اخباراخبار ویژهمقالات

بله، ما بدبین هستیم

بسپار/ ایران پلیمر  ما به همه چیز بدبینیم. و خیلی وقتها حق داریم که باشیم. روزی که دولت وعده تسهیلات کم بهره (دوازده درصدی!) را به کسب و کارهای آسیب دیده از کرونا می داد، من هم مثل خیلی های دیگر فکر کردم که این پول احتمالی، دست افتاده ای را برای بلند شدن از زمین نخواهد گرفت. مسبوق به سابقه هم بود و سر از جاهای دیگر در می آورد عموما. می گویند وقتش که رسید، بانک های به اصطلاح خصوصی عامل، به آسانی زیر بار پرداخت از محل منابع خود نرفتند و تا توانستند و می توانند کار شکنی کردند تا آنجا که درخواست کننده، عطای چیزی را به لقایش ببخشد که به نامش نوشته شده بود، قبل تر. کم اقبالی نسبت به اخذ این تسهیلات در وانفسای نیاز مبرم کسب و کارها، آن قدر شور بود که صدای خود دولت را هم در آورد! البته در همان حد هم ماند، بی تلاشی برای درک و فهم چرایی و اصلاح ساختارها.

بالا رفتن قیمت و البته نوسانات نرخ ارز، چنانکه انتظار می رفت بازار سردرگم مواد اولیه پلیمری را بار دیگر بحرانی کرد. حکومتی که باید بی برنامه و ناگهانی و از سر اضطرار اقتصاد نفتی را (در سایه تحریم ها) چون کشتی به گل نشسته ای رها می کرد و بادبان شناورهای دیگری را می گشود، قدرت ارزش گذاری میان صادرات پتروشیمی ها و ارزآوری آنها در بازه زمانی کوتاه مدت را از یک سو و ارزش افزوده بالاتر صنایع پایین دستی پتروشیمی که میان مدت بودند را از سوی دیگر، از دست داد یا حتی این بار هم، بی چاره ای بود. آسیب را صنعت و تولید کشور دید. همانطور که فشارهای مالیاتی که به قول معاون سازمان امور مالیاتی به “تهاجمی” تبدیل شده هم، بر گرده تولیدکنندگان کشور سنگین تر است، به هزار و یک دلیل.

جذب سرمایه در بورس هر روز رکوردشکنی های جدیدی را ثبت و تنها در بهار، ارزش آن رشدی بیش از 400 درصدی را تجربه کرده است. روزانه ده ها هزار میلیارد تومان در این بازار معامله و گفته می شود دو سوم آن مربوط به سهامدارن خرد است (جالب است بدانیم در دهه 80 میزان معاملات روزانه حدود فقط سه میلیارد و تا همین 5 سال پیش به سختی نزدیک به 500 میلیارد تومان بوده است!). در اینکه آیا اثر این اعداد و ارقام بر تولید ناخالص ملی کشور نیز نقش دارند یا خیر، چنانکه ماهیت همه بورس های جهانی ست، میان تحلیلگران اقتصادی اتفاق نظر وجود ندارد و به دست های پیدا و پنهان زیادی در بازارسازی ها اشاره می شود.

آنچه زندگی جاری همه ما را از جمله در کسب و کارها تحت تاثیر بودن یا نبودن مضاعفی قرار داده، ویروسی است که بی دعوت یا با دعوت ناآگاهانه ای آمده و خیال رفتن هم ندارد. این تعلیق و بی ته بودن، دارد دمار از روزگار هر برنامه ریزی در می آورد. هر چند ما را آب دیده می کند، اگر بمانیم.

تبسم علیزادمنیر

 

سرمقاله شماره 214  ماهنامه بسپار که در نیمه امرداد منتشر شده است بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق فیدیبو قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا