اخبار

گفت و گو با دکتر علی عباسیان، ویراستار علمی ماهنامه بسپار به مناسبت انتشار دویستمین شماره: دریغ از یک خط!

بسپار/ ایران پلیمر علی عباسیان، در فاصله شماره 100 تا 200 ماهنامه بسپار، ازدواج کرد. با دختری دوست داشتنی، آرام (چه کسی فکرش را می کرد؟!) و زیبا و صاحب یک دختر شیرین و توپولی شد (صورتکی با چشمایی از قلب).

علی عباسیان را دوستانش به پرحرفی –پرمغز البته- می شناسند (شکلک لپ های سرخ شده از خجالت) ولی راستش من این ویژگی را در او چندان تجربه نکرده ام. زیاد با هم حرف نمی زنیم جز به قدر کفایت و اتفاقا موجز. تازه همین حرف زدن هم بیشتر نوشتاری ست. با حضور او انگارخیالمان از بخش مهمی در مجله آسوده است. انگار نه، حتما. بسپار بدون او را حالا که جدی فکر می کنم، نمی توانم تصور کنم./ تبسم علیزادمنیر

رزومه دکتر علی عباسیان

دکترای مهندسی پلیمر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (فارغ التحصیل 1382)

از 1376 تا 1383 همکاری با شرکت پارمیدا به عنوان مشاور مدیرعامل

از 1384 تا 1397 همکاری با گروه صنعتی بارز به عنوان مدیرکل برنامه­ ریزی راهبردی و مدیریت تغییر،

عضو غیرموظف هیات مدیره شرکت صنایع لاستیکی پارمیدا از 1389 تاکنون

مشاور مدیرعامل شرکت کویرتایر از 1397 تاکنون

مدیر پروژه­ های برون ­سپاری مختلف با شرکت­های مختلف از جمله پلی نار، ابهرریس، نیلپر، برنز

عضو کارگروههای استاندارد و فنی انجمن ملی صنایع پلیمر و پلاستیک

عضو گروه واژه ­گزینی شیمی و رییس گروه واژه ­گزینی مهندسی بسپار فرهنگستان زبان و ادب فارسی

از 1384 تاکنون عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، گروه مهندسی پلیمر

18 مقاله ­ی چاپ شده ISI

20 مقاله­ ی علمی فارسی

ترجمه و تالیف سه کتاب در حوزه ­ی مهندسی بسپار

عضو هیات مولفین 5 واژهنامه منتشر شده در فرهنگستان زبان و ادب فارسی

عضو گروه واژه گزینی شیمی و گروه هماهنگی واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

عضو و رییس گروه واژه گزینی مهندسی بسپار فرهنگستان زبان و ادب فارسی

عضو هیات تحریریه ­ی مجله ی صنایع پلاستیک از 1373 تا 1379

عضو هیات تحریریه مجله­ ی صنعت لاستیک از 1384 تا کنون

عضو هیات تحریریه مجلهی پژوهش های شیمی کاربردی از 1386 تا کنون

ویراستار علمی مجلهی بسپار از 1387 تا کنون

بسپار- آقای دکتر آذرماه سال 1389 یکصدمین شماره بسپار منتشر شد که طی آن مصاحبه ای با شما به عنوان ویراستار علمی مجله داشتیم. با این سوال آغاز شده بود که سیاست های بخش علمی مجله به طور خلاصه و روشن چیست؟ هم برای خوانندگان جدید مجله و هم برای اطلاع از تغییرات احتمالی در این سیاست ها یکبار دیگر به این پرسش پاسخ بدهید لطفا.

عباسیان: ضمن تبریک ماندگاری مجله تا 200 شماره، باید عرض کنم که اهداف کلی در این بخش تغییرات چندانی نداشته است ولی به مرور زمان بر اساس امکانات و تجربیات ممکن است روش­ها تغییراتی کرده باشند. نخست آن که مجله هم چنان سعی می­کند که مقالات تالیفی را ارج بیشتری بگذارد به نسبت مقالات ترجمه­ای البته در این زمینه منابع مالی مجله آن قدر نبوده است که بتوانیم این ارج گزاری را پشتیبانی مالی مناسب هم بکنیم که رشد قابل توجهی داشته باشیم و به نظرم در این زمینه باید در آتیه راهکارهایی برای تامین مالی این حوزه یافت که مجله بتواند تغییر کند، هیچ رشدی بدون تخصیص منابع محقق نمی شود و در این زمینه نمی توان گفت تخصیص منابع مهمی داشته­ایم و طبیعتا موفقیت قابل توجهی نیز نداشته­ایم، پیشرفت در این حوزه نیازمند تربیت نیروی انسانی با سواد و با توان نگارش مناسب است که در این چند سال به نسبت بهبود داشته ایم، وقتی هم می­گویم بهبود بهتر است آن را بخش بندی کنیم، در حوزه­ی نگارش موارد مربوط به مواد اولیه و آمیزه کم و بیش مهندسان بسپار دانش به نسبت خوبی دارند و درک مناسب و نگارش مناسبی همکاران ما دارند و دغدغه کمی در این حوزه داریم ولی در حوزه­ی ماشین­آلات و قالب و تجهیزات جانبی خط تولید، هم به لحاظ در اختیار داشتن مطلب و هم افراد مناسب ضعف قابل توجهی داریم، به خصوص که زبان گویا و شیوایی نیز در این خصوص در فارسی پرداخته نشده است و این امر نیاز به تمرین و پشتکار زیاد دارد که بتوان زبان قابل درک و توسعه­ای ایجاد کرد. در گذشته من جایی خواندم که نیچه گفته بود، من به آلمانی فلسفه را آموختم، این جمله به نظرم خیلی به مفهوم مورد نظر ما نزدیک است، این که به سادگی فکر کنیم می­شود مطالب تخصصی مختلف را به یک زبان بیان کرد بدون این که افرادی توانمند روی آن کار کنند و آن را به مرور آماده کنند برای عرضه به جامعه و پذیرش مناسبی در جامعه صنعتی نسبت به آن ایجاد شود اصلا کار کوچکی نیست، بنده گمان می­کنم یکی از رسالت­های یک مجله­ی زبان تخصصی در یک کشور در حال توسعه این است که به پدیداری چنین زبانی یاری برساند، چه اصلا مجال و یا جایگاه دیگری برای چنین امر خطیری وجود ندارد چه درون صنعت و چه در فرهنگستان و یا دانشگاه­ها. فرهنگستان­ها حداکثر کاری که می­توانند بکنند این است که اصطلاحاتی را بیافرینند و یا بگزینند که بتوان به کار برد، ولی این که در متن آن را بتوان به نحوی ابراز کرد و جملاتی با معنا پدید آورد که قابلیت ارتباط با جامعه را ایجاد کند طبیعتا باید در بستر نگارش و گفتگوی مجله با صنعت آن را جست و جو کرد. دانشگاه نیز که در وضعیت فعلی در افقی متفاوت از ارتباط با صنعت به لحاظ پژوهشی سیر می­کند و تمایلش بیشتر به پژوهش­هایی است که بتواند به زبان انگلیسی آن را در یک قالب علمی و پژوهشی منتشر کند که طبیعتا باعث می­شود نه به زبان صنعت و دانشگاه در این بعد کمکی بکند نه به لحاظ دانشی الزامی دارد متناسب نیازهای روز کشور حرکت کند.

اما سیاست دیگر مجله این بوده است که اخذ مقاله از داخل صنعت را تشویق می کرده است و کم و بیش در این زمینه کامیابی­ها بیشتر شده است، یعنی در این 100 شماره گذشته می­توانم بگویم که افراد صنعتی بیشتری تمایل به نوشتن در مجله پیدا کرده­اند و تقریبا می­شود گفت که ما به کسی نه نگفته­ایم، ولی این رویکرد الزاما به معنای این نیست که مقالات صنعتی تر شده اند، چون منابع علمی و مراجعی که از روی آن ترجمه یا تالیف صورت می­گیرد یکسان است فقط ذهنیات متفاوت بیشتری در انتخاب مقالات نقش پیدا کرده­اند و باعث شده تنوع رویکردهای علمی مجله بهتر شود، بعضا این بخت را نیز داشته­ایم در این مدت که از صنعت ایرادهایی به نوشته­های ما گرفته­اند که قابل تامل نیز بوده است که نشان از این دارد که سطح دانشی صنعت پلاستیک کشور به وضوح نسبت به قدیم بهبود یافته است و این امر وظیفه ی مجله را سنگین­تر می­کند.

نکته­ی دیگر این که ما همچنان به این نکته پایبیندیم که اصطلاحات وضع شده در فرهنگستان را که تقریبا تنها مرجعی است که در این زمینه وقت و هزینه صرف می کند که خروجی قابل تاملی داشته باشد، را به کار ببریم، این که کسانی ایراد می گیرند و بعضا ایرادها نیز می تواند بجا باشد که برخی اصطلاحات خوب نیست، معنایش این نیست که رویکرد جایگزینی کسی ارایه کرده است، ابتدا باید جایگزین را معرفی کرد بعد راه حل قبلی را گفت بد است، از این رو رویکرد در این زمینه همان است که بود و به نظرم موثر و موفقیت آمیز نیز بوده است، بنده کم و بیش می بینیم که اصطلاحات و زبان پخته­تری به مرور در صنعت و دانشگاه و استاندارد پدید آمده است که ده سال پیش نبود و زبان هشت الهفتی دیده می­شد که راهی به دهی نمی برد ولی اکنون پختگی خیلی بیشتری پدید آمده است.  

در ویراستاری نیز ما رویه­ای را اصلاح کرده­ایم، چون مجله امکان تامین مالی نویسندگان را آن قدر نداشت که مقالات خیلی خوبی تامین کنیم، تیم ویراستاری را تقویت کرده­ایم، یعنی این که به غیر از بنده در سه سال اخیر از سرکار خانم دکتر خودکار نیز بهره می­گیریم و تقریبا عمده­ی مقالات را ابتدا ایشان ویرایش می­کند و بعد بنده ویرایش می­کنم و این کار باعث شده است که مقالات خواناتر شود، امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوان تامین مالی مناسبی برای نویسندگان مقالات تالیفی ایجاد کنیم که بتوان در 100 شماره­ی بعدی بگوییم دستاورد مناسبی در این حوزه داشته­ایم.

بسپار- آیا برداشت شخصی شما این است که این سیاست کارآمد بوده؟

همانطور که می دانید و به دفعات در مورد آن گفت و گو کرده ایم برخی بسپار را زیادی علمی می دانند، دفاعی در این خصوص دارید؟

عباسیان: در این که فاصله ای هست بین سطح توقعات صنعت و مقالات تدوین شده در بسپار هیچ شکی نیست، من هم قبول دارم که هنوز راه زیادی وجود دارد در این زمینه. ولی این که مشکل را بدانیم فرق می کند با این که بگوییم راه حل را نیز بلدیم. من در پاسخ پرسش قبلی گفتم که هر مقاله ای از صنعت آمده پذیرفته ایم، این که از صنعت ایرادی بگیرند که مقالات علمی است و مناسب نیست در حد ایراد بجاست اما در زمینه ی راهکار عملا ندیده ایم که مقالاتی متفاوت از صنعت برای بسپار ارسال شود یا مجلات محدود تشکل ها رویکردهای کاملا متمایزی داشته باشند، این به معنای آن است که دست صنعت نیز خالی است در این حوزه. در دانشگاه نیز رویکرد نزدیک به این حوزه مجلات علمی ترویجی هستند که دو تا از آنها را پژوهشگاه پلیمر چاپ می کند، یکی را شرکت مهندسی و تحقیقات لاستیک و یکی را پژوهشگاه رنگ، در آن حوزه ها نیز نمی توانیم بگوییم خروجی قابل تاملی وجود دارد که به کار صنعت بیاید، من تقریبا هر چهار مجله را مرور می کنم همیشه و به جرات می توانم بگویم که به غیر از فصلنامه ی صنعت لاستیک که کم و بیش در حوزه ی صنعت تایر رویکرد صنعتی داشته است (و البته متفاوت از رویکرد بسپار نیست) بسپار تنها مجله ای است که در این حجم و با کیفیتی کار می کند که به نیازهای صنعت از همه نزدیکتر است. ولی به رغم این امر باز فاصله ی زیادی داریم برای این که بتوانیم چنان مقالاتی تالیف کنیم، تالیف چنان مقالاتی به نظرم نیازمند سرمایه­گزاری است، برای تربیت نویسنده و پژوهش صنعتی که اکنون چنین کاری عملا در ایران صورت نمی گیرد، بنابراین نمی شود توقعی داشت که اتفاق خاصی در این حوزه رخ بدهد چه در بسپار و چه در هر مجله­ی دیگری.

بسپار- آیا اصولا اعتقادی به دریافت نظرات خوانندگان دارید؟ و اگر بله سازوکار  اخذ آن چیست؟

عباسیان: به این امر کاملا معتقدیم، ولی بنده یا خود سرکار در این بیست سال و اندی نمی­توانیم بگوییم که نظراتی بیش از انگشتان دو دست دریافت کرده­ایم، در تمام این سال­ها واقعا افراد اندکی بوده­اند که سعی کرده­اند ایرادی بگیرند و نظری بدهند، ولی هم بنده نشانی رایانامه در بسپار دارم و هم شما و به سادگی هر کسی می­تواند نقدی در هر موردی بنویسد و ارایه کند ولی دریغ از یک خط. اخیرا اگر درست یادم باشد نزدیک به یکسال پیش آقایی که نامش یادم نیست از یک مقاله ایرادات علمی گرفته بود که خیلی هم خوب بود و مستقیم به خانم دکتر خودکار نوشته بود و ایشان نیز مواردی را در پاسخ گفته بود ولی خیلی خوب پیش نرفته بود و با دلخوری جایی گفتگو تمام شده بود. به هر حال وقتی گفتگو زیاد بشود هم مجله و بخش علمی راهکارها و زبانش را بهبود می­دهد و هم دیگران پاسخ مناسب می گیرند و تعامل دو طرفه­ای شکل می­گیرد.

بسپار- در طول این سالها شاهد بوده ایم که تلاش زیادی را برای آموزش نویسندگان و مترجمان بسپار داشته اید. روش تان در این خصوص چه بوده؟ کمی در این مورد و اهمیت نوشتن آدم ها روی موضوعات خاص و تخصصی بفرمایید.

عباسیان: این امر شاید مهم­ترین کاری بوده است که ما انجام داده­ایم که اکنون فراغ بال بیشتری به ما میدهد وقتی مقالهای به دست ما میرسد که نگوییم قابل خواندن نیست بلکه بیشتر به محتوای علمی و صنعتی آن بپردازیم. ما هر سال تقریبا اگهی دادهایم که دانشجویان کارشناسی ارشد و یا دکتری علاقمند میتوانند با بسپار همکاری کنند. همیشه هم چند نفری آمدهاند و برخی که تواناتر بودهاند بعضا چند مدتی با بسپار همکاری کردهاند، هر چند عمده­ی افرادی که تاکنون با ما همکاری کرده­اند، در مقطع کارشناسی در علوم و تحقیقات بوده­اند و زمانی دانشجوی بنده بوده­اند و برای مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد در دانشگاه­های دیگر بوده­اند ولی به هر حال فضا برای ورود کسی بسته نبوده است، تنها مشکل به لحاظ نگه داشت افراد است و تمایل به چاپ کردن مقاله وقتی که دانشجویان می­روند سرکار و به لحاظ مالی و یا تغییر تمایلات کاریشان خیلی دیگر تمایلی به همکاری ندارند و این باعث می شود که ثبات در این حوزه کمتر باشد.

(ادامه دارد…)

 

متن کامل این گفت و گو را که در ویژه نامه   200امین شماره ماهنامه بسپار در نیمه خردادماه منتشر شده است، بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا