اخباراخبار ویژه

سرمقاله شماره 235 ماهنامه بسپار/ چرا حرف نمی زنیم؟

بسپار/ایران پلیمر در این بیش از دو دهه ای که از انتشار مجلات بسپار می گذرد، بسیار با این رویکرد مدیران دولتی بیشتر و البته گاها خصوصی مواجه شده ایم که در مقابل درخواست گفت و گو، آن را مسکوت می گذارند و یا رد می کنند.
اما چرا؟
غیر از سازوکارهای پیچیده نهادهای دولتی و چارچوب های تعریف شده برای ارتباط با رسانه ها، مثلا تاییدیه “روابط عمومی” برخی وزارت خانه ها برای صحبت فلان مدیر با فلان رسانه ی حتی تخصصی (که شایبه هراس سیاست زدگی کمتر در مورد آنها مصداق دارد)، به نظر می رسد این مدیران خود هم تمایل دارند تا عملکردشان از چشم و رصد ذینفعان تا حد ممکن به دور بماند. وقتی صراحت و شفافیتی وجود نداشته باشد، طبیعی است که چالش و نقدی هم برانگیخته نخواهد شد. نمونه های آن را در این سالها و در این ماههای اخیر در بحث مدیریت تنظیم بازار محصولات پتروشیمی و برخی تصمیم سازی های دیگر دیده ایم.
اما این روزها کمتر از هر زمان دیگری در تاریخ، می توان اخبار را در پستوهای تاریک حبس کرد. دستیابی به اطلاعات خصوصا سیاست گزاری هایی که بخش عمده ای از صنعت کشور از آن منتفع و یا متضرر می شوند، بدون مشارکت نمایندگان آنها و رسانه های تخصصی، قطعا با خطاهای زیادی همراه بوده و اتلاف منابع و سرمایه ها را به دنبال خواهد داشت. اگر مدیران اقتصادی کشور، هر بار به اصرار، آزموده را نیازمایند و دل به اصلاح روندها صرفنظر از خط و خطوط جناحی با مشارکت حداکثری بدهند، شاید شاهد تغییراتی باشیم، شاید!
آنچه که در کشورهای صنعتی و آزاد دنیا تا امروز، زمینه ساز بخشی از توسعه، کنترل فساد و در نهایت رفاه عمومی جوامع بوده، پاسخگویی به رسانه هاست.
شخصا البته معتقد هستم با درک چنین وضعیتی و اهمیت آن، صاحبان پول و قدرت در دنیا برای در اختیار گرفتن رسانه های جریان ساز و همسو کردن آنها با منافع خود (امیدوار باشیم منافع متقابل با ملت ها)، بیش از گذشته همت خواهند کرد. همین روزها خرید میلیارد دلاری یک شبکه اجتماعی توسط ثروتمندترین فرد دنیا در صدر خبرها بود.

سوی دیگر اما مدیران بخش خصوصی هستند. ارتباط این مدیران با رسانه های تخصصی (و غیرتخصصی) گمان می کنم اتفاقا نیازمند یک دانش است که خوب است برای آن آموزش ببینیم. خیلی وقت ها که به گزارش ها و مصاحبه مدیران شرکت های صاحب نام جهانی دقت می کنم، نکات جالبی در آنها پیدا می کنم. صراحت اولین آنهاست. مرز میان محرمانگی اطلاعات سازمانی، با ارایه تصویری به شدت روشن از یک واحد ساخت و تولید، کاملا مشخص است. آینده نگری در حتی در بیان آنها مشهود است و از پیش می دانند که دقیقا چه می خواهند بگویند و چه نه. در عین حال توجه دارند که این حرف ها برای خواننده یا شنونده چه عایدی می تواند یا باید داشته باشد در نهایت. نقش پرسشگر البته در گپ و گفت های چالشی بسیار پررنگ است و این نیز نیازمند آموزشی مدام.

تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا