپارش سایر الفینها در حضور آمیزههای آلی فلزی تحقیق و مطالعه مینمودند.
در سال 1953 سرانجام Ziegler موفق شد اولین ثبت اختراع خود را در زمینهی بسپارش اتیلن و تبدیل آن به مولکولهای بزرگ را در فشار کم در حضور کاتالیزهایی حاوی آلکیلهای فلزی منتشر نماید. این مطالعات انجام گرفته توسط Ziegler از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. این مطالعات محدود به بسپارش اتیلن بوده که در آن زمان در واحدهای عظیم بخار Cracking تولید شده و دارای محدودیتهای استفاده ای نیز بود. این مساله در واقع مسیر تحقیقاتی Natta را نیز تشکیل میداد.
[EasyDNNGallery|10946|Width|600|Height|600|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||]
Giulio Natta در سال 1935 با Rosita Beati ازدواج کرد. این زن حمایتهای بی شماری را از فعالیتهای Natta در طول زندگی علمیش نمود
طبق نوشتههای روزانهی Natta، در اوایل سال 1954 و در تاریخ یازدهم ماه مارچ، با استفاده از کاتالیزگرهای Ziegler، Natta موفق شد پلی پروپیلن نیمه بلوری را تولید نماید. او در واقع در صفحهی مربوط به تاریخ مذکور، با خط درشت نوشته است که : “پلی پروپیلن را ساختم.” در ابتدا متوجه شد که بلورینگی بسپار به دلیل نظم به خصوصی است که این ماده به صورت فضایی اشغال نموده است.
پیش از این کشف Natta قرارگیری واحدهای تک پاری در طول زنجیر بسپار مورد توجه واقع شده بود. ولی مساله بی نظمی قرار گیری آنها به خصوص از لحاظ فضایی بود. در واقع بسپارش فضا ویژه این امکان را فراهم کرد تا برای اولین بار بسپارهای با نظمی را چه از لحاظ شیمیایی و چه از لحاظ فضایی سنتز کرد. در واقع این بسپارش میتواند از مونومرهای وینیلی یا هر منومر غیر اشباع دیگری سنتز گردد.
پیش از این موفقیت به دست آمده، ایجاد چنین بسپارهای با نظمی تنها در طبیعت ممکن بود. از جمله این بسپارها میتوان به لاستیک طبیعی و gutta-percha اشاره کرد.
در دانش بسپار اثبات شده است که نوع نظمی که در اتصال تک پارها در طول زنجیرها وجود دارد عاملی تعیین کننده در خواص بسپار محسوب میشود. در همین زمینه نیاز است تا تفاوتهایی در مینهی لاستیک طبیعی و gutta-percha ذکر شود. هردو بسپار طبیعی بوده ولی تفاوت خواص آنها به دلیل تفاوت در نظم قرارگیری واحد سازندهی آنهاست. لاستیک طبیعی 1,4 سیس پلی ایزوپرن و gutta-percha، 1,4 ترنس پلی ایزوپرن میباشند. این تفاوت نظم منجر به خواص کاملا متفاوتی از این مواد شده است.
به علاوه تفاوت ویژه ای که در خواص مکانیکی، فیزیکی و حسی سلولز و نشاسته وجود دارد به دلیل تفاوت در نظم فضایی آنها بوده با وجود اینکه واحدهای تکرار شوندهی هردو گلوکز میباشد.
پلی پروپیلن فضا منظم یک پودر بلوری بوده که چگالی ای کمتر از آب داشته و نقطهی جوش آن 170 درجهی سلسیوس میباشد. از این ماده میتوان محصولی با مقاوت کششی 3-4 kg/mm2 ساخته در حالی که یک پلی پروپیلن بی نظم ماده ای کاملا روغنی میباشد.
