چالش های اکستروژن (رانشگری) پلیمرهای بسیار پرشده
قانون اصلی خوراکدهی مواد را به خاطر داشته باشید: برای شارش (جریان) ذرات بسپار به جلو، نیروی غژکی (drag) ناشی از اصطکاک مواد روی ماردان باید کمتر از سیلندر باشد. در بخش خوراک، سطح ماردان معمولا بیشتر از سطح سیلندر است. این نسبت به عنوان نسبت منظر اشاره میشود. برای جبران اثر نسبت منظر، نیروی غژکی لازم برای حرکت ذرات بسپار به جلو معمولا از طریق گرمایش سیلندر یا با تغییر سطح بدنه سیلندر برای ایجاد نیروی غژکی بیشتر فراهم میشود.
با این حال، بسیاری از پرکننده های رایج به شکل ذرات زاویه دار یا نامنظم و کاملا ساینده هستند که باعث میشود در ماردانها با نسبت منظر 1 : 25/1 تا 1 : 35/1، افزایش نیروی غژکی اصطکاکی در دیواره سیلندر برای جبران نیروی غژکی روی سطح ماردان، دشوار باشد. به علت ذوب بسپار در نزدیکی دیواره سیلندر و کاهش نیروی غژکی روی سیلندر نسبت به ماردان، افزایش گرما در دیواره سیلندر میتواند اوضاع را بدتر کند. در برخی موارد ممکن است لازم باشد روند خوراکدهی برعکس شود تا نیروی غژکی اصطکاکی در برابر سطح ماردان با روشهایی مانند پیش گرمایش بسپار یا با استفاده از ماردانهای گرم، پوششها یا کمک فرایندها، کاهش یابد.
تراکم یا نسبت تراکم در ماردانهای رایج بسپار ضروری است، زیرا کارایی کم خوراک دهی ذرات بسپار و اثرات تشکیل مذاب و حذف مذاب، اجازه میدهد تا مذاب سریعتر از جامد شارش یابد. برعکس، برخی از ابعاد ذرات پرکننده، کارایی خوراکدهی مواد را بهبود میبخشد، زیرا آنها روی یکدیگر سُر نمیخورند. این امر باعث تراکم کمتر میشود که برای دستیابی به آهنگ خوراکدهی موردنیاز لازم است. از آنجایی که پرکنندهها ذوب نمیشوند، آنها شارش نمییابند و خواص شارش این مخلوط ترکیبی از خواص ذرات جامد و شارش مذاب است. در نتیجه، ماردانها با بخشهای متراکم که معمولا برای بسپارهای خالص استفاده میشوند ممکن است به راحتی با پرکننده بگیرند، زیرا به علت عدم شارش پرکننده، حجم در طول ماردان کاهش مییابد.
همچنین با ادامه تراکم، مقدار نسبتا کم بسپار موجود در ترکیب پرشده، میتواند فشرده شود، اما پرکننده بیشتر فشرده میشود. از آنجایی که ماردان، یک تیغه مارپیچ (spiral wedge) است، حتی بدون تراکم، پرکننده میتواند چنان فشرده شود که موتور را از حرکت بازدارد یا حتی ماردان را بشکند. در نتیجه، ماردانها با تراکم صفر و یا حتی منفی اغلب کارا هستند.
بدون داشتن تراکم کانال عادی، ساز و کار رایج ذوب تا حد زیادی به خطر میافتد و مواد بیشتر بر اساس گرمایش رسانایی ذوب میشوند تا گرمایش برشی. طرحهای ماردانی که اساسا بسپار را درون کانال ماردان میغلتاند یا بستر بسپار را میشکند دارای سطح بیشتری است که اغلب موثرتر از طرحهای سدگر یا مخلوط کن های با برش زیاد است.
از آنجایی که گرمای ویژه اکثر پرکننده ها کمتر از بسپارها است، مقدار انرژی لازم برای افزایش دمای یک کیلو مخلوط بسیار کاهش مییابد. علاوهبر این، رسانایی گرمایی اکثر پرکنندهها بیشتر از بسپارها است که به ذوب و گرمایش رسانایی کمک میکنند.
پس از اتمام ذوب، گرمایش برشی مسئله ساز میشود، زیرا بارگذاری زیاد پرکننده در اکثر موارد به شدت گرانروی را افزایش میدهد و باعث کاهش روانشوندگی برشی (shear thinning) میشود، بنابراین پس از اتمام ذوب، طول بخش باید کاهش یابد. تغییرات پایین جریان و بالا جریان بحث دیگری است. پرکنندهها به علت پل زدن یا فشردگی روی درونداد ماردان تاثیر میگذارند و باعث افزایش افت فشار در بسپار با گرانروی بیشتر میشوند. همچنین فشار ایجاد شده در ماردان کمتر قابل پیش بینی است و به دلیل ناپیوستگی مذاب ناشی از پرکننده و تمیز کردن آن از دیواره سیلندر بسیار قابل تغییر است.
برگردان: دکتر فاطمه خودکار
متن کامل این مصاحبه را در شماره 184ام ماهنامه بسپار که در دی ماه منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد .تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.