یاداشت هومن غریبی، مدیرعامل سنی پلاستیک به مناسبت انتشار دویستمین شماره بسپار: بسپار من رو یاد انرژی می ندازه!
بسپار/ ایران پلیمر خوانندگان بسپار به تعدادی سوال مشترک که در عین سادگی و شیطنت، کاملا جدی بودند، پاسخ دادند. تلاش کردیم امانت دار چگونگی و روش های پاسخ گویی شما هم باشیم و جذابیت این بخش را با نمایش کاراکتر افراد بیشتر کنیم. ایده های بسیار خوبی در میان پاسخ ها بود که برای اجرای آنها برنامه خواهیم چید.
هشتگ بسپار را هم بخوانیم!
هومن غریبی، مدیرعامل شرکت سنی پلاستیک
سوالات
-اولین چیزی که با شنیدن “بسپار” به ذهنتون می آید را بیان کنید؟چرا؟
2-بدترین خاطره ای که از “بسپار” دارید؟
3-تا حالا چند صفحه از “بسپار” رو کامل از بالا تا پایین مطالعه کردید؟
4-تا حالا “بسپار” را منزل برده اید؟
5-همسر شما تا حالا “بسپار” را دیده است؟ اگر متاهل نیستید هر عضوی از خانواده؟
6-با چه کسی دوسست دارید مصاحبه کنیم که تا حالا انجام نشده است؟
7-چه مطلبی را حاضر نیستید بخوانید در “بسپار”؟(بلافاصله ورق میزنید)
8-به نظر شما قیمت تمام شده متوسط هر نسخه “بسپار” چقدر است؟
9-تا کنون مطلبی برای بسپار نوشته اید؟
10-دوست داشتید به جای کدوم شخصیت دولتی بودید و چه تصمیمی می گرفتید؟
11-آیا میرزا محمدصالح کازرونی را می شناسید؟
12-بودن یا نبودن “بسپار”برای شما فرقی می کند؟
13-لطفا در انتها هر مطلبی رو که می خواهید،بگویید؟
– بسپار من رو یاد انرژی می ندازه. انرژی جووون، یه تیم جووون، یه مدیر جووون و در نهایت مجله ای می یاد بیرون که انرژی داره. انرژی های نو و خوب.
– خاطره بدی واقعا ندارم. چاپ شدن مقاله خودم در بسپار شاید بدترین چیزی هست که از بسپار یادمه (می خنده) شوخی می کنم. چرا باید خاطره بدی باشه آخه؟
– ینکه تا حالا چند صفحه از بسپار رو کامل از بالا تا پایین خوندم … خیلی! مقالات فنی در مورد طراحی قطعه و قالب و … ، گزارش در مورد نمایشگاه ها، سرمقاله و … از اول تا آخر می خونم. خیلی وقتا می تونم بگم نصف مجله رو تقریبا سیر تا پیازش رو می خونم. البته بعد هم مجله رو می دیم دست تیم فنی پلیمر و در شرکت می چرخه تا بخونن.
– علاوه بر اینکه بسپار رو خونه می برم، خیلی وقتا عیدها می بریم شمال. مسافرت و در زمان فراغت مطالعه می کنم. همین الان در ویلای ما در شمال چندین نسخه بسپار هست و همسرم هم کامل بسپار رو می شناسه. (بسپار- این مجموعه بیش از یک نسخه مجله مشترک هستند. اگر در ذهن دوستان سوال ایجاد شده.)
– با چه کسی دوست دارید حرف بزنیم (مصاحبه کنیم) که تا حالا حرف نزدیم … مدیران موفق و لیدرهای مدیریت. هر چه فراوطنی هم باشن برای من جذاب تر هست. حالا ممکنه نتونین با مدیر رنو یا گوگل مصاحبه کنین ولی در ایران هم مثلا با سلیمانی مدیر کاله و یا پایداری مدیر میهن، علیپور در کروز و … می تونین صحبت کنین. ممکنه دسترسیشون سخت باشه برای ما ولی شما می تونین اینکار رو انجام بدین. خیلی خوشحال می شیم که در ایران ببینیم مجتمع های خوب و موفق چه طور راه اندازی شده و استراتژی هاشون چی هست. من دوست دارم این دست مطالب رو در مجله شما بخونم. (بسپار- ایده بسیار خوبی بود. در ادامه ستون “سرمایه ها و سرمایه داران ایرانی که چند سال پیش در بسپار منتشر می شد، حتما به طور جدی پیگیری خواهیم کرد.)
– اینکه چه مطلبی رو حاضر نیستم بخونم … مطالبی که به کارم مربوط نباشه رو نمی خونم مثلا همین شماره اردیبهشت گزارش هایی در مورد سیل بود که نخوندم.
– در مورد قیمت تمام شده مجله نمی دونم. فکر می کنم با حدود 3000 تیراژی که دارین باید حدود 12 تا 15 هزارتومن باشه که احتمالا از محل تبلیغات تامین می شه.
– من دوست داشتم رییس جمهور و در واقع رییس اجرایی کشور بودم. می دونم خیلی بهتر می تونم این کار رو انجام بدم! با یه تیم خوب. سریع یه تیم ضدفساد سامان می دادم. مثلا ظریف رو برای وزارت امور خارجه، کرباسچی و قالیباف رو برای ساخت و اجرای پروژه ها، خاتمی رو برای کارهای فرهنگی و … دعوت می کردم. به دیدگاه های سیاسی صرفا توجه نمی کردم و یه تیم غیر ایدئولوژیک جمع می کردم و خودم به صورت سمبولیک حضور داشتم.
– میرزا محمد صالح کازرونی رو نمی شناسم. در مدرسه یه چیزهایی خوندیم … یکی بود که کاغذ رو به ایران آورده بود، ولی مطمئن نیستم.
– و بالاخره دوست دارم مجله بسپار، ضخامت کاغذهاش مثل مجلات خارجی نازک بشه و یه سری مطالبش مثل گزارش نمایشگاه ها و تازه ها صفحاتش رنگی بشن. شما که می تونین آگهی ها رو رنگی چاپ کنین خب بقیه رو هم می تونین. خیلی شوق خوب تری می یاره!
(ادامه دارد…)
متن کامل این گزارش را که در شماره 200 ماهنامه بسپار در نیمه خردادماه منتشر شده است، بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید.