اولین اعلان عمومی این کشف Nattaدر آکادمی ملی Lyncean در سال 1955 با عنوان “نوع جدیدی از بسپارهای آلفا الفین دارای نظم ساختاری” با مشخصات Atti Acc. Naz. Lincei”, Mem. 4 (8), 61 (1955) منتشر شد. بیان جزئیات تاثیرگذاری Natta اول بر مرکز تحقیقاتی خود و سپس جامعهی علمی در چند خط امکانپذیر نمی باشد. در ادامه تنها به صورت عنوانی فعالیتهای نشات گرفته و مقالات معتبر چاپ شده از کشف Natta را از سالهای 1953 تا 1970 بیان میکنیم:
– سنتز و مشخصه شناسی ساختار در حالت بلورین و تعیین خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمی فیزیکی بسیاری از بسپارهای جدید
– ساخت، مطالعه و مشخصه شناسی سامانههای کاتالیزگری که از یک آمیزهی انتقالی و آلی فلزی (کاتالیزگر زیگلر-ناتا) و یا از یک آمیزهی آلی به تنهایی تشکیل شده است
– مطالعه بر سازوکار و سینتیک بسپارشهای مختلف
– سنتز بسپارهای پلی لاکتیک
– سنتزهای نامتقارن
– سنتز هم بسپارهای پلی الفین با توزیع آماری و کاربرد آنها در تهیه لاستیکهای اشباع
– سنتز هم بسپارهای بلورین
– تولید و مشخصه شناسی لاستیکهای اشباع و غیر اشباع و انواع الیاف
– بسپارهای پیوندی (grafted polymers)
– تولید بسپارهای فضا منظم از آمیزههای مختلف
– استفاده از بسپارها در زمینهی داروسازی
– کاربرد انواع طیف نگاریها (IR، NMR، ESR و رامن) در شناخت بسپارها
– روشهای رادیوشیمیایی و بسیاری از روشهای تحلیلی دیگر برای مطالعهی بسپارها، تک پارها، سامانههای کاتالیزگری
اهمیت این تحقیقات در مورد بسپارش فضا ویژه تنها به کشف بسپارهای فضا منظم از منومرهای مختلف محدود نمی شود. در واقع این تحقیقات پایه ای به انجام فعالیتهای مختلف در مورد سامانههای کاتالیزگری و رفتار آنها، کار بر ساختار مواد بسپاری، رابطهی بین ساختار و خواص و سنتزهای نامتقارن نیز منجر شد. در واقع این نوع به خصوص از سنتز، ایجاد رابطه ای تنگاتنگ بود بین اتفاقی که در طبیعت ممکن است به وقوع بپیوندد و یا سنتزی که در آزمایشگاه قابل انجام باشد.
در سخنرانی انجام گرفته توسط پروفسور A. Fredga یکی از اعضای کمیتهی نوبل شیمی در آکادمی علوم Royal Swedish که در زمان اعطای جایزه عنوان شد، اینطور ذکر شد که:
” طبیعت بسیاری از بسپارهای فضا منظم همچون سلولز و لاستیک را سنتز میکند. این پدیده که تا کنون گمان میشد تنها در انحصار طبیعت بوده و با کاتالیزگرهای زیستی نظیر آنزیمها تنها انجام میشود، اکنون با کاتالیزگرهای دو دانشمند زیگلر و ناتا امکان پذیر شده است. در واقع آنها این انحصار طبیعت را شکستند”.
پروفسور Paul Flory یکی از بزرگترین دانشمندان در زمینهی دانش بسپاری که خود نیز موفق به دریافت جایزهی نوبل در سال 1974 شد، فعالیتهای Natta را به عنوان ایجاد انقلابی در زمینهی شیمی درشت مولکولها عنوان کرد.
این انقلاب به زودی تمامی فعالیتهای علمی و صنعتی در سراسر جهان را در برداشت به طوریکه پس از سالهای 1954 تا 1955 بسیاری از تحقیقات صنعتی و دانشگاهی کمابیش بیش بر موضوع شیمی درشت مولکولها با تاکید بر روش جدید بسپارش فضا ویژه متمرکز شد.
شخصیت علمی، درک بالا و وقف زندگی خود به تحقیق
بر خلاف بسیاری از کسانی که جایزهی نوبل دریافت کردند و در رشتهی خود از متخصصان برجسته بودند، Natta در زمینهی شیمی به طور کامل تخصص نداشت. برای او دانش شیمی دانش بسیار کامل و پیچیده ای بود که از مطالعهی مولکولها آغاز شده و به کارخانههای تولید محصول میرسید. در حقیقت رسیدن به دانش بسپارش فضا ویژه که در مدت نسبتا کوتاهی نیز حاصل شد، بخشی از فعالیتهای Natta در زمینهی آشنا شدن با شاخههای مختلف علم شیمی صورت پذیرفته بود.
روشهای مطالعه و فعالیت Natta در زندگی به چند داستان ساده قبل درک است. مدت کوتاهی پس از کشف بسپارش فضا ویژه پروپیلن، زمانی که Natta مشغول صحبت با یکی از دستیارانش بود، دریافت که تولید برخی از لاستیکها با توزیع تمایل پلی اتیلن به بلورینگی با ایجاد برخی از بی نظمیها ممکن خواهد بود. این مساله با بسپارش هم زمان منومرهای اتیلن و پروپیلن ممکن خواهد بود. پس از چند روز اولی لاستیک اتیلن پروپیلن در آزمایشگاه Natta ساخته شده و ویژگیهای لاستیکی آن به اثبات رسید.
در سال 1957، Natta به ایراد یک سخنرانی به عنوان سخنران کلیدی (Keynote speaker) در شانزدهمین کنگرهی بین المللی شیمی محض و کاربردی (IUPAC) در پاریس دعوت شد. متاسفانه در همان زمان او بیمار شد. در واقع اولین نشانههای بیماری پارکینسون در وجود این دانشمند بزرگ خود را نمایان کرده بود. او علی رغم میل باطنی، مجبور شد هفتهها در تخت خواب باقی بماند. به این ترتیب او مجبور بود سخنرانی خود را در آن شرایط به خصوص آماده و تنظیم نماید.
کمی بعد به منظور بهبود شرایط جسمی، Natta مجبور شد تحت یک جراحی مغز قرار بگیرد. او بلافاصله پس از به هوش آمدن از بیمارستان با دستیار خود تماس گرفت و از او خواست تا نتایج تحقیقاتی که بسیار مورد علاقهی او بود را اعلام نماید.
این دانشمند تا دیر وقت در محل تحقیقات خود باقی مانده و کار میکرد. او حتی در تعطیلات عمومی و آخر هفتهها نیز به فعالیت مشغول بود. او معمولا در طول فعالیتهایش دستیارانی برای کمک به خود داشت. این عادات کاری Natta حتی تا زمانهایی که از بیماری پارکینسون رنج میبرد نیز همراه او بود. او به مدت 20 سال از چارکینسون رنج برد.
آقای Natta نه تنها یک دانشمند بسیار بزرگ بود، بلکه معلم بسیار خوبی نیز محسوب میشد. او در طول مدتی که بر بسپارش فضا ویژه فعالیت میکرد، افراد بسیار زیادی را نیز تربیت و فارق التحصیل نمود. تقریبا تمامی این افراد بعدها به جایگاههای ویژه ای در موقعیتهای دانشگاهی مختلف دست پیدا کردند.
علاوه بر جایزه نوبل، این شخصیت علمی جوایز ملی و بین المللی بسیار حائز اهمیتی را نیز دریافت کرد.
زندگی به عنوان یک پروفسور
در کنار فعالیتهای بی شمار علمی Natta او یک معلم بسیار نمونه محسوب میشد. او عشق خاصی به مدرسه و تحصیل از خود نشان میداد. او تدریس را در زمرهی مهم ترین فعالیتهایش در طول روز قرار داده بود.
آقایNatta هریک از دروس تحت تدریس خود را با دقت بسیار زیادی آماده مینمود. در بسیاری از کلاسهایش، سوالهایی را در مورد همایشهایی که شرکت کرده بود عنوان میکرد. در واقع بحثهایی که در کلاسهایش پس از عنوان کردن این سوالها شکل میگرفت، به Natta کمک میکرد تا بتواند از تجربیات علمی و موضوعات تحقیقاتی خود صحبت کند.
تا زمانی که شرایط سلامتی به او اجازه میداد، از هر دانشجو به صورت خصوصی امتحان میگرفت. نسل مهندسین شیمی که در کلاسهای Natta شرکت میکردند و یا پروژههای تحصیلات تکمیلی خود را با او میگذراندند، هیچگاه نقش او به عنوان “یک پروفسور” را نادیده نمی گیرند.
همکاران Natta همیشه از تلاش وی به “مدرنیزه” کردن روش تدریسش در بحث شیمی صنعتی صحبت میکنند.
زندگی به عنوان یک مرد
از لحاظ شخصیتی، Natta بسیار خجالتی و محافظه کار بود. با این حال به خوبی فعالیتهای علمی خود را در تمامی دوران چه تحصیل، چه تدریس و چه تحقیق انجام میداد. او با هرکسی روابط صمیمانهی انسانی برقرار میکرد. او تمام مدت در تلاش بود تا بر کمرویی خود غلبه نماید. او هیچگاه هیچ گونه دستوری چه به دستیاران و چه به دانش آموزانش نمیداد. تنها نصیحت و پیشنهاد بود که از طرف او عنوان میشد.
بسیاری از روابط او با دانشمندان ایتالیایی و خارجی همراه با همسر او Rosita Beati صورت میگرفت. آنها در سال 1935 باهم ازدواج نمودند. همسر او از فرهنگ بسیار غنی برخوردار بود.
سرانجام همسر Natta پیش از او و در سال 1968 فوت کرده و غم عمیقی برای همسر و دو فرزندش به نامهای Franca و Giuseppe و هرکس که او را میشناخت غم عمیقی باقی گذاشت.
در نهایت Natta زمانی که در کنار دخترش Franca بود در سال 1979 پس از رنج بردن از سالها سختیهای فیزیکی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
[EasyDNNGallery|10945|Width|800|Height|800|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||]
مراسم اهدای جایزهی نوبل
این مقاله پیشتر در شماره 171ام ماهنامه بسپار به چاپ رسیده است.