یادداشت بیتا کاظمی نژاد در شماره تیرماه مجله بسپار/ دغدغه های فناورانه در صنعت بسپارها/ گزارشی از K2022 Preview

بسپار/ ایران پلیمر اوایل تیرماه همایش پیشنمایش هفتادمین سال برگزاری نمایشگاه پلاستیک و لاستیک K، مشابه دورههای قبل در مرکز تجاری دوسلدورف با حضور خبرنگاران رسانه های تخصصی مدعو برگزار شد و تعدادی از شرکتها در جمع خبرنگارانی از سراسر دنیا (از جمله نگارنده به نمایندگی از ایران) به معرفی تازههای خود در قالب محورهای نمایشگاه پرداختند؛ ابتکاراتی که سنجههای عملکرد تولید را تا حدودی بهبود میدادند، رویکردهایی که برای همراستایی با محورهای نمایشگاه ایجاد شده بودند و البته دستهای از محصولات با نوآوری و متمرکز بر حل مساله.
محورهای اصلی نمایشگاه: اقتصاد چرخشی، نگهداشت دما و دیجیتالیشدن
به نظر میرسد تعیین اولویتهای صنعت در این سطح، از بالا به پایین بوده است. دو محور اول، اقتصاد چرخشی و نگهداشت دما را میتوان در امتداد توافق پاریس (در ابعاد بینالمللی) و راهبرد بلندمدت اروپا برای خنثی کردن تولید گازهای گلخانهای و نگهداری دما (در اتحادیه اروپا) یافت و محور سوم نیز برگرفته از تغییرات جهانی در حوزه تکنولوژیهای جدید و بهرهمندی از پتانسیلهای آن برای ایجاد تغییر/ رشد جهشی در صنعت است.
علیرغم این رویکرد بالا به پایین، شرکتهای فعال در حوزه بسپارها (به صورت اختیاری یا اجباری) سعی در همراهی با این سیاستها کردهاند و علاوه بر تلاشهایی که اخیراً به گفته هیات مشاور نمایشگاه در انتقال دغدغههای صنعت به سیاستمداران داخلی و خارجی انجام شده است، از بعضی سیاستگذاران و تصمیمسازان نیز دعوت شده تا در همایش حال حاضر حضور داشته باشند.
در نهایت به نظر میرسد میان این سه محور اصلی نمایشگاه و هدفگذاری انجامشده در شرکتهای فعال در صنعت پلاستیک (دست کم در مورد شرکتهایی که در این همایش شرکت کردند) در سه سال گذشته همراستایی صددرصدی وجود نداشته است. شرکتها از برخی تلاشهای انجامشده در راستای اقتصاد چرخشی، نگهداشت دما یا دیجیتالیشدن صحبت میکردند که بازدهی و خروجی کارها نشان میدهد که اولویتهای دیگری نیز برای این شرکتها مطرح بوده است.
بازیافت = اقتصاد چرخشی؟
آیا معادله بالا درست است؟ بله و خیر.
بازیافت تنها یکی از راهحلهایی است که میتوان به وسیله آن اقتصاد چرخشی را پیادهسازی کرد، اما آیا این بهترین گزینه ما در حل مشکل انباشت زبالههای پلاستیکی است که روز به روز در حال افزایش است؟ به نظر میرسد تا سالهای اخیر تنها رویکرد صنعت بسپار در پیادهسازی اقتصادی چرخشی عمدتاً بازیافت بوده اما به تدریج با پذیرش واقعیت کاستیهای فرایندهای بازیافت و هدررفت بخش قابل توجهی از مواد اولیه در طول این فرایند از یک سو و همچنین قیمت تمام شده بالاتر مواد بازیافتی نسبت به مواد خام میتوان گفت که بازیافت دست کم به شیوه فعلی بهترین گزینه نیست.
برخی شرکتها در حال بهبود فرایندهای بازیافت و یا بازطراحی روند خطی تولید، مصرف و ضایعات به رویکردی چرخشیتر هستند.
آقای Markus Steilemann مدیرعامل شرکت Covestro میگوید: “بخش قابل توجهی از پلاستیکها در فرایند بازیافت از بین میرود و بازیافت پلاستیک عموماً یک حلقه بسته (در اقتصاد چرخشی) نیست. اما میتوان از چرخه طبیعت برای کمک به فرایند بازیافت کمک گرفت. ما از انرژیهای تجدیدپذیر در این فرایند استفاده میکنیم تا طبیعت بتواند کربن تولیدشده را تحمل کند”. همچنین علاوه بر این تلاشهایی در راستای تغییر در طراحی مواد اولیه/ محصول برای بهبود ردیابی مواد و در نهایت بهبود بازیافت در این شرکت انجام شده است. “ما تمام زنجیره تامین را حول رویکردی نوین از طراحی، تولید، مصرف، گردآوری زباله و بازیافت طراحی کردیم و با اختصاص کارت شناسه دیجیتال به مواد اولیه، ردیابی آنها سادهتر شده و بنابراین بازیافت به این روش بازدهی بیشتری دارد”.
آقای Maarten Stolk مدیر توسعه کسبوکار استارتاپ Ioniqa میگوید: “آدمها هر چند طرفدار نوآوری و تغییر باشند، الزاماً برای آن هزینه نمیکنند. ما باید انرژی کمتری برای شکستن یک پلیمر به مونومرهای سازندهاش مصرف کنیم و علاوه بر این، آن بخشی از مواد که همیشه غیرقابل بازیافت بوده را بازیافت کنیم. ما کاتالیستی طراحی کردیم که به کمک آن PET هایی را بازیافت میکنیم که در حالت عادی قابل به واسطه وجود رنگدانهها و دلایل دیگر قابل بازیافت نبودند.”
شرکت BASF نیز به تازگی همکاری مشترک خود را با بنیاد Ellen Mac Arthur آغاز کرده که بزرگترین بنیاد در حوزه آگاهسازی اقتصاد چرخشی و پیادهسازی راهکارهای آن است. این شرکت همچنین همکاریهای مشترک دیگری با برندهای بزرگ در راستای تولید و تجاریسازی ایدههای مبتنی بر اقتصاد چرخشی شکل داده است؛ مانند همکاری با برند ورزشی Vaude و تولید شلوار کوهنوردی با استفاده از تایرهای بازیافتی که در استند کوچک معرفی محصولات شرکت BASF در حاشیه این همایش دیده می شد.
نگهداشت دما
نگهداشت دما به معنای کاستن از سرعت افزایش دمای کره زمین و گرمایش جهانی است که بسیاری از کشورها با کاهش تولید کربن/ کربنخنثی شدن طی ۱۰ تا ۳۰ سال آینده نسبت به آن متعهد شدهاند. عمده تلاشهای انجام شده شرکتهای حاضر در نمایشگاه نیز در راستای خنثی کردن کربنِ تولید شده به روشهای گوناگون است.
به نظر میرسد یکی از مسائل مهم روی میز بهبود فرایندهای بازیافتی است که به واسطه آنها حجم زیادی کربن تولید میشود و بنابراین ممکن است حتی از این جنبه بازیافت کردن به صرفه نباشد. بنابراین عمده محصولات ارائه شده در راستای کاهش تولید کربن توسط شرکتهای تولید ماشینآلات مانند SIKORA معرفی شدند. همچنین تلاشهای بسیاری در میان عمده شرکتها برای بازطراحی عملیات برای پایداری و کربنخنثی شدن از تغییر ماشینآلات و اصلاح فرایندها تا تجهیز کردن ساختمانها و سولههای تولیدی به انواع راهحلهای تولید انرژیهای تجدیدپذیر برای خودکفایی انرژی دیده میشود.
دیجیتالی شدن: از الگوریتمهای ساده تا دوقلوهای دیجیتال
اگر “دیجیتالی شدن” را به معنای استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال برای تغییر مدل کسبوکار یا ایجاد جریانهای جدید درآمدی بدانیم، ابتکاراتی انگشتشمار در بین رویکردهای جدید معرفیشده دیده میشد.
شرکت Krauss Maffei با شعار “دیجیتالی شدن به عنوان نیروی محرکه برای کربنخنثی شدن” محصولات متنوعی را از جمله دستیار پشتیبان فرایند معرفی کرده است که سرویسی مبتنی بر خدمات ابری و قابل دسترس از هر جا و بر روی هر ابزاری است. به کمک این راهکار تولیدکنندگان میتوانند فرایند تولید را پایش کنند و پیشبینی دقیقتری از زمان نگهداری و تعمیرات داشته باشند و به این ترتیب هزینههای نگهداری و همچنین زمان خاموشی دستگاهها کاهش مییابد.
شرکت BASF نیز یک راهکار بهینهسازی فرمول تحت عنوان Qritos معرفی کرده که با کمک معیارهای گوناگون، امکان طراحی فرمولاسیون را با در نظر گرفتن کیفیت مورد انتظار از محصول نهایی فراهم کرده است.
اما شاید بتوان شرکت ALTAIR را به عنوان یکی از پیشتازان پیادهسازی راهکارهای دیجیتال دانست. از الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین تا شبیهسازی و دوقلوهای دیجیتال برای کمک به پیشبینی عملکرد محصول نهایی در دنیای واقعی تا استفاده از دادههای میدانی برای تحلیلهای پیشنگرانه همه از ابتکارات اخیر این شرکت بوده است.
برخی از این راهکارها به صورتی داخلی توسعه داده شده و برخی نیز توسط شرکتهای دیگر به فعالان صنعت بسپار ارائه میشود، به هر ترتیب جای خالی اشتراک تجربه در این حوزه به چشم میخورد: هیچ یک از شرکتها خروجی حاصل از استفاده از این روشها را گزارش نکردند و مشخص نیست که هر یک تا چه میزان میتواند چه سنجههایی را بهبود دهند.
نقش استارتاپها چه قدر در نمایشگاه امسال پررنگ خواهد بود؟
دیدگاهی که نسبت به واژه “استارتاپ” در صنعت بسپار وجود دارد، دقیق نیست و به همین ترتیب جایگاهی که برای ارائه و احتمالاً نمایش محصولات در نمایشگاه به آنها اختصاص داده میشود فضای عادلانهای برای حمایت از آنها نیست. تنها استارتاپی که در این همایش حضور داشت، آخرین ارائه روز آخر را برای چند خبرنگار باقیمانده که بلیتهای هواپیمایشان برای چند ساعت بعد رزرو شده بود، انجام داد و صحبتهای خود را با تشکر از خبرنگارانی که تا ارائه آخر صبر کردند شروع کرد!
استارتاپ Ioniqa برخاسته از گروهی تحقیقاتی در دانشگاه آیندهوون است که یک روش بازیافت برای PETهای غیرقابل بازیافت (به واسطه رنگی بودن، حضور سایر مواد یا اصلاحات) طراحی کردهاست که میتواند مواد را به صورت کامل بازیافت کرده و کیفیتی برابر با کیفیت PET خام با گرید مناسب برای بستهبندی مواد خوراکی و با قیمتی برابر با مواد خام تولید کند. نکته جذاب این فرایند این است که علاوه بر بستن چرخه پلاستیکها، به گفته آقای Maarten Stolk مدیر توسعه کسبوکار این شرکت، با استفاده از این روش همزمان ۷۵% گاز CO2 کمتری نیز نسبت به روشهای بازیافت معمول تولید میشود.
این استارتاپ در نظر دارد پس از بازیافت ۱۰ تن PET، لایسنس استفاده از این روش را به شرکتهای دیگر بفروشد و سپس بر روی روشهای مشابه برای تعمیم همین ایده برای تولید مواد اولیه بازیافتی دیگر کار کند.
استارتاپها با آزمون و خطای سریع میتوانند راهحلهای مقبول برای حل مشکل گروهی از مشتریان ارائه کنند و سپس با سرعت زیاد این راهحل را به جامعه بزرگتر تعمیم دهند. بنابراین مقیاسپذیری یک شرط مهم است. چشمانداز استارتاپ Ioniqa نیز قرار گرفتن در صنعت بسپار به عنوان یک پلتفرم تکنولوژی است: یعنی ارائه لایسنس استفاده از روش بازیافت برای تولید ماده اولیه به جای فروش ماده اولیه بازیافتی تولیدشده. به این ترتیب میتوانند به سرعت رشد کنند و بدون محدودیتهای ظرفیت تولید داخلی این راهحل را در اختیار بخش بزرگتری از بازار قرار دهند.
پتانسیلهای رشد صنعت بسپار در دنیا و ایران
کسبوکارها هدفگذاری و برنامهریزی بلندمدت خود را علاوه بر تواناییهای داخلی، با در نظر گرفتن تاثیر عوامل خارجی تبیین میکنند. در ایران بازگشت تحریمها و اختلالی که از یک سو در فروش نفت و از سوی دیگر در امکان واردات مواد اولیه و هر گونه همکاری تجاری بینالمللی ایجاد شده است، منجر به عدم ثبات محیط سیاسی شده است که البته از منظر برخی شرکتهای اروپایی هنوز پتانسیل بزرگی در ایران وجود دارد. وضعیتی مشابه برای کسبوکارهای اروپایی پس از آغاز جنگ اوکراین و روسیه به ویژه با اختلال در زنجیره تامین انرژی ایجاد شده که در خلال همایش به این موضوع اشارههای بسیاری شد و به همین دلیل آیندههای متفاوتی را میتوان برای روندهای این صنعت در نظر گرفت. با این حال مسئله اصلی روی میز مشخص است: حفظ دمای کره زمان برای توقف روند پرشتاب گرمایش زمین.
انگشت اتهام به سوی تولیدکنندگان مواد اولیه پلاستیکی، تولیدکنندگان محصولات نهایی پلاستیکی و همین طور مصرفکنندگان نهایی این محصولات است.
از منظر رفتار مصرفکننده نهایی، دغدغه محیطزیستی شهروندان در بسیاری کشورهای اروپایی نسبت به ایران شاید پررنگتر باشد و البته نباید فراموش کرد که قوانینی مانند لزوم تفکیک زباله در مبدا نیز ممکن است در نهادینه شدن چنین رفتاری موثر بوده باشد. اعضای هیات مشاور نمایشگاه در سخنرانی شروع مراسم در توضیح روندهای جدید اشاره میکنند: “مصرفکنندگان طرفدار محصولاتی هستند که به صورت پایدار طراحی و تولید شوند”.
به نظر میرسد چنین روندهایی به تدریج وارد ایران نیز خواهد شد. مثلاً در سالهای اخیر در ایران رواج روندهایی مانند سبک زندگی بدون زباله (zero waste lifestyle) در بین نسل جوان را شاهد هستیم که خود نشان از تغییر در رفتار مصرفکننده، دست کم در بخشی از جامعه، است. همچنین استفاده از کیسههای پارچهای چندبارمصرف به جای پلاستیکها نیز مثال دیگری است از روند کاهش مصرف پلاستیک که در حال شکلگیری در ایران است.
به هر حال همان طور که بسیاری از سخنرانان نیز ادعا کردند، چیزی که واضح است این است که در نهایت آن محصولی قابل جایگزینی و استفاده به صورت عمومی خواهد بود که علاوه بر پایداری و آسیب حداقلی به محیط زیست، قیمت مقرون به صرفهای نیز داشته باشد.
به نظر میرسد بازیگران صنعت بسپار با نوآوریهایی که در این همایش معرفی کردند، اولین گامها را در مسیر دستیابی به تولید پایدار پلاستیکها برداشتهاند و آن چه در سالهای آینده منتظر آن خواهیم بود، تغییر الگوی مصرف مصرفکنندگان نهایی به سوی پایداری بیشتر خواهد بود.
متن کامل این مقاله را در شماره 237 ماهنامه بسپار که در نیمه تیرماه 1401 منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.