گفت و گوی بسپار با هروس ابراهیمی: هیچ آیندهای در کشورم برای ساخت اکسترودر وجود ندارد

ابراهیمی: از سال 1360 کار را با پیتزافروشی شروع کردم و در سال 1362 در کارگاه پدرم مشغول به کار شدم، استادکارم پدر بوده و با کسب تجربیاتی که از او آموختم و دورههای تخصصیای که گذراندم در سال 1375 بهطور مستقل کارخانه کاجاران را تأسیس کردم. از آن زمان تا به امروز در زمینه تولید ماشین آلات فعال هستم. اول روی دستگاه های اکسترودر، سیلندر مارپیچ و جکهای هیدرولیک کار کردیم. بعد از یکسال تولید جکهای هیدرولیکی متوقف و کنار گذاشته شد و بهطور تخصصی بر روی سیلندرمارپیچ و اکسترودر کار کردیم که طبیعتا جلوخطهای خطوط اکسترودر هم جزوی از این ماشینآلات بوده است. اوایل کار، بیشتر تمرکزمان روی خطوط لوله بود تا سایز 400 میلیمتر. سپس در خطوط گرانول و بازیافت مواد تمرکز کردیم تا امروز که با ظرفیت 2 تن در ساعت توان ساخت این دستگاه را داریم. بعد از آن هم روی خطوط ورق ادامه دادیم و در این بخش بهترین کاری که کردیم دو سال پیش، تولید ماشین خطوط PET از 100 میکرون تا بالاتر بوده است. علاوهبرآن خطوط پروفیل و نوارهای با اشکال مختلف اکسترودری هم در راستای فعالیت داشته ایم. کارهای متفرقه مرتبط هم مثل دستگاه پخت نشاسته با اکسترودر و یا تولیدات خاص جلوخطهای پتروشیمی و واتررینگ ها در راستای کار ما بوده که با ظرفیت 5/3 تن در ساعت به بازار ارایه کرده ایم. ولی در این زمینه تاکنون موفق نشدیم اکسترودرهایی برای خطوط پتروشیمی ها بسازیم. واقعیت این است که توان آن وجود دارد ولی آن اطمینان نیست یعنی هنوز این باور که ماشین ایرانی هم خوب کار میکند وجود ندارد!
بسپار- معتقدید که سازوکار مدیریتی مجموعه کاجاران در طول سالها تغییر کرده و به روز شده است. مشخصا چه مواردی در این مدیریت لحاظ شده است؟
ابراهیمی: کل بخشها در سیستم ما مکانیزه است، از بدو ثبت سفارش تا تهیه کالا و محصولاتی که به انبار میرود قابل ردیابی است. حتی قطعات تعمیری ما قابل ردیابی و دارای شماره سریال و تاریخ ساخت و حتی نام اپراتور ساخت است که همه را در آرشیوهای شرکت داریم و چیزی که در کارخانه ما وجود دارد اینست که از سال 1380 به این طرف کل آرشیو محصولات موجود است. یعنی هرآنچیزی که طراحی کردیم، هرآنچیزی که اصلاحی خورده است تمام آنها در مستندات شرکت بهطور دقیق بایگانی شده است.
بسپار- در حال حاضر بر روی چه پروژه ای کار می کنید؟
ابراهیمی: در بخش محصولات در حالحاضر بر روی under water cuter کار میکنیم که تقریبا پیشرفته ترین نوع جلوخط گرانول سازی است که هم قابل نصب برروی دستگاه کامپاندر است و هم قابل نصب برای دستگاه های بازیافت یکپارچه. امسال موفق به ساخت دستگاه جدیدی شدیم که پرکهای نایلون مستقیم بدون کندور کردن به عنوان خوراک به اکسترودر داده میشوند، با ظرفیت350 کیلومتر در ساعت و سعی داریم تا این ظرفیت را تا 800 کیلو در ساعت بالا ببریم. روالی که در این چندسال طی شد بدینگونه بود که تقریبا در سال 95 هرآن چیزی را که در سبد محصولات خود داشتیم بروزرسانی کردیم.
در سال 96 هم بیشتر تمرکز ما روی این است که هر محصولی را که تاکنون ساختیم و تجربه اش را کسب کردهایم، صادر کنیم. چراکه از بازار ایران سودی برای ما حاصل نشد هنوز به ماشینساز ایرانی آن اعتماد وجود ندارد با اینکه سالهای زیادی است که در این زمینه فعالیت داریم. البته از خریداران و مشتریهای ایرانی که بسیار لطف دارند، ممنون هستم. ولی اعتماد به خدمات پس از فروش ایرانی، اعتماد به توانایی ایرانی ندارند، این موضوع خیلی هم جای تعجب دارد چون به هرحال خودشان هم جزو کسانی هستند که محصول ایرانی را تولید و به کشورهای دیگر حتی میفرستند. ماشین الات را میخرند برای اینکه محصول ایرانی تولید کنند ولی به ماشین آلات ایرانی اعتماد ندارند.
بسپار- به نظر شما دلیل این عدم اعتماد چیست؟ با چه راهکاری می توان آن را تعدیل کرد؟
ابراهیمی: این موضوع به بستر، قدرت و یکسان بودن نیاز دارد. منظور از قدرت اینست که ابتدا باید یکسری از درها بسته شود، منظورم این نیست که مثل خودرو ملی که در ایران ساخته شد پس حالا مشتری چه بخواهد و چه نخواهد باید برود و آن ماشین را بخرد. اما یکسری قدرت باید باشد که شرایط رقابت را یکسان کند. مشتری ایرانی اگر دستگاه ایرانی نمی خرد نمی رود دستگاه اروپایی بهجایش بخرد. میرود در بهترین حالت از ترکیه وارد میکند! پس این معنی را برای من ندارد که دنبال محصول بهتر است. اگر برود یک برند اروپایی بخرد خود من سازنده ایرانی خوشحال هم می شوم، چون تکنولوژی آن بالاست. تولید و اقتصاد چیزهایی است که ربطی به تعصب ملی ندارد. اقتصاد باید بچرخد. وقتی در جهت اصلاح اقتصاد گامی برداشته شود و تفکر اقتصادی وجود داشته باشد، این خودش نماد تعصب ملی است و سرمایه کشور از بین نمی رود.
منظور بنده از این بحث این است که من ماشینساز ایرانی بتوانم با یک برند چینی رقابت کنم! امتیازاتی داشته باشم حداقل، مانع برای کار من ایجاد نکنند. پیشنهاد قیمت ماشینآلات ما به مشتری حدود 30 درصد از یک ماشین چینی گرانتر است چرا؟ چون اجزایی که من می خواهم بخرم باید با 15 درصد عوارض گمرکی، 9 درصد ارزش افزوده بالاتر و هزینه حمل این کالا را تازه برسانم جلوی در کارخانه و حالا همین کالا را میخواهم بروم با 13 درصد اختلاف قیمت ارز دولتی و ارز آزاد وارد بازار ایران کنم که مجموعا میشود 32 درصد اختلاف قیمت من با ماشین چینی! البته این را هم بگویم که ماشین آلات کاجاران امروز با ماشین های همتراز چینی همقیمت است. خودتان ببینید که ما چقدر از سودمان زده ایم! حتی کره هم میتواند مدنظر باشد، حتی تایوان و یا هند، هند هم دارد بازار خود را در ایران پیدا میکند. چهکسی مقصر است؟ آن قدرت، بالاسر این اتفاقات نیست. یعنی توان مقابله برای من نیست، وقتی ماشین ساز هندی امروز وارد بازار ایران میشود توانایی اقتصادی و بینش کشوری است که باید تغییر کند. مسوولین و مدیرانی که تصمیم میگیرند باید درست فکر کنند.
اگر ماشینسازی کشور رونق پیدا کند چونکه صنعت مادر است بهترین مکان برای اشتغالزایی است. چون اگر صنعت مادر در کشور وجود داشته باشد صنایع تکمیل کننده جانبی خود به خود افزوده میشود. پس خوب است که صنعت ماشینسازی در ایران رشد پیدا کند. من مسوول تفکرم باید این باشد.
(ادامه دارد …)
متن کامل این گقت و گو را در شماره 180 ام ماهنامه بسپار که در شهریورماه منتشر شده است بخوانید. در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.