اخبار

چگونه تیم‏‏‌های کاری مطمئن به خود ایجاد کنیم؟

بسپار/ایران پلیمر دو تیم کاری را در نظر بگیرید که در حال رقابت با هم برای انجام بهتر یک پروژه هستند و یکی از آنها از اعتماد به ‏‏‌نفس بیشتری نسبت به تیم دیگر برخوردار است. در این حالت، اعضای تیم دارای اعتماد به ‏‏‌نفس بیشتر، مطمئن هستند که شانس خیلی خوبی برای برنده‏‏‌ شدن دارند و در نتیجه تصمیم‏‏‌های درست‏‏‌تری می‏‏‌گیرند و به شکلی یکپارچه‏‏‌تر و منسجم‏‏‌تر باهم کار می‌کنند. در طرف مقابل، تیمی قرار دارد که اعضایش اعتماد به ‏‏‌نفس شکننده‏‏‌ای دارند و در مورد توانایی‏‏‌هایشان دچار تردید هستند. درنتیجه آنها نمی‌توانند کارها را به ‏‏‌درستی انجام دهند. در چنین شرایطی به طور حتم برد با تیم دارای اعتماد به ‏‏‌نفس بالاتر است.

اعتماد به ‌‌‌نفس پایین اعضای تیم، آنها را از بهره‌‌‌گیری مطلوب از پتانسیل‌‌‌هایشان محروم خواهد کرد. به همین دلیل هم هست که تقویت اعتماد به ‌‌‌نفس در میان کارکنان و اعضای تیم‌‌‌های کاری از اهمیت بسزایی برخوردار است، به‌‌‌ویژه زمانی که تیم‌‌‌های کاری و شرکت‌ها در حال رقابت سخت و نزدیک با هم هستند.

 تفاوت بین میزان اعتماد به نفس کارکنان

افرادی که فاقد اعتماد به نفس کافی هستند به‌‌‌ندرت پیشرفت کرده و ارتقای مقام پیدا می‌کنند. آنها بیشتر به ریسک‌‌‌ها و خطرات توجه دارند تا به فرصت‌‌‌ها و از خطر کردن و ورود به حوزه‌‌‌های ناشناخته بیمناک هستند. آنها در موقعیت‌‌‌های جدید نمی‌توانند عملکرد درخشانی ارائه دهند و از عزت‌‌‌ نفس بسیار پایینی برخوردارند. آنها حتی به قضاوت‌‌‌های خودشان هم اطمینان چندانی ندارند و اغلب موفقیت‌‌‌هایی را که قبلا کسب کرده‌‌‌اند، به شانس و اقبال ربط می‌دهند، نه تلاش و کوشش خودشان. در نقطه مقابل، کسانی قرار دارند که از اعتماد به نفس بالایی سود می‌‌‌برند و غالبا پربازده‌‌‌تر و موثرتر هستند و این ویژگی را به تمام اعضای تیم تسری می‌دهند. آنها از ریسک‌‌‌ کردن و انجام کارهای مبتکرانه و جسورانه‌‌‌ای که به موفقیتشان در کار کمک می‌کند هراسی ندارند و با جسارت زیادی کارهایشان را انجام می‌دهند.

بنابراین، آن دسته از اعضای تیم‌‌‌های کاری که از اعتماد به نفس بالاتری سود می‌‌‌برند می‌توانند این ویژگی را به تمام تیم تسری دهند و موفقیت و پیشرفت آن را تضمین کنند. یکی از بهترین راه‌‌‌ها برای افزایش اعتماد به نفس در تیم‌‌‌های کاری این است که تمام اعضای تیم را به یادگیری و استفاده بهینه از فرصت‌‌‌های آموزشی جدید تشویق کنید. هر چه افراد سازمان و اعضای تیم‌‌‌های کاری، دانش و مهارت‌‌‌ بیشتری کسب کنند، اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهند آورد و در برخورد با پروژه‌‌‌های پرچالش و سخت عملکرد بهتری از خود نشان خواهند داد.

 تعیین اهداف شفاف و مشخص

بسیاری از کارکنان و اعضای تیم‌‌‌های کاری می‌توانند از طریق تکمیل موفق پروژه‌‌‌ها و انجام درست وظایف محوله به اعتماد به نفس بیشتری دست پیدا کنند، اما نکته کلیدی این است که چنین اعتماد به نفسی هنگامی به دست می‌‌‌آید که افراد دقیقا بدانند چه باید بکنند و چه هدفی را باید دنبال کنند. به همین دلیل مهم است که مدیران برای هر کدام از اعضای تیم تحت رهبری خود یک‌سری اهداف روشن و مشخص تعیین کنند.

در واقع، این خود اهداف هستند که موفقیت تیم‌‌‌های کاری را تعریف می‌کنند و به افراد جهت می‌دهند.  بنابراین، لازم است که مطمئن شوید اعضای تیمتان به‌‌‌خوبی می‌‌‌دانند که قرار است کدام اهداف را دنبال کنند و هر کدامشان چه نقشی در تحقق اهداف تعیین‌‌‌شده دارند و چه پاداش‌‌‌هایی در صورت ارائه عملکرد موفق و مطلوب در انتظارشان خواهد بود.

 شناسایی عوامل کاهنده انگیزه و برطرف‌‌‌سازی آنها

این کاملا طبیعی است که کارکنان سازمان‌ها و اعضای تیم‌‌‌های کاری در برهه‌‌‌ای از زمان دچار کاهش انگیزه و اراده برای کار کردن و ارائه عملکرد بهینه شوند و در دوره زمانی دیگری چنان انرژی و انگیزه‌‌‌ای در درون خود احساس کنند که آنها را قادر به انجام بسیاری از غیرممکن‌‌‌ها می‌‌‌سازد. علاوه بر این باید دانست که انجام بعضی کارها و قرار گرفتن در برخی موقعیت‌‌‌ها باعث افزایش اعتماد به نفس کارکنان و اعضای تیم‌‌‌های کاری شده و بالعکس. اگر با کسی کار می‌‌‌کنید که اعتماد به نفس پایینی دارد، برای کمک به او می‌توانید موقعیت‌‌‌هایی را که باعث به حرکت درآمدن او می‌‌‌شوند و به او انگیزه مضاعفی می‌‌‌بخشند برای او آشکار کنید. در این حالت، آن فرد به‌‌‌تدریج خواهد فهمید که عوامل افزایش‌‌‌دهنده اعتماد به نفسش کدام‌‌‌اند و چگونه می‌توان با کسب دانش و مهارت‌‌‌های لازم به اعتماد به نفس بیشتری دست ‌‌‌یافت.

برای این کار می‌توانید فردی را که اعتماد به نفس پایینی دارد دعوت کنید و یک ورق کاغذ و یک خودکار در اختیار او قرار دهید. در ابتدا از او بخواهید تا دو ستون جداگانه بر روی کاغذ بکشد و در یک ستون موارد و موقعیت‌‌‌هایی را که در آنها احساس اعتماد و اطمینان خاطر می‌کند بنویسد.

این موارد می‌توانند بسیار متنوع باشند و از نوشتن مطلب در وب‌سایت شرکت و رسانه‌‌‌های اجتماعی متعلق به شرکت گرفته تا تدوین یک برنامه اجرایی یا یک طرح پیشنهادی را دربربگیرند.

در مرحله بعد از فرد مورد نظر بخواهید تا در ستون دوم بنویسد که چرا در هر کدام از این موقعیت‌‌‌ها احساس اعتماد به نفس بالایی می‌کند و برخورداری از کدام توانایی‌‌‌ها و مهارت‌‌‌هاست که برای او اعتمادساز است و احساس خوشایندی در او به وجود می‌‌‌آورد. سپس از آن فرد بخواهید موقعیت‌‌‌هایی را ذکر کند که در آنها احساس اعتماد به نفس پایینی دارد و احساس ناراحتی می‌کند؛ موقعیت‌‌‌هایی مانند سخنرانی‌‌‌ کردن در برابر جمع یا بیان عقیده در جلسات یا نوشتن یک گزارش کاری. در اینجا از آنها بخواهید با ذکر دلیل توضیح دهند که چرا در این شرایط احساس اعتماد به نفس بالایی ندارند و کسب کدام دانش و مهارت‌‌‌ها می‌تواند به کاهش این بی‌‌‌اعتمادی کمک کند.

این تجربه می‌تواند تاثیر زیادی بر روند شناسایی محرک‌‌‌ها داشته باشد و به افراد کمک کند تا با کسب مهارت‌‌‌ها و دانش لازم با آمادگی و انگیزه بیشتری به مصاف خطرات پیش رو بروند. علاوه بر این، می‌توان از روش «ایفای نقش» برای افزایش اعتماد به نفس بهره برد. این تکنیک موثر به افراد اجازه می‌دهد تا موفق شدن در سناریوهای مختلف را محقق کنند.

برای این کار لازم است با فرد در مورد اعتماد به نفس او صحبت کنید و از آنچه به‌‌‌صورت ناخودآگاه از آن اجتناب می‌کند آگاه شوید. در اینجاست که می‌توانید با استفاده از روابط مربیگری و مشاوره‌‌‌ای، با او ارتباط بگیرید و به او کمک کنید.

 تشویق خودمختاری قاعده‌‌‌مند

اگر می‌‌‌خواهید اعضای سازمان یا تیم کاری تحت رهبری‌تان با اعتماد به نفس بالا وظایفشان را انجام دهند لازم است که به آنها اختیارات کافی بدهید تا خودشان تصمیمات لازم را برای انجام کارها اتخاذ کنند. وقتی افرادتان از قدرت لازم برای تصمیم‌گیری در مورد کارهایی که باید انجام شود برخوردار باشند، آنگاه به احساس مالکیت و عاملیت نسبت به کاری که انجام می‌دهند خواهند رسید و وقتی در انجام مسوولیت‌‌‌های محوله به خود موفق شوند این موفقیت به افزایش اعتماد به نفسشان منتهی خواهد شد.

البته آگاه باشید افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند، در ابتدا در برابر پذیرفتن مسوولیت‌‌‌ها و اختیارات مقاومت خواهند کرد، چرا که تردید دارند بتوانند تصمیم‌‌‌های درستی اتخاذ کنند. برای مقابله با این تردیدها لازم است که کار را با سپردن پروژه‌‌‌های کوچک و ساده به آنها شروع کنید و چنانچه دیدید که همچنان برای تصمیم‌گیری و کمک به شما وابسته هستند آنها را تشویق کنید تا مستقل‌‌‌تر عمل کرده و خودشان تصمیم‌گیری کنند.

 جشن‌‌‌گرفتن موفقیت‌‌‌ها

این بسیار مهم است که همه ما اقدام به جشن‌‌‌ گرفتن موفقیت‌‌‌هایی کنیم که به دست آورده‌‌‌ایم. به‌‌‌طور کلی لازم است که بعد از رسیدن به یک هدف بزرگ و مهم آن را جشن گرفت و با برگزاری یک دورهمی در محل کار و آوردن کلوچه و کیک، این موفقیت را در خاطره‌‌‌ها حفظ کرد. گاهی اوقات حتی می‌توان با تبریک گفتن به افراد به‌‌‌خاطر کسب موفقیتشان به آنها نشان داد که سختکوشی آنها باعث تحقق این موفقیت شده است. به این ترتیب به افرادتان نشان می‌‌‌دهید که قدردان تلاش و کوشش آنها هستید. همچنین مهم است که اعضای تیمتان را نسبت به آنچه در حال انجامش هستند مشتاق نگه‌‌‌ دارید.

 تشویق تفکر مثبت

بسیاری از افرادی که فاقد اعتماد به ‌‌‌نفس کافی هستند بیشتر بر روی افکار منفی تمرکز می‌کنند و به موضوعاتی مانند «من نمی‌توانم این کار را انجام بدهم» یا «من به‌‌‌اندازه کافی باهوش نیستم» فکر می‌کنند.

تداوم‌‌‌ یافتن چنین افکار منفی و مخربی می‌تواند باعث سقوط و ضعیف‌‌‌تر شدن بیشتر افراد شده و آنها را به این نتیجه برساند که هیچ‌گاه نخواهند توانست به موفقیت دست یابند. این مساله به طور حتم کارها را خراب‌‌‌تر خواهد کرد. بنابراین، بهتر است افرادتان را به مثبت‌‌‌اندیشی تشویق کنید.

برای این کار می‌توانید به آنها نشان دهید که چطور می‌توانند افکارشان را ارتقا دهند و به‌‌‌محض ورود افکار منفی به ذهنشان سعی کنند با فکر کردن به چیزهای مثبت و امیدبخش از منفی‌‌‌بافی اجتناب کنند.

به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال، اگر افراد تیم کاری شما فکر می‌کنند که از هوش کافی برای اتمام یک پروژه برخوردار نیستند

باید به آنها آموزش دهید که به‌‌‌جای این افکار منفی با خود فکر کنند که از دانش کافی و مهارت‌‌‌های لازم برای اتمام پروژه مورد نظر برخوردارند و قادر به انجام هر کاری و رسیدن به هر موفقیتی هستند، به شرطی که اراده کنند و بخواهند

دست به کارهای بزرگ بزنند و از محدودیت‌ها نهراسند.

در مجموع، تبدیل افکار منفی به افکار مثبت می‌تواند تاثیر زیادی بر ارتقای سطح ذهنی افراد و انرژی‌‌‌شان داشته باشد و اعتماد به ‌‌‌نفس آنها را تا حد زیادی افزایش دهد.

 تفکیک قائل ‌‌‌شدن بین اعتماد به نفس و غرور کاذب

هنگامی‌‌‌که افراد به اعتماد به نفس بیش از حد دست پیدا می‌کنند این خطر وجود دارد که دچار خودبزرگ‌‌‌بینی شوند.

درواقع مرز بین اعتماد به نفس بالا و غرور و خودبزرگ‌‌‌بینی خیلی باریک است و چنانچه فردی  از این مرز عبور کند و خودش را بزرگ‌تر و مهم‌تر از دیگران بداند، این احساس فریب‌‌‌دهنده هم بر بهره‌‌‌وری فرد و هم بهره‌‌‌وری کل تیم کاری تاثیر منفی خواهد داشت.

بنابراین، اگر دیدید هر کدام از اعضای تیم تحت رهبری شما دچار اعتماد به نفس بیش از حد و خودبزرگ‌‌‌بینی شد باید این موضوع را با او در میان بگذارید و تذکرات لازم را در این زمینه به او بدهید.  برای این کار بهتر است با آن فرد به‌‌‌صورت خصوصی جلسه بگذارید و برایش توضیح دهید که چرا رفتارش در درون تیم به‌‌‌عنوان رفتار غرورآمیز و حاکی از خودبزرگ‌‌‌بینی در نظر گرفته می‌شود و برای کل تیم زیان‌‌‌بار خواهد بود.

در این حالت چنانچه این رفتار او باعث تنش در درون تیم شد باید تذکرات جدی‌‌‌تری به آن فرد داده شود و زمینه‌‌‌ای فراهم شود تا آن فرد از تکرار چنین رفتارهایی خودداری کند.

در اغلب موارد چنانچه افراد آگاه شوند که رفتار غرورآمیزشان باعث ناراحتی دیگران شده است برای تغییر دادن خود انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند.

دنیای اقتصاد 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا