اخباراخبار ویژه

سرمقاله تبسم علیزادمنیر در شماره 248 مجله بسپار/ آیا باید نگران بود؟!

بسپار/ ایران پلیمر خصوصا در دو سه سال اخیر در گفت و گو با مدیران واحدهای صنعتی کشور، بسیار از مشکل تامین نیروی انسانی شنیده ایم. موضوعی که در ابتدا صرفا معطوف به متخصصین و دانش آموختگان بود و بعدتر به بدنه نیروهای کارگری هم رسید.

بخشی از این چالش قطعا به مهاجرت رو به رشد یا مهاجرت عام و توده وار این روزها مربوط می شود. طبق آمار ارایه شده از سوی رصدخانه مهاجرت ایران، سالانه 65 هزار نفر از ایران می روند. همین منبع تعداد مهاجران ایرانی را بیش از دو میلیون نفر تا پایان 2021 میلادی تخمین زده است (دبیرخانه شورای عالی ایرانیان این تعداد را حدود 4 میلیون نفر می داند و آمارهای غیررسمی هم که بیش از این هاست). در سالنامه مهاجرت ایران نکته دیگری که به چشم می خورد شاخص فرار مغزها است. بر این اساس ایران، در سال ۲۰۲۲ میلادی از بین ۱۷۷ کشور در جایگاه ۱۰۶ فرار مغزها قرار داشته است.

و ناراحت کننده تر اینکه طبق همین آمارها در سال ۲۰۲۱ میلادی، ايران با ۶۹ هزار پناهجو در جهان، ۴۹ درصد كل پناهجويان جهان را به خود اختصاص داده است!

عدم ثبات اقتصادی، کاهش امید به آینده و نبود آزادی های اجتماعی و سیاسی عمده عوامل برای انتخاب جغرافیایی غیر از ایران برای زندگی در میان خیلی هاست.

تمایل به مهاجرت در میان کسب و کارها (کارآفرینان، مدیران ارشد و میانی و کارکنان) هم رو به تزاید است، حدود 70 درصد طبق آخرین آمارها!

فقط از سال ۲۰۱۹ میلادی تا نیمه اول ۲۰۲۲، ایرانی ها تنها از دو کشور کانادا و بريتانيا، بیش از ۲ هزار ویزای استارتاپ، کارآفرینی، سرمایه‌گذاری یا خود اشتغالی دریافت کرده‌اند و طبق گزارش بنیاد ملی سیاست آمریکا که در جولای ۲۰۲۲ منتشر شده، بر اساس تحقیقاتی که از اکتبر ۲۰۱۸ تا می ۲۰۲۲ در این کشور انجام شده، ایرانی ها دهمین ملیت از نظر تعداد یونیکورن‌های (استارتاپ‌هایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) تاسيس شده در آمریکا بوده اند.

 

نکته اینجاست که در عین حال، طبق داده های مرکز آمار کشور بیش از 40 درصد دانش آموختگان در کشور، بیکارند!

 

به نظر می رسد در کنار همه دغدغه هایی که حکومت برای اداره کشور دارد (یا ندارد …)، این مساله را هم باید بسیار جدی بگیرد و برای آن نگرانی عمیق داشته باشد. بدون نیروی کار، کاری پیش نخواهد رفت و بدون کار و اشتغال، جامعه علاوه بر تبعات مستقیم اقتصادی، با ناهنجاری های اجتماعی بسیاری روبرو خواهد شد. نیروی کار صرفنظر از خواسته های معقول اجتماعی و آزادی های مورد انتظار، با تحلیل رفتن روزانه حقوق و دستمزد خود در زیر بار افت ارزش پول ملی، راهی جز راهی شدن به کشورهای دیگر از منطقه تا هر کجا نخواهد داشت. همین حالا هم به شهادت کارآفرینانی که هنوز در کشور مانده اند، دست کم در صنایع تبدیلی و تکمیلی پلیمر و پوشش که به طور مستقیم با آنها در ارتباط هستیم، یافتن نیروی کار در کنار تامین مواد اولیه و سرمایه در گردش یکی از نخستین و مهم ترین گلوگاه های توسعه واحدهای صنعتی، تولیدی و بازرگانی است.

 

حتما می توان با اجرای طرح هایی دسترسی طرف های کارجو و کارفرما را به خدمات متقابل یکدیگر بهینه کرد، اما آنچه که به وضعیت کلان کشور برمی گردد، فقط از سوی قانون گذاران قابل اصلاح و جلورفت است.

تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا