اخباراخبار ویژهمقالات

چرا نمی توانیم با هم کار کنیم؟

بسپار/ ایران پلیمر در این بیش از 20 سالی که در این صنعت بوده ایم (پلیمر و پوشش)، کمتر دیده ام که زورمان به کسی که باید، رسیده باشد. همیشه می خواسته ایم صدایمان شنیده شود. همیشه دنبال اثرگذاری در تصمیم سازی ها و قانون گذاری ها بوده ایم. هزاران نقد و صدها ایراد به بدنه دولت و حاکمیت در مسیر بازدارندگی تولید و صنعت و اقتصاد و اشتغال داشته ایم و راه به جایی نبرده ایم.

انجمن ها بنا کرده ایم و اتحادیه ها و تعاونی ها و هر شکل و گونه تشکلی، انتفاعی و غیرانتفاعی را آزموده ایم و نشده که نشده. گه گاه البته کارهایی هم در کارنامه مان بوده اما نه به قدر بضاعت ذاتی صنعتی که در آنیم. که به دلیل آن خداداده بی دریغ باید در صنایع پایین دستش و در زنجیره تبدیل و تکمیل آن، بی برو برگرد دارای مزیت باشد.

بسیار نوشته ایم و بسیار گفته ایم و بسیار خوانده و شنیده ایم. اما باز به وقت بزنگاه، نه که دستی دستی را نگرفته، شده که پشت پایی هم به نامردی زده باشیم به آنی که دارد از ما می گذرد، حتی اگر برای ما جاده ای را هموار می کند. کم بینیم گاهی.

منطق مسایل معمولا بسیار ساده است. همه امور دنیای فانی را هم شخصا منطق محور می دانم. کدام رویداد و رویه است که نباشد؟ کسی هم در نفس و فلسفه درست یا غلط ماجراها اصولا و عموما تردیدی ندارد، (گاهی دقت که بکنید همه یک حرف را می زنیم، هر چند صدایمان برای هم بلند است) اما به وقت همت همگانی، خیلی چیزها، خیلی سلیقه ها و خیلی خواست و ناخواسته های غیر استدلالی و غیر برهان پذیر موجب می شوند تا اجماعی حاصل نشود یا حصولش دشوار باشد. نتیجه چیست؟! شما بهتر از من می دانید و می بینید.

آلمان به صورت سنتی و از دیرباز مناسبات صنعتی قابل اعتمادی با ایران داشته، در همین صنعت پلاستیکش چند تشکل را می شناسید؟ بله، VDMA معنی اش این نیست که آلمان تشکل های تخصصی ندارد یا تشکل های منطقه ای، ولی همه آنها زیر یک نام و پرچم و با صدای واحدی حرف می زنند و لاجرم شنیده می شوند و سنبه شان آنقدر پر زور هست که تصمیم سازی ها را به نفع منافع اعضای خود بگردانند. در ایتالیا که این کشور هم در مناسبات تجاری با ایران در صنعت پلیمر نام آشناست چه طور؟ چند تشکل را می شناسید که به وقت نماینده بودن از سوی کشور در هیات های اقتصادی و نمایشگاه ها و شرکت های صادراتی و … نامشان همواره برده شود؟ در چین چه طور؟ یا در ترکیه؟

این هم نه حرف تازه ای ست، نه چیزی که ندانیم. می دانیم که تضاد منافع درون صنفی در بخش هایی طبیعی است، اشتراک منافع هم که بدیهی. اختلافات میان تشکلی در یک صنعت بهتر است در درون همان خانواده حل شود، در صورت لزوم با بحث ها و جدل های سخت و طولانی. اما آنچه در بیرون یک صنعت صاحب نام در اقتصاد کشور شنیده می شود خوب است که بی اختلاف باشد. دیده ایم که دیگران درست از باگ های میان ما در این صنعت بهره ها و سودجویی ها کرده و می کنند. تا این فاصله ها هست و برای پر کردن آن قدمی برنمی داریم، همین اتلاف انرژی و وقت خواهد بود و مواجه شدن با دستورالعمل ها و قوانین و بخشنامه هایی که معلوم نیست بر کدام مصلحت دور و نزدیک کدام صنعت و تجارتی صادر شده، همچنان منتظر.

مهم نیست که نام تشکل نماینده ما چیست، اما مهم است که آن تشکل در درون و بیرون صنعت اعتماد ساخته باشد. کمک کنیم که ساخته شود، برای دستیابی ساده تر و سریع تر به منافع حمعی.

 

تبسم علیزادمنیر

سرمقاله شماره 212 ماهنامه بسپار خردادماه 1399

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا