مانند یک کودک ایده خلق کنید، مانند یک تیم نوآوری کنید
مکاتب فکری متفاوتی وجود دارند که به بهترین شکل تفکر خلاقانه را ایجاد میکنند. صرف زمانی موقت دور از فضای کسبوکار میتواند یکی از آنها باشد. بیل گیتس به صرف «هفتههای تفکر» منظم مشهور بود؛ او در این زمانها به تنهایی کتاب و مقاله میخواند و در مورد استراتژی مایکروسافت تفکر میکرد. اما برخی معتقدند که کلید نوآوری درست به مراتب سادهتر است و در توانایی فکر کردن مانند یک کودک نهفته است. این ایدهای است که وینس تیکل، کارآفرین سریالی و رئیس «آکادمی بریتانیایی مدیران ارشد» با آن بهشدت موافق است.
او میگوید «زمانی که صحبت از نوآوری کسبوکار به میان میآید، اکثر افراد در بیشتر صنایع هوشیار نیستند. کسبوکارهای آنها نوآوری خلق نمیکنند؛ آنها آنچه موجود است را کپی و به آرامی در آن تغییر ایجاد میکنند. رهبران کسب وکار تلاش نمیکنند به مسائل از یک روش اساسا متفاوت نگاه کنند. آنچه آنها را به راه اندازی یک کسب وکار موفق واداشته، همان چیزی است که آنها را از نوآوری بازداشته است؛ چراکه ریسک کردن لازمه نوآوری است. در اینجاست که کودکان شگفتی میآفرینند. آنها بدون هیچ محدودیتی قوه تخیل خود را بهکار می اندازند. اگر در برخورد با مشکلات مانند کودکان برخورد کنید، آنگاه این مسائل را از زاویه ای کاملا متفاوت خواهید دید و آنجاست که فرصت ها سر برمی آورند. اکثر این ایده ها بیفایده هستند؛ اما برخی از آنها فرصت های طلایی خواهند بود و در این فرصت ها، توانایی متمایز کردن خودتان وجود خواهد داشت.»
تیکل همچنین مدیر ارشد اجرایی Branded Copiers است؛ شرکتی که سطح بیرونی دستگاه های کپی را طراحی و تولید میکند و این طراحیها نتیجه تصورات خلاقانه نامحدود تیکل است.او میگوید: «دستگاههای فتوکپی، پرینت میگیرند. آنها جذاب نیستند؛ بنابراین با ایده برندسازی آنها وارد میدان شدم. یک دستگاه فتوکپی خاکستری قدیمی که در گوشه دفتر کار شما قرار دارد، قطعا فضای خستهکننده ای را برایتان ایجاد میکند. تصور کنید یک دستگاه کپی با پوشش طرحدار میتواند تا چه حد این قسمت از تجهیزات خستهکننده اما مهم دفتر کار شما را به یک قسمت هنری و جذاب تبدیل کند. ما این کار را به مدت 18ماه انجام داده و چند صد دستگاه فروختهایم. همچنین مشتریانی داریم که دوباره به ما رجوع میکنند. این تفکر خارج از عرف بود اما موثر واقع شد.»اما همه افراد متقاعد نمیشوند که توانایی تصور مانند یک کودک و به دور از محدودیت ها، کلید نوآوری درست کسب وکار است. دکتر والری کلاد-گادیلات استاد استراتژی در مدرسه کسبوکار Audencia در فرانسه میگوید: «علوم اولیه نشان میدهند که مغز تکامل مییابد و شرایط اولیه نمیتواند ترمیم شود.»
او میافزاید: «حتی اگر یک قلم جادویی این امر را ممکن سازد، کودکی مانع از انباشت دانش موردنیاز برای خلاق بودن در جهان کسب وکار میشود. در عوض خلاقیت بهطور معمول با خلق ایده ها یا راهحل های جدید و مفید تعریف می شود. تحقیقات نشان داده است که خلاقیت هم به عوامل داخلی از جمله ویژگی های فردی و هم عوامل محیطی خارجی بستگی دارد.» بین ویژگیهای فردی که بر خلاقیت اثر مثبتی دارند، می توان از انگیزه انجام یک کار، تبحر در یک حوزه معین و مهارت های خلاقانه نام برد. پذیرش نااطمینانی، تحمل ناامیدی و میل به مستقل بودن، درحالیکه احساس قدرتمندی از خودانضباطی را با خود به همراه دارند، نقش مهم و اساسی در خلاقیت ایفا میکنند. او میگوید: «البته، یک ذهن برخوردار از تخیل قوی و مثبت بسیار مهم و ضروری است.» خاویر کاستانر، استاد مدرسه کسبوکار HEC Lausanne و نویسنده گزارش «بازتعریف خلاقیت و نوآوری در سازمانها» میگوید: «عامل دیگر درک تفاوت بین نوآوری و خلاقیت است.»
او میگوید: «یک ایده خلاقانه تنها در صورتی به نوآوری تبدیل میشود که این باور ایجاد شود که ایده موردنظر مفید است و با توسعه محصول توسعه یابد. این نکات ظریف و دقیق و شرایط خلاقیت و نوآوری اغلب به درستی درک نمیشوند. خلاقیت صحیح این نیست که در وهله اول مفید باشید؛ در حقیقت این امر میتواند فرآیند خلاقانه را در نطفه خفه کند. به این لحاظ، در زمان توفان فکری، اشتراک ایدهها بدون تعصب و قضاوت مهم و ضروری است و اگر شما سودمندی را به یک ایده خلاقانه تحمیل کنید، آنگاه ممکن است این ایده در نطفه خفه شود.»
نوآوری اغلب به نوآوران یا کارآفرینانی مرتبط است که روی ایده بزرگ بعدی خودشان بهشدت کار میکنند. در حقیقت، ایدههای بزرگ در خلأ ایجاد نمیشوند؛ بلکه نتیجه همکاری بین افرادی هستند که فرصت کار در یک فرهنگ باز را داشتهاند؛ فرهنگی که اندیشهپردازی همکارانه را تشویق کرده و پرورش میدهد و در نتیجه نوآوری ایجاد میکند.رهبران کسبوکار باید همچنین اطمینان یابند که شرکت آنها شکست را میپذیرد و میتواند از آن درسهای زیادی بیاموزد. راوی کریشنامورتی، نایبرئیس ارشد Fujitsu EMEIA میگوید: «زمانی که رهبران کسبوکار تلاش میکنند تا پتانسیل درست نوآورانه را آزاد کنند، باید برای اشتباهات پیشرو آماده باشند.» او در ادامه میگوید: «نوآوری درست از روش، فرهنگ و ارزشهای قدرتمندی ناشی میشود که رهبران کسبوکار به سازمان تزریق میکنند. در اینجاست که تفاوت بین تفکر مانند یک کودک و ایجاد نوآوری واقعی که به رشد و شکوفایی یک کسبوکار کمک میکند را میبینیم.»
منبع:دنیای اقتصاد
[EasyDNNnewsLink|305]