اخبار

در حاشیه اولین همایش بین المللی سیاست های صنعتی و تجاری برای توسعه صادرات و اشتغال مطرح شد: به یک مدل خیاطی شده برای کشور خود نیاز داریم ‏

بسپار می نویسد، روز گذشته میزگرد تخصصی “الزامات و چشم انداز توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی” در حاشیه اولین همایش بین المللی سیاست های صنعتی و تجاری برای توسعه صادرات و اشتغال در محل مرکز همایش های بین المللی صدا و سیما برگزار شد. 

رياست ميزگرد با آقاي مهندس پورقاضي رئيس كميسيون صنعت اتاق بازرگاني تهران بود و خانم یعقوبی عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهش های مطالعات بازرگانی، آقاي امان‌پور مشاور بين‌المللي صنايع پتروشيمي در شركت‌هاي اروپايي و خاورميانه، آقاي عبدالله توكل مدير شركت نروژي جوتن و مهندس محتشمي‌پور، رئيس دفتر توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی از سخنرانان جلسه بودند. 
خانم یعقوبی با معرفی گروه های لاستیک و پلاستیک، رنگ و رزین و الیاف مصنوعی به عنوان صنایع تکمیلی؛ تنوع محصولی گسترده، سودآوری بالا و بازار مصرف گسترده را از مزیت های این صنعت دانست. وی همچنین 8/7 درصد اشتغالزایی را مربوط به صنایع تکمیلی دانست. یعقوبی نرخ خوراک و تامین خوراک واحدهای پایین دستی را چالش های توسعه صادرات صنایع تکمیلی معرفی کرد و سیاست های حمایتی موثر، نحوه دستیابی به مزیت نسبی و رقابت و راهکارهای انتقال فناوری را به عنوان محورهای همایش اعلام کرد. 
به یک مدل خیاطی شده برای کشور خود نیاز داریم 
امان پور دیگر سخنران جلسه گفت، صنایع شیمیایی خصوصا صنایع پایین دستی ای موفق هستند که با مشتریان خود پیوند ارگانیک و متقابل داشته باشند. سیکل توسعه و مصرف صنعت مشتری و ارائه دهنده گاهی با هم متفاوت است و بنابراین به همکاری تنگاتنگ نیاز است. 
وی در این زمینه به ارائه مثال هایی پرداخت و گفت، تشکیل صنعت شیمیایی و پتروشیمی اروپا تاریخی 200 ساله دارد. در سند چشم انداز این صنعت در اروپا فقط مسئله تولید مقرون به صرفه محصول شیمیایی بالادستی، میان دستی و پایین دستی مطرح نیست. بلکه شبکه ای از تمام افراد لازم است که در برنامه ریزی و تولید تا مصرف این محصولات نقش دارند. این ها اهرم هایی هستند که می توانند یا ما را به پیروزی یا شکست برسانند. این شرکت ها برای سرمایه گذاری خارجی بررسی می کنند که آیا بازار هدف این خصوصیات را دارد یا نه تا برای سرمایه گذاری مشترک انتخاب شود. البته هنوز ایران در این لیست ها نیست. شرکت BASF یک شعار آلمانی دارد : “Verbund” که به معنای اینتگریشن استفاده می شود البته مفهومی بالاتر از اینتگریشن دارد. با این مفهوم این شرکت تنها شرکتی بوده که دچار بحران نبوده و هماره سودآوری داشته است. این مفهوم عناصر مختلفی دارد از جمله : تولید، تمرکز بر روی کارکنان، مشتری، تکنولوژی و … . عربستان 20 سال پیش از لحاظ صنعتی از ما عقب بود اما با یک برنامه قوی و حمایت دولتی و بخش خصوصی، خوشه ها را تعریف کردند و به تازگی یک پلنت در آن جا در با قیمت 20 میلیارد دلار سرمایه گذاری مشترک بین Down Chemical و آرامکو تولید خواهد شد. 
در ایران در قسمت های بالایی همچنان باید نقش دولت بالا باشد چون اکنون بخش خصوصی ای نداریم که بتواند سرمایه گذاری 10 میلیون دلاری انجام دهد اما هرچه به سمت پایین حرکت کنیم باید نقش بخش خصوصی پر رنگ تر و از جایی به بعد باید کاملا در دست بخش خصوصی باشد و طبق سیاست های مدون اجرایی حمایت شود. 
از دید یک سرمایه گذار بالقوه خارجی که بخواهد در صنعت پتروشیمی و شیمیایی ایران سرمایه گذاری کند منابع، مردم تحصیلکرده، صنعت فرهنگی معین، موقعیت جغرافیایی مناسب، مناطق آزاد اقتصادی، مهندسان خوب، همکاری خوب، صنایع پایین دستی دارای تجربه و سابقه حدودا 50 سال این صنعت در ایران مزیت ها و مدیریت عمومی، سیستم مدیریت، برخورد مدیریت ریسکی کم، دولت و چارچوب های قانونی و بورکراسی از جمله ضعف ها است. 

گشایش ناشی از مسائل هسته ای فرصت ما است. البته این موضوع خوب است اما کافی نیست. حتی اگر با آنارشی و تضاد سیاست گذاری همراه شود مضرات آن بیشتر است. اکنون زمانی است که می توان از این فرصت استفاده و سیاست گذاری درست را انجام داد. از خطرات خارجی هم نباید غافل شد. در حال حاضر به دلیل حرکت چین به سمت خودکفایی و کاهش تقاضا مقدار زیادی ظرفیت اضافه در دنیا ایجاد شده است. تفاوت قیمت ارز دولتی و ارز آزاد، وجود مونوپولی و نهادهای مانع رقابت آزاد و … نیز از خطرات است. 
ما به مطالعه های نمونه های خوب دنیا نیازمندیم اما در انتها به یک مدل خیاطی شده برای کشور خود نیاز داریم. همچنین نه تنها بین وزرات خانه های صنعت، نفت و وزات خانه های مرتبط با اقتصاد باید همبستگی باشد، بلکه به یک نهاد فرا وزارت خانه ای محتاجیم: مثل آلمان، سنگاپور و عربستان. باید یک روش مخلوطی در پیش بگیریم که بر روی صادرات و اقتصاد و خوشه های صنعتی و پارک های صنعتی تمرکز باشد و همچنین به اقداماتی که سودآوری بلافاصله ندارند اما اشتغالزا هستند هم نباید کم بها داد. مثلا خط لوله پلی اتیلن غرب هدفش درست است و برای اشتغالزایی است. تمرکز روی نقاط قوت، تلاش برای از دست ندادن فرصت ها و مقابله با چالش ها باید از فعالیت های ما باشد. 
کلید موفقیت برای رشد هر کمپانی تحقیق و توسعه است 
در ادامه عبدالله توكل مدير شركت نروژي جوتن که در زمینه پوشش فعال است به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با ارائه تاریخچه ی کوتاهی از شرکت جوتن که سابقه 90 ساله دارد گفت که موسس شرکت پس از تاسیس آن و رشد محلی در نروژ و سپس اسکاندیناوی به سمت بیزینس جهانی قدم برداشته و در حال حاضر این کمپانی دارای 68 شرکت در بیش از 90 کشور دنیا است. کلید موفقیت برای رشد هر کمپانی تحقیق و توسعه است و برای همین ما در خاور دور، خاورمیانه و اروپا موفق هستیم. برای انجام کار متفاوت نیاز به تحقیق و توسعه در هر بازار دارید. چون به دلیل تفاوت آب و هوایی برای تولید محصول در دبی نمی توان تحقیق و توسعه را در نروژ انجام داد. در نتیجه ما در چین، مالزی، اروپا، دبی و … آزمایشگاه داریم. نمی توان در یک بازار با شبیه بودن به سایر رقبا چیزی به دست آورد برای همین باید ارزش افزوده ایجاد کرد مثلا با اضافه کردن تکنولوژی. هر کمپانی برای رشد نیاز به افراد با مهارت دارد. بنابراین برنامه آموزشی برای استخدام داریم و با انتقال کارکنان بین شرکت های خود در کشورهای مختلف تجربیات را به اشتراک می گذاریم. 
از سویی ما بخشی از جامعه هستیم برای همین وقتی به بازار جدیدی می رویم به مردم و فرهنگ منطقه احترام می گذایرم و قاونونی داریم : وفاداری به مشتری، اهمیت به مردم و جامعه و احترام به مذاهب و فرهنگ و … . چون جامعه برای ما مهم است ما تلاش کردیم که یک شرکت سبز و دوستدار محیط زیست باشیم کاهش حلال، ردپای کربن، زباله و اتلاف انرژی از قدم های ما در این راه هستند. 
ایران یک فرصت و بازار کلیدی برای کمپانی ما است. در گذشته در ایران بودیم و به زودی هم باز خواهیم گشت، حتی اکنون در ایران کارمند داریم. ایران برای ما مهم است و در بالای لیست قرار دارد. 
یک دور کاهنده در صنعت پلاستیک داریم 
مهندس محتشمي‌پور، رئيس دفتر توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی در باب سیاست های حمایتی دولت در صنایع پایین دستی پتروشیمی صحبت کرد. وی با اشاره با اینکه دفتر صنایع تکمیلی از سال 81 تاسیس شده ماموریت های این دفتر را برشمرد: راهنمایی سرمایه گذاران برای پیوستن به زنجیره ارزش پتروشیمی در کشور، پرداختن به آسیب ها و چالش های صنایع پایین دستی، درگیر شدن در حوزه تامین مواد اولیه. 
وی با اذعان به اینکه روی صحبت او بنگاهی نیست بلکه لایه سیاست گذاری کشور در حوزه صنعت پایین دستی کشور را نشانه گرفته است عدم تفکیک مسائل صنایع کوچک و بزرگ را مهمتری عنصر مفقوده در سیاست گذاری دانست و گفت برای این دو بخش نسخه یکسان پیچیده شده اما نیاز به نگاه و مداخله متفاوت از سوی دولت دارند. محتشمی پور افزود، منظورم از مداخله نیز هر اقدام دولت در حوزه صنعت است. صنایع بزرگ بی واسطه با محیط ارتباط دارند. اما بین صنایع کوچک و محیط لایه ای هست که رابطه مستقیم با محیط را تا حدی قطع می کند. در نتیجه برای تامین این نیازها و ایجاد ارتباط بنگاه های کوچک با محیط کسب و کار به یک لایه واسطه ای به نام service provider نیاز است. در کشورهایی مثل چین و کره دولت به جای مداخله مستقیم در بنگاه بر توانمندسازی محیط کسب و کار و رفع مشکلات و قوانین و موانع صنایع برای توسعه کسب و کار تمرکز دارد. از طرفی لایه service provider را توسعه می دهد. وی با ارائه نتیجه مطالعه ای دو نقطه ضعف دولت در سیاست گذاری صنعتی کشور را عنوان کرد. یک تمرکز دولت بر مداخله در بنگاه به جای محیط با مواردی مثل یارانه تولید، نهضت ملی کاهش قیمت تمام شده، ارائه طرح های تیپ و امکان سنجی و کنترل قیمت خوراک و محصول. دوم سیاست گذاری یکپارچه برای صنایع متفاوت. 
محتشمی پور ادامه داد، گزارشی در سال 84 در دانشگاه امیرکبیر تهیه شده بود به این مضمون که چون تولید در ظرفیت پایین در کشور انجام می شود، موجب افزایش قیمت تمام شده است. قیمت تمام شده بالا نیز موجب شده سهم بازار کاهش بیابد و سهم بازار کاهش یافته هم باعث می شود تولید در ظرفیت کم انجام شود. بنابریان یک دور کاهنده در صنعت پلاستیک داریم که اجازه رشد را به ما نداده و نخواهد داد. نتیجه این وضعیت را در گزارشی در وزرات صنعت به این مضمون که تولید 3 میلیون تن و ظرفیت 17 میلیون تن است، می توان مشاهده کرد. حجم این ظرفیت راکد بر قیمت تمام شده و بازار فشار وارد می کند. تولید در ظرفیت پایین نتیجه سیاست های زیر بوده است: 
1- مداخله قیمتی در بازار مواد اولیه که موجب ایجاد ظرفیت های صوری با حجم بالا و صرفه برای تولید بر پایه فناوری های پایین شده است. در نتیجه حجم بسیار بالایی از کالاهایی داریم که ارزش افزوده کمی ایجاد می کنند. طبق آمار گمرک هر کیلو مصنوعات پلیمری ایران به قیمت میانگین 6/2 دلار صادر شده اما مواد اولیه همین کالا با قیمت 6/1 دلار صادر شده است. یعنی در حدود 70 درصد ارزش افزوده داشته است. یعنی سهم صنایع با تکنولوژی کم و ارزش افزوده پایین بالا رفته است. 
2- عدم حمایت از صنعت ماشین سازی. وام های اشتغالزایی باعث وارد شدن حجم زیادی از ماشین آلات بی کیفیت خارجی شد. پایین نگاه داشتن ارز در مقاطعی عاملی جدی بود. امروز نیز تامین مالی از طریق صندوق ذخیره ارزی که تنها برای خرید خارجی قابل استفاده است. این وام ها عمدتا برای خرید ماشین آلات مصرف می شوند. جمع این سیاست ها بر علیه صنعت ماشین سازی پلیمری کشور عمل کرده است. 
3- عدم حساسیت بر روی بازارهای صادراتی این صنعت. مصداق مناسب آن دادن کریدور اقتصادی به بزرگترین رقیب خود در بزرگترین بازار خود می دانم. بیشترین صادرات ما اول به چین و بعد عراق است. عمده صادرات ما به چین را محصولات کم ارزش تشکیل می دهند. در عراق بزرگترین رقیب ما ترکیه است. و پس از قضیه داعش که نتوانست به دلیل ناامنی که خودش ایجاد کرده محصولات را به عراق صادر کند در یک توافق بین بخش سیاسی ما و ترکیه کریدوری داریم که ترک ها بدون نگرانی از نا امنی محصولات خود را از خاک ما به عراق صادر می کنند و بازار ما را کامل از بین ببرند. در واقع هدفم از این مثال مطرح کردن این موضوع بود بخش سیاست گذار ما اصلا حساسیتی به بازار صنعت خود ندارد. من به عنوان یک کارشناس بیش از صد بار درباره تامین مواد اولیه صنعت به وزارت صنعت احضار شدم اما در بخش بازار تنها دو جلسه رفتم. 
در جمع بندی باید بگویم ظرفیت سازی بسیار بالا در این صنعت بدون توجه به فناوری و عدم مدیریت بازار از نواقص است. بخش خصوصی صنعت ما نیز توجه اش فقط به بازار داخلی است و برای صادرات برنامه ریزی ندارد. طبق آمارها 2/3 میلیون تن تولید محصولات پلاستیک داریم که تنها 4/0 میلیون تن یعنی 5/12 درصد آن صادر می شود. ضعف شدید در ساختارهای همکاری در مباحث خوشه سازی، پیمانکاران فرعی و محوریت تشکل ها در سیاست گذاری داریم. همچنین متاسفانه ضعف شدیدی در سیاست گذاری داریم و تشکل های ما نیز هنوز آن نمایندگی که باید را پیدا نکرده اند و راه زیادی داریم. البته بسیار به توسعه این قضیه امیدواریم. 
نگاه مدیران باید عوض شود 
در انتها نیز پورقاضی با ارائه سخنان و طرح سوالاتی به استقبال بخش پرسش و پاسخ رفت. وی گفت، اکنون در موقعیتی هستیم که هم داخلی ها و هم خارجی ها گمان می کنند قرار است تحول و اتفاق مهمی در ایران رخ دهد. آیا این آرزو است یا واقعا می توان به واقعیت رساند؟ اگر می توان، چگونه؟ 
توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی به دو جنبه بستگی دارد. یک عوامل بیرونی بنگاه که به دولت و محیط بیرونی، قوانین و مقررات و تصمیمات دولت مربوط می شود و عوامل داخلی بنگاه که مدیریت و برنامه های بنگاه را در بر می گیرد. موضوعی که کمتر در صحبت ها به گوش رسید مدیریت و مسائل درونی بنگاه است. 
توسعه بدون سرمایه گذاری امکان پذیر نیست. در بحث بیرونی سازمان چه عواملی برای یک سرمایه گذار جذاب است؟ برداشت من با با توجه به صحبت هایی که با خارجی ها داشتم، این است که رانت و سوبسید بر روی قیمت خوراک و نفت و گاز و پتروشیمی برای آن ها جذاب است. البته به عنوان بازار بزرگ به ما می نگرند اما این بازار اکنون در رکود است. گمان می کنند نیروی تحصیل کرده و خوبی داریم اما خود ما اکنون در واحدهای صنعتی با این نیروها مشکل داریم. ابتدا شوق دارند اما وقتی قدم می گذارند با یک بوروکراسی پیچیده و طولانی مواجه می شوند. دولت باید چه کند تا برای آن ها انگیزه ایجاد شود؟ قیمت گذاری در کشور ما رایج است و یک شورای عریض و طویل برای خودرو قیمت می گذارد. این موضوع در دنیا سابقه ندارد. اصلا خارجی ها این موضوع را نخواهند پذیرفت که محصولی تولید کنند که دیگری برایش قیمت گذاری کند. چند نرخی بودن ارز و مسائل دیگر نیز موجب دفع سرمایه گذار خواهد شد. 
در محیط درونی چه باید کرد که بنگاه برای سرمایه گذار جذاب شود؟ عمده مشکل ما عقب بودن در تکنولوژی است. چه باید کرد که به تکنولوژی بالاتر برسیم؟ مدیران ما آیا مدیران به روز اروپایی هستند که برای سرمایه گذار جذاب باشند؟ مدیران ما ظرف سی سال گذشته آموخته اند که چگونه از یارانه و رانت استفاده کنند. چطور به دنبال امتیازات ویژه باشند. مدیری که اینگونه ظرف سی سال رشد کرده رقابتی نیست. برای جلب سرمایه گذار خصوصا خارجی نگاه مدیران باید عوض شود و رو به رقابتی شدن و حضور در بازار بین المللی باشد. صادرات پتروشیمی اکنون صادرات محصول نیست، بلکه صادرات یارانه است. وقتی مدیر متقاعد شد که باید در بازار بین المللی حضور داشته باشد باید کیفیت را بهبود دهد، مشتری مداری را بهتر کند، به تکنولوژی اهمیت دهد و فناوری پیشرفته را بیاورد، به کارکنان توجه کند، سیستم مالی را بهبود دهد و … تا بتواند رقابتی شود. 80 ظرفیت به وجود آمده برای استفاده از رانت بوده است. شرایط بغرنجی است و نیاز به تغییر همه است هم دولتی ها و هم خصوصی هم مدیران و هم کارکنان تا بتوانیم در این شرایط بمانیم و سربلند باشم. شعار موجب جلب سرمایه نمی شود. نمی آید. همه عوامل بیرونی و داخلی محیط باید تغییر کند. سوال اصلی در پاسخ به این کسری ها چه می توان کرد و الگوهای موفق چطور از این مسیر عبور کرده اند؟ 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا