اخباراخبار ویژه

سرمقاله شماره 216 ماهنامه بسپار/ تامین مواد اولیه، یک بحران ملی

بسپار/ ایران پلیمر همیشه به نظر می رسید، اینکه همه با هم در یک موقعیت سخت قرار بگیریم، پذیرش آن را انگار آسانتر می کند. این روزها می شود ولی خلاف این برداشت را در جامعه دید. جمیع رخدادهای سالهای اخیر به روشنی نشان داد که طبقه حاکم، بخش بزرگی از مشروعیت خود را از دست داده و در چنین شرایطی، آستانه تحمل در موقعیت های بحرانی آنقدر پایین می آید که به تلنگری، خیلی چیزها ممکن است در هم بریزد. اما این داستان از کجا شروع شد؟

شخصا فکر می کنم از پرونده های فساد اقتصادی و پرونده های فساد در قوه ای که قرار بوده در تمام این سالها حامی و مجری برقراری عدالت اسلامی باشد. خیلی ناگهانی، مردم با خیل پرونده هایی مواجه شدند که نشان می داد درست زمانی که آنها برای گره گشایی از مسایل اقتصادی خود در مردابی از مشکلات ریز و درشت ملی و بین المللی دست و پا می زده اند، درست در همان وقت، عده ای از وابستگان به قدرت، با سازوکارهایی در تقابل با رفاه و اعتماد ملی، بر دارایی خود ترمزبریده، می افزوده اند.

در همین زمان ها بود که ویروس Covid-19 هم با همه آن رفتارهای بسیار غریب از راه رسید و اقتصاد کشور را که تحریم های حداکثری نفس آن را گرفته بود، باز هم در چالشی دیگر قرار داد.

کاهش قیمت نفت، در کنار عدم امکان صادرات نفتی، اقتصاد یک کشور نفتی را برای عبور ناگزیر و بدون برنامه و بدون در اختیار داشتن زمان تقریبا بلعید. بازارهای مالی ورای آشفتگی را تجربه کردند. افسارگسیختگی قیمت ارز و اثر آن بر قیمت مواد اولیه پلیمری (طبیعتا در کنار سایر عوامل مدیریتی و خصوصا وابستگی کشور به ارزآوری صنعت پتروشیمی)، کار را برای صنعت بسیار دشوار کرده است.

عدم امکان تامین مواد اولیه به عنوان بدیهی ترین رکن تولید و صادرات در صنعتی دارای مزیت نسبی در کشور با میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم قابل توجه  فقط یکی از چالش های این روزهای کشور است. دهها جلسه و صدها ساعت کار کاشناسی در قالب تشکل ها و غیر آن، تا امروز راه به جایی نبرده. آیا به بن بست رسیده ایم؟ این نابسامانی و عدم ثبات تا کی ادامه خواهد داشت؟ تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟

مدیران واحدهای تولیدی در ماه های اخیر هر آنچه را که از دانش مدیریتی می شده، آزموده اند. همه راه هایی را که می توانسته یک روز بیشتر به بقای واحد تحت مدیریتشان کمک کند، رفته اند و به نظر می رسد توان اندکی برای صاحبان صنعت باقی مانده. این فقط صنعت پلیمر نیست که گرفتار است، ولی اینکه همه ما گرفتار باشیم، دیگر نه تسکین امیدوارانه دردی ست و نه راهبردی برای زودتر رسیدن به راه حلی. گفته می شود که در جنگ اقتصادی هستیم، ولی ما آدم های روزهای جنگ نیستیم که همدلانه برای تمامیت سرزمین مان همدستی کنیم. جانی نداریم.

تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا