اخبار

باز هم پای مهندسین پلیمر در میان است/ گفت و گو با توحید علی اشرفی، مدیر بازاریابی علی بابا: اینجا هر روز، روز اول است!

بسپار/ ایران پلیمر مجید حسین نژاد بنیانگذار آژانس هواپیمایی علی باباست با در اختیار داشتن رتبه نخست فروش بلیط های سفر در کشور که آنلاین فعالیت می کند. از نسل اول اکوسیستم استارت آپی ایران. دانش آموخته مهندسی پلیمر از پلی تکنیک تهران. نیما قاضی، هم بنیانگذار و مدیرعامل آژانس هواپیمایی علی باباست. او هم در پلی تکنیک مهندسی پلیمر خوانده ست هر چند ظاهرا آن را به پایان نرسانده. توحید علی اشرفی دانش آموخته مهندسی پلیمر از پلی تکنیک، مدیر بازاریابی آژانس هواپیمایی علی بابا که بعدتر به گروه پیوسته است. گفت و گوی ما با او در یکی از روزهای شهریور ماه و در محل جدید استقرار این مجموعه در کارخانه نوآوری انجام شد.

خوب است برای ورود به فضای این استارت آپ کمی در مورد آفرینندگان آن بخوانید. مجید حسینی نژاد که حالا و از طریق لیست صد در صد برنده “ائتلاف برای فردا” وارد اتاق بازرگانی تهران شده است، از کودکی (هر چند نه به دلیل نیاز) کار کرده است. در کارنامه او اخراج های متعدد و شکست های مکرر در کسب و کار به چشم می خورد.  عاشق طبیعت گردی و سفر است و ایده کسب و کار علی بابا هم حاصل سفری پاییزی به ایلام.

نیما قاضی در جایی اشاره کرده است که همفکری و مشاوره با برادران محمدی (بنیانگذاران دیجی کالا) مرزهای فکری علی بابا را در توسعه و گسترش جابجا کرده است.

علی بابا نامی است که در همه جای دنیا به طریقی شناخته شده است. شاید همین حالا شما را به یاد انیمیشن سندباد انداخته باشد. یا فروشگاه اینترنتی علی بابا!

 

علی اشرفی: سال 93 مجید (حسین نژاد) که سرمایه گذاری در حوزه آژانس مسافرتی انجام داده بود و در حال جمع کردن این کسب و کار بود البته، در سفرهایی که به دلیل کارهای بازرگانی به چین داشت، با نیما (قاضی) جلسه ای می گذارد و از تجربه خرید بلیط و … آنلاین در چین می گوید و تمایل برای ایجاد سازوکاری مشابه در ایران. کار با تیمی که با ایرلاین های داخلی در حوزه نرم افزارهای مالی کار می کردند آغاز شد در اواسط سال 93. بعد قوانین تغییراتی داشت که سایت غیرفعال شد و دوباره با اعمال تغییراتی در الگوریتم ها بالا آمد. همزمان با دو سه سایت دیگر. می گویند وقتی ایده ای به ذهن شما می رسد، همزمان 10 نفر دیگر هم در حال فکر کردن به آن هستند! 

سایت فقط بلیط پروازهای داخلی و غیرچارتری می فروخت.

 

بسپار- علاقه مندی خود شما به امور بازاریابی از چه وقت خود را نشان داد؟

علی اشرفی: پدر من در ارومیه کتابفروشی و لوازم التحریر فروشی داشت. تابستان ها جلوی مغازه کاکتوس می فروختم و گاهی درآمدم بیشتر از پدرم بود. بنابراین از بچگی این تمایل به فروش در من بود. در زمان دانشجویی در نشریه خوابگاه های دانشگاه امیرکبیر، پژواک فعالیت می کردم و با بازاریابی آنقدر درآمد داشتیم که مهمانی می گرفتیم و به نویسندگان سکه می دادیم و … . به فضاهای دیجیتال هم علاقه داشتم. بعد از ارشد پلیمر، دو MBA گرفتم و الان هم در حال اخذ MBA اجرایی هستم. بسته به نیازی که در کار ایجاد می شود دوره هایی را می گذرانیم. مثلا من و مجید و نیما دوره لیدرشیپ را در خارج گذراندیم و … .

من بعد از فارغ التحصیلی کارهایی کرده بودم و در نهایت مدیرفروش PU در یک شرکتی بودم. یک سایت هم داشتم که در همین حوزه تولید محتوا می کردم. به کارهای دیجیتال و E-commerce علاقه داشتم. کارهای کوچکی هم کرده بودم که شکست خورده بودند. وقتی تصمیم گرفتم کار خود را آغاز کنم، نزد نیما آمدم برای مشورت. فضای کوچکی برای جلسه بود و مجید هم کناری نشسته بود و صحبت های ما را گوش می کرد. کم کم علاقه مند شد و سوالاتی از من پرسید. بعد هم گفت بیا با ما کار کن. من می خواستم برای خودم کار کنم. در هر حال با دو سه ساعت همکاری شروع و شد و از سال 94 در علی بابا ماندگار شدم. در تیم شرکا وارد شدم و هیات مدیره و حالا هم مدیر بازاریابی علی بابا هستم.

 

بسپار- آیا بنیانگذاران علی بابا و خود شما دانش برنامه نویسی داشتید؟

علی اشرفی: نه هیچکدام نداشتیم. نیما البته با برنامه نویس ها کار کرده بود و زبان آنها را بلد بود. می توانم بگویم آشنا نبودن با این بخش حدود 30-40 میلیارد را در مجموعه ما از بین برد! چند برابر پول می دادیم و در نهایت بلد نبودیم با آنچه تحویل می دادند کار کنیم، یا آنچه می نوشتند انعطاف پذیری مورد نظر سیستم را نداشت. تا بتوانیم تیم فنی خوب را از طریق شراکت جذب کنیم سه سال طول کشید … . برای دوستان علاقه مند به این بخش می گویم برون سپاری در این مورد، موفقیت را بسیار کم می کند.

سایت، یک محصول زنده است و باید بر اساس رفتار و جنس نیاز مخاطب توان توسعه آن وجود داشته باشد که با برون سپاری چندان ممکن نیست.

 

بسپار- آیا فکر می کردید که شاهد تا این اندازه رشد علی بابا باشید. در مصاحبه ای خواندم که آقای حسینی نژاد از رشد سالانه 40 درصدی این کسب و کار گفته اند …

علی اشرفی: هم فکر می کردیم و هم نه! وقتی شما به سمت آنچه دوست دارید حرکت می کنید در واقع آینده خلق شده است. رشد علی بابا به این شدت و با این سرعت در مخیله هیچ کدام از ما نبود.

امروز فقط در تیم بازاریابی ما که با نام برندیست زیر نظر من اداره می شود، 50-60 نفر نیرو داریم و به استارت آپ های دیگر هم خدمات بازاریابی ارایه می دهیم.

(برندیست جایزه ملی تعالی ارتباطات بازاریابی و برندینگ را در سال 97 دریافت کرده است./ بسپار)

 

بسپار- در هلدینگ علی بابا اسامی دیگری هم به چشم می خورند. اصولا توسعه علی بابا در چه مسیر مشخصی است؟

علی اشرفی: ویژن علی بابا این است از لحظه ای که یک نفر تصمیم به سفر می گیرد تا مروز خاطرات آن سفر، علی بابا در کنارش حضور داشته باشد. در کنار سایت علی بابا که فرآیندهای مختلف حمل و نقل را پوشش می دهد، در سایت “جاباما” تامین محل های اقامت از هتل تا مکان های غیررسمی مثل ویلا و … تسهیل شده است. بازوی تبلیغات و بازاریابی که ما هستیم و برندیست نام دارد. “مدگو” در توریسم سلامت فعال است. “هلوپرشیا” به روند حضور گردشگران خارجی کمک می کند. راستش آنقدر هلدینگ گسترده شده، که ممکن است از مجموعه های جدید اطلاع دقیقی نداشته باشم. هلدینگ سرمایه گذاری توشا، از زیر مجموعه های علی باباست که در حوزه گردشگری فعالیت می کند. همه زیرمجموعه های هلدینگ با مدیریت مستقل اداره می شوند و در آنها رقابت هست. یعنی باید به گونه ای کار کنند که بتوانند با خدمات ارایه شده از خارج مجموعه رقابت کنند، در غیر اینصورت الزامی برای دریافت خدمات از آنها در مجموعه وجود ندارد.

 

بسپار- سرمایه اولیه و همچنین روند بعدی سرمایه گذاری در علی بابا چگونه بود؟

علی اشرفی: مجید از کسب و کارهای قبلی خود اندوخته ای داشت که پتانسیل اولیه ایجاد علی بابا شد. هر چند کوچک بود ولی علی بابا درآمد داشت و این درآمدها، مستقیما روی توسعه ش سرمایه گذاری می شد. البته مجید در سالهای اول از دوستان مخصوصا پلیمری هر بار 200-300 میلیون تومان دستی قرض می کرد و سر ماه برمی گرداند. کم کم دیگر دوستان اندازه بدهی علی بابا پول برای قرض دادن نداشتند! سال 94 از طریق صندوق توسعه تکنولوژی دو میلیارد جذب سرمایه کردیم. اواخر سال 95 هم سرآوا که هلدینگ سرمایه گذار دیجی کالا و کافه بازار و … هست، قرارداد بستیم و در ازای سهام سرمایه ای جذب کردیم.

(سهام عمده شرکت البته همچنان در اختیار بنیانگذار آن است./ بسپار)

 

بسپار- سرمایه های جذب شده، به چه مصارفی می رسید؟

علی اشرفی: همین دفتر جدید علی بابا 25 میلیارد تومان هزینه داشته. اینجا را هفت ساله اجاره کرده ایم. یک کارخانه قدیمی مخروبه بوده. از در که وارد می شوید، دفاتر کار مشترک زاویه را می بینید. علی بابا بزرگترین واحد در این مجموعه است. 550 نفر ظرفیت نیروی کار دارد. Call Center علی بابا البته در کوچه کناری ست که همانطور که در تبلیغات شهری می بینید واقعا 247 نفر در آن مشغول به کار هستند. جمعا حدود 700 و چندی هستیم. طراحی اینجا توسط دو آرشیتکت بسیار شناخته شده انجام شد. Concept طراحیAlmost است. فضای ذهنی کار و رندگی. اینجا خشکشویی هست، خوابگاه، اتاق بازی و … معتقدیم مرز بین کار و زندگی وجود ندارد. همانطور که در محل کار، به شبکه های اجتماعی شخصی خود سر می زنیم در خانه هم اهداف حرفه ای خود را در ذهن داریم و دنبال می کنیم. اینجا بچه ها دست کم 10-12 ساعت کار می کنند.

علی بابا کلا 20 گیگ دیتاست! اگر از بین برود همین بچه ها یک علی بابای بهتر و بزرگتر و درجه یک تر می سازند. تلاش در علی بابا این بود در شرایطی که نیروهای خوب در حال مهاجرت هستند با ایجاد فضای اینچنینی حس خوب را در محیط کار به وجود بیاورد.

 

بسپار- ظاهرا اینجا همیشه “روز اول” است. چرا؟

علی اشرفی: بله اسم این ساختمام روز اول است. هر روز روز اول کار ماست. همان شور و شعفی را احساس می کنیم که روز اول داشتیم.

 

بسپار- به نظر شما تیم بنیانگذار علی بابا و بعدها خود شما که به این گروه ملحق شدید … چه قدر همدانشکده ای بودن در آن نقش داشت؟

علی اشرفی: من فکر می کنم فضای شبکه ای دانشکده پلیمر پلی تکنیک خیلی قوی است. باعث شد مجید و نیما از ورودی های مختلف و خود من از یک ورودی دیگر شناخت عمیقی از هم داشته باشیم. فضای کوچک دانشکده هم به این روند کمک می کند.

وقتی من دانشگاه قبول شدم، اصلا خیلی ها نمی دانستند پلیمر چیست؟ من وقتی برای ثبت نام دانشگاه آمدم، اولین بار بود که پا به تهران می گذاشتم … (او متولد ارومیه است./ بسپار)

در ادامه هم مجید با ریحانه ذوالفقاری ازدواج کرد که پلیمری ست، من هم با یک پلیمری ازدواج کردم و فقط نیما از دانشکده کناری همسر انتخاب کرده است (می خندد).

رفت و آمدهای خانوادگی ما هم چندان گسترده نیست و با همین دوستان پلیمری است.

 

(ادامه دارد …)

 

متن کامل این گفت و گوی خواندنی  را که در شماره   203 ماهنامه بسپار در پایان شهریورماه  منتشر شده است، بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق فیدیبو قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا