مقالات

یادداشت نوروزی: تحریم و پسا تحریم

دکتر سعید رستگار


شاید یکی از با اهمیت ترین وقایعی  که در تاریخ معاصر ایران روی داده باشد تحریم های گسترده و بی سابقه ای بود که ظرف 10 سال گذشته از هر سو ما را احاطه کرد. در این سال ها آسیب های بسیاری به کشور رسید و گوشه های ناشناخته بسیاری از جامعه ایرانی نمایان شد. بسیاری از تحریم و محدودیت های آن سودهای مقطعی بردند. تغییرات شدید نرخ ارز برای برخی بلایی خانمان سوز و برای برخی دیگر خوان نعمتی گسترده و بی پایان بود. تورم بالای 40 درصدی عده ای را به زمین زد و گروه دیگری را به گمان خودشان چنان بر آسمان برد که دیگر بانک های داخلی را لایق حسابهای پروپیمان خود نمی دیدند. در این میان اما در بسیاری موارد سهم تولید کنندگان داخلی چیزی جز زیان نبود. ساده تر این است که تمام تقصیر را برعهده شرایط تحمیل شده به کشور دانست. خالی از لطف نیست که نگاهی نیز به خود بیندازیم و عملکردمان را در دوران تحریم تحلیل کنیم. دوران تحریم برای کشوری که تولید کننده و مصرف کننده آن به پول آسان نفتی عادت کرده بودند می توانست نشانه تغییرات اساسی باشد. می توانست اعتماد به منابع داخلی و تولید کنندگان بومی را تهادینه کند و می توانست بکارگیری محصولات داخلی در تولیدات بومی را به حداکثر برساند. اما چنین نشد. هرچند در مواردی نه چندان پر شمار می توان شواهدی دال بر اعتماد به منابع داخلی و دانش بومی یافت. هشت سال از 10 سال تحریم همه جانبه را صرف شعار دادن درباره اهمیت علم و دانش بومی کردیم. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و دیگر نهادهای حمایتی تنها به حمایت از پژوهشهای آکادمیک پرداختند و از سوی دیگر سیاست دولت در راستای توسعه کمی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه ها، تربیت عده کثیری دانش آموخته کارشناسی ارشد و دکترا را سبب شد که امروز موقعیت شغلی مناسبی ندارند.

در تمام این مدت با تمام شرایط دشوار تحریم دانشگاه های ما در حال تربیت جوانانی بودند که پس از دانش آموختگی برای ادامه تحصیل اتفاقا به کشورهای تحریم کننده مهاجرت می کردند تا شاید موقعیت شغلی مناسبی برای خود فراهم آورده و آینده روشن تری داشته باشند. در روزهای اوج تحریم های اقتصادی، دانشگاه های کشورهای پیشرفته بسیار آسان تر از قبل به دانش آموختگان ایرانی پذیرش می دادند و همه از این خوشحال بودیم که حاصل زحمات نظام آموزشی ما موردپسند آنها قرار گرفته است! در دانشگاه کارهای پژوهشی به مقاله و دانشگاه به کارخانه مقاله سازی تبدیل شد، بدون اینکه شناخت صحیحی از فرآیند ایجاد دانش و مقاله و فناوری در کشورهای پیشرفته داشته باشیم. غافل از اینکه بسیاری از مقالات علمی که در مجلات نمایه شده به چاپ می رسند محصول پژوهش ها نیستند بلکه براده ها و تراشه های حاصل از فرآیند ساخت و ایجاد یک فناوری می باشد. به همین سادگی دانشگاه تبدیل شد به واحدی برای تبدیل پول کشور که به دشواری فراهم می آمد، به تراشه هایی به نام مقالات علمی آن هم با درگیری های فراوان. صنعت اعم از صنایع پایین دستی و بالادستی به جای اتکا به جوانان کشور که البته باید پیشتر از اینها انجام می شد به تولیدکنندگان شرکت های نوپا و ناشناخته در کشورهایی که پول نفت ایران در آنها به گروگان گرفته شده بود فرصت کار داد. مواد اولیه با کیفیتهای مختلف در بسیاری موارد بدون بررسی های اولیه از این کشورها به ایران سرازیر و به نام مواد خارجی مصرف شد و بازهم سر جوانان خودمان بی کلاه ماند. صنایع پایین دستی به بالا دستی ها اعتماد نمی کردند و بالادستی ها، دست پایین دستی ها را در بدترین شرایط در حنا گذاشتند. به این ترتیب واردات مواد اولیه و محصولات از کشورهای بی تجربه در تولید حتی بی تجربه تر از خودمان سبب شد، نشانی از سلیقه خوب ایرانی باقی نماند.

با تمام این مشکلات در دوران تحریم عده ای اندک از دانشگاه و صنعت و دولت راه درست رشد کردن را یافتند و با تلاش بسیار نهال هایی بر پایه علم و دانش در این خاک نشاندند که در دوران بسیار تحریم باید از آنها نگهداری کرد. البته نه به هر قیمتی ولی نباید به آسانی از آنها گذشت.

دوران پساتحریم درهای کشور را به روی شرکتهای بزرگ و با تجربه از کشورهای پیشرفته باز کرده است. این امر شاید شرکت های نوپای داخلی را در رقابت با شرکت های بزرگ چند ملیتی با تهدید های جدیدی مواجه کند. گذر از این تهدیدها شرط ورود به بازار جهانی است. اما این کار با حمایت بخش های مختلف صنعت از یکدیگر و حمایت همه بخش های مذکور در بالا از جوانان با استعداد کشور میسر می شود وگرنه باز هم راهی را خواهیم رفت که در گذشته طی کرده ایم و به جای حرکت به سوی پیشرفت بعد از سالها در نقطه اول خواهیم بود. خودتحریمی سیاستی است که در دوران پساتحریم بای از آن دوری جست تا با گذشت از دوران پساتحریم شاهد اقتصادی پیشرفته و صنعتی بومی متکی بر دانش فنی درونزا توسط جوانان ایرانی باشیم.


 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا