اخباراخبار ویژه

نوروزانه بسپار/ گفت و گو با پلیمری های سفردوست و طبیعت گرد/ شاهین صدرمهدوی: گوگل کردن بهترین راه است!

بسپار/ ایران پلیمر شاهین صدر مهدوی  هستم. همانطور که شما می دانید پدر در صنعت قالبسازی فعال بودند. اخوی بزرگ من هم قالبسازی نوین را در ایران و کانادا دایر کردند و هنوز هم در این مسیر فعال هستند. من هم شاگردی ایشان را کردم و مدیون پدر، برادر بزرگ، خواهر و مادر و به طور کلی خانواده هستم. با حمایت برادر بزرگتر تولیدی را در صنعت پلاستیک راه اندازی  کردم. ظروف بسته بندی جداره نازک تولید می کردیم. برای اولین بار هم خیلی اتفاقی ظروف IML را در کشور تولید کردیم. از آنجایی که توانسته بودیم ظروف ماست را که همکاران 100 گرمی تولید می کردند با 52 گرم مواد تولید کنیم و با هزینه خیلی پایینی به مشتری بدهیم، مشتریان نقدی بسیار خوبی داشتیم ولی 17 سال پیش یک روز صبح ساعت 9 به این نتیجه رسیدم که اینجا جای تولید نیست. همه پرسنل ما امروز در کارگاه های مختلف، برخی کارخانه دار و برخی مدیران صنعت پلاستیک و باعث افتخار من هستند.

کار بازرگانی و واردات ماشین آلات و تکنولوژی را آغاز کردم. در بکوی آلمان، دوره های آموزنده بسیار خوبی گذراندم و روی واردات ماشین آلات این شرکت و بعدا موای آلمان و در آخر اکی هنگ کنگ کار کردم. در این 4-5 سال اخیر با توجه به اینکه Akei شرکتی بسیار مقرراتی ست و جز از طریق سیستم بانکی پول را نمی پذیرد، کار سخت شد. در واقع ماشین آلات در تحریم نیستند، این تحریم سیستم بانکی ست که مشکل ایجاد کرده است. دو سالی هم در خدمت دوستی بودم که اورهال کارخانه داشتند و بعد از آن اولین روز بیکاری من شروع شد!

عصری بود، به اتفاق خانواده رفتیم دوری بزنیم، روی در فروشگاهی که خالی و آماده اجاره بود، شماره تلفنی دیدم. تماس گرفتم و آنجا را اجاره کردم. خانواده گفتند خب چه کاری می خواهی بکنی؟

گفتم ما که همیشه برای تهیه وسایل سفر و کمپینگ مشکل داریم، حالا جایی درست می کنیم آنطور که دوست داریم و به این شکل فروشگاه “سامر کمپینگ” ایجاد شد.

مهم ترین بخش اینکار برای من ارتباط با جوانها و مشتریان است.

فروشگاه قبلی ما در منطقه ای مرفه نشین بود. ایراد می گرفتند که این کاسه رویی چیست که می فروشی؟ چرا کتری ارزان؟ ولی مهم برای من این است که به جوانها ثابت کنم با خانواده بودن و تفریح مخصوص مرفهین نیست. تخم مرغ در یک تایه رویی 10 هزار تومانی یا در تابه شکیل تر چینی و کره ای یا در تایه امریکایی یک میلیون تومانی یک مزه دارد!

شما در طبیعت روی زمین بنشینید یا صندلی با قیمت مناسب یا یک صندلی لوکس، حال و هوای دماوند عوض نمی شود!

 

خاستگاه علاقه به سفر

متولد خلخال هستم. فکر می کنم طبیعت دوستی در ذات همه افراد هست. از طبیعت حس خوبی می گیریم. در نوجوانی اطراف تهران به کوهنوردی می رفتم و زمانی هم که به خلخال می رفتیم، با یک کوله پشتی طبیعت گردی می کردم.  پیش از انقلاب برنامه ای بود به نام هامی و کامی که تلاش می کرد سفر رفتن را برای نوجوانان فرهنگ سازی کند. دو نوجوان جیپ سوزوکی در اختیارشان بود و برای بیراهه نوردی برنامه ریزی می کردند. از آن زمان من هم به بیراهه نوردی یا آفرود علاقه مند شدم. سن که اجازه داد اول با ماشین برادر بزرگم که همیشه مناسب رفتن به راه های صعب بود و بعدا با ماشین خودم به جاده می زدم.

این اواخر هم که کار سبک تر شد، چنین سفرهایی بیشتر شد. خیلی وقت ها پیش آمد که در موارد سیل و زلزله و برف، توانستیم به کمک مردم گرفتار برویم. در واقع این ماشین و تجهیزات صرفا برای تفریح شخصی نیست و خیلی مواقع آفرودسوارها به کمک مردم آمده اند.

امسال صداو سیمای اردبیل اینها را منعکس کرد و استاندار و فرماندار و امام جمعه از آفرود سواران تشکر کردند.

 

چارچوب های بیراهه نوردی

در این زمینه استاندارد تدوین شده ای وجود ندارد ولی قوانینی در همه جای دنیا هست. در دیگر کشورها خیلی سفت و سخت هم اجرا می شود. وقتی شما می خواهید کمپینگ کنید، با مسوولین منطقه تماس می گیرید، برای شما محلی را مشخص می کنند و امکاناتی را هم در اختیار شما قرار می دهند. دستورالعمل هایی هم هست. نمی شود شما به اسم بیراهه نوردی بروید وسط جنگل و به درختان آسیب برسانید.

برای فعالیت های پرهیجان تر پیست های مخصوص در ایران هم هست.

ما نمی توانیم به بهانه چالش و بیراهه نوردی وارد طبیعت بشویم و به آن آسیب بزنیم.  متاسفانه اینجا نظارت نیست. البته افراد بسیار کمی هستند که مراعات نمی کنند.

شاید باور نکنیم، تصور ما این است که کوهنوردان حرفه ای خیلی مراقب هستند و زباله در طبیعت در حد پوسته شکلات نمی ریزند ولی اگر به همین ایستگاه های صعود بروید می بینید که زباله زیادی وجود دارد.

در مقابل عده ای هم هستند که به صورت خودجوش می روند و اینها را جمع می کنند.

جاده عباس آباد از کلاردشت تا تنکابن، جاده های دوهزار و سه هزار تبدیل شده به رستوران های بدون جواز که بخش هایی را تصاحب کرده اند و به شدت آسیب رسان به طبیعت هستند. فاضلاب را در جنگل رها می کنند و مردم همه جور زباله ای را در این مناطق رها می کنند! شما در کل مسیر چراغ های الوان و آلونک های چوبی غیرمجاز می بینید.

تنها جایی که دیده ام بخش خصوصی دست به کار شده و به طور مرتب با نیروی انسانی و تجهیزات مشغول پاکسازی منطقه است، یکی از مسیرهای جنگلی گیلان، ماسال است. اینها تا اعماق دره ها را پاکسازی کرده اند و مستمر هم کارشان ادامه دارد.

 

کجا برویم؟

هر شخصی مطابق با لذتی که می برد باید نوع و مقصد سفر را برای خودش معلوم کند. مدت زمان سفر هم در تعیین نوع سفر نقش دارد. اطراف همه شهرها از جمله تهران، به شما اطمینان می دهم آنقدر جای دیدنی هست که تا 10 سال می توانید بروید و باز هم همه جا را ندیده باشید! چه رسد به کل ایران که چهارفصل واقعی ست و همیشه می شود در آن به سفر رفت.

پیشنهاد می کنم همیشه از سفرهای کوتاه شروع کنید.

سفرهای طولانی یا عملی نمی شوند یا با چالش هایی همراه هستند … رانندگی زیاد، خستگی اقامت خارج از خانه و … که شاید حتی صمیمی ترین دوستان یا افراد خانواده را در روزهای آخر دچار مشکل کند. همیشه برای انتخاب طول سفر آستانه تحمل خودتان را در نظر بگیرید.

از سفرهای کوتاه شروع کنید. جاهای بسیار زیبا و بکری در همین اطراف تهران یا هر شهری که هستید وجود دارد. حتما نباید راه دور بروید. برای مثال منطقه دشت لار و دماوند در یک ساعت و ربعی تهران واقع شده. حتی می توانید شب مانی را هم در هتل های محلی یا اقامت گاه های بوم گردی اضافه کنید. با ملزوماتی اندک می شود به سفرهای یک روزه رفت. توصیه می کنم که خرید خود را حتما در همان منطقه انجام دهید برای حمایت بومی ها. و ارتباط ایجاد کنید. با افراد صحبت کنید و اطلاعات بگیرید. حتی از پاسگاه های محیط بانی و انتظامی هم غاف نباشید. حتما سوال کنید و صحبت کنید. من در این زمینه تجربه های خیلی خوبی دارم. خیلی وقتها دوستان نیروی انتظامی هم راهنمایی های خوبی کرده اند و هم در گشت زنی ها سری به ما زده اند و این با احساس امنیت همراه بوده. برقراری ارتباط از ملزومات سفر است.

خواننده های شما در تمام ایران هستند. اول تهران را مثال می زنم. در تهران از همین جایی که با هم نشسته ایم 10 دقیقه بعد می توانیم در ارتفاعات جذاب شمال همت روستای وردیج را ببینیم. یا خود جاده چالوس، در شرق تهران، جاده هراز و منطقه دشت لار و دماوند که چند سال هم بگردید تمام نخواهد شد. کمی زمان بیشتری بگذارید، اکوسیستم جدیدی مثل کویر ابوزیدآباد و مرنجاب را می توانید ببینید. راستش این روزها اصلا نیاز به توصیه نیست. گوگل کردن بهترین کار هست. هم برای پیدا کردن مقصد مناسب با سلیقه و هم برای یافتن بهترین مسیر.

برای رفتن به نقاط بکر هم الزاما ماشین خیلی خوب نیاز نیست. با ساده ترین خودرو می شود رفت ولی مسیرها خاکی هستند و باید آهسته رفت.

بعضی وقتا در خیابان یک خانواده را می بینم که سوار موتور، سبد و زیرانداز به دست در حال رفتن هستند. بگذریم از خطر کلاه ایمنی نداشتن … ولی لذت می برم با حداقل امکانات طی هفته کار کرده اند و آخر هفته را به طبیعت می روند. در مقابل هستند افرادی که باغ ها و ویلاها دارند ولی فقط به بزرگتر کردن کارخانه و توسعه و … فکر می کنند. البته اینها خیلی خوب است ولی نه به بهای از دست دادن زندگی.

 

آفت تورهای غیرمجاز!

دغدغه ای که الان دارم این است که صفحات زیادی در اینستاگرام ایجاد شده و افرادی بدون تجربه و سابقه مرتب تورهایی را تبلیغ می کنند که در واقع هدف از بین بردن فرهنگ و خانواده و سودجویی ست. بسیار نابسامان است. هشدار می دهم حتما با تورهایی به سفر بروید که دارای تجربه و دانش هستند و می دانند مشتری را به کجا و چگونه هدایت کنند. مخصوصا جوان ها خیلی مراقب باشند.

نکته دیگر این است که من معتقدم ضرب المثل “اگه می خوای کسی رو بشناسی باهاش برو سفر” را فراموش کنید. اتفاقا با کسی به سفر بروید که خیلی خوب او را می شناسید. در غیر اینصورت واقعا ممکن است اتفاقاتی ناخوشایندی بیفتد!

توصیه من اول سفرهای خانوادگی است. در این شرایط خاص کووید هم به نظر من امن ترین سفرها طبیعت گردی همراه خانواده است.

شما حامی محیط زیست و فعال اجتماعی در این حوزه هستید …

ما در مقابل مخاطبین شما از جمله مهندس غریبی و آقای نجاریون و غیره صفر هستیم.

شاهد عملکرد آقای غریبی و مشارکت ایشان در بحث های حفاظت از محیط زیست و جنگل ها و … بوده ام آقای نجاریون هم کارخانه داری هستند که گروه های پاکسازی طبیعت را ایجاد کرده اند. در هر حال در بحث مشارکت عمومی در حفاظت از محیط زیست دوستان و بزرگانی داریم در صنعت پلیمر که بسیار قابل احترام هستند.

من هم به واسطه علاقه ام هر جا بتوانم کمکی می کنم. از تجربیات محیط بانان و همیاران هم همیشه استفاده کرده ام. اما شاید ندانید که حقوق یک همیار ماهی دو میلیون تومان است! بدون سلاح با حداقل امکانات در مناطق پیاده روی و کنترل می کنند. محیط بانانی داریم با سطح تحصیلات عالی و قابلیت های فوق العاده که به دلیل علاقه مندی با حقوق حداقلی مشغول کار هستند. مشکلاتی مثل درگیری با شکارچیان غیرمجاز و تهدیدهای قاچاقچیان چوب و غیره هم همیشه برای آنها وجود دارد. امیدوارم اول حمایت های قانونی از این دوستان بشود و قانون به کار گیری سلاح اصلاح شود. به همه هم توصیه می کنم که در سفرها با این دوستان گفت و گو کنند و با آنها همراه باشند.

 

(ادامه دارد …)

متن کامل این گزارش ها را در شماره 233 ماهنامه بسپار که در نیمه  اسفند ماه ۱۴۰۰ منتشر شده است می خوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا