سرمقاله شماره 264 ماهنامه بسپار در مهر ماه/ خیلی دور، خیلی نزدیک

بسپار/ایران پلیمر داستان ما و نمایشگاه ایران پلاست مصداق همین تیتر ست. عنوان فیلمی از رضا میرکریمی در دهه هشتاد.
یادم هست پارسال مفصل، نقدی بر ایران پلاست نوشتم که می توان بر روی وبگاه “ایران پلیمر نقطه کام” در صورت علاقه مندی آن را یافت. تکرار مکرراتی این چنین هم دیگر از حوصله همه ما خارج است، اما البته نه آنقدر که موضوع را رها کنیم.
درست است که امسال دور حوادث غیرمترقبه در کشور تند بود و برخی از آنها همچنان که بر فضای اقتصاد کلان کشور اثر می گذاشت، همه بخش های دیگر را نیز متاثر می کرد، با این حال انتخابات زودهنگام و لاجرم ریاست جمهوری و احتمال تغییرات در بدنه دولت از جمله وزارت نفت و معاونت های آن، بر روی ایران پلاست این دوره بی نشان نبود.
تجربه و دانش انباشته شانزده دوره برگزاری نمایشگاه ایران پلاست که بالاخره در دوره هفدهم به شکل تشکیل شورای سیاستگذاری، مشارکت و خرد جمعی دست در کاران این صنعت و تشکل ها، تجلی پیدا کرده بود، یک بار دیگر در دوره هجدهم به محاق رفت.
فقط دو ماه قبل از برگزاری، رسما آغاز به کار نمایشگاه اعلام شد، پیش ثبت نام ها هرگز به مرحله ثبت نام نرسید! و بسیاری از مشارکت کنندگان تا هفته آخر از وضعیت حضور یا عدم حضور خود در نمایشگاه مطلع نبودند.
فضای قابل توجهی از نمایشگاه بدون داشتن استراتژی مشخص و صرفا با هدف ارزآوری به خارجی هایی واگذار شد که درمان دردهای صنعت پلیمر کشور نبودند، چه به لحاظ تامین مواد و ماشین آلات و چه به لحاظ ورود فناوری.
هیچ شفافیتی در روند برگزاری همچنان دیده نمی شد، آمار دیرهنگام اعلامی از سوی مدیر نمایشگاه در شب برگزاری، جذاب بود اما هیچ مستنداتی از ثبت نام بازدیدکنندگان و حضور هیات های تجاری منتشر نشد که بتوان چیزی را راستی آزمایی کرد.
صنایع تبدیلی و تکمیلی یا پایین دستی پتروشیمی تقریبا سهمی در تولیدات رسانه ای رسمی نمایشگاه نداشتند. بار این اطلاع رسانی ها همچنان بر عهده اندک رسانه های تخصصی این حوزه بود.
تاسف بارتر از همه اینها وضعیت وبگاه نمایشگاه است که متاسفانه با خاموشی در طول سال، و کم کاری مفرط در پیش و پس از برگزاری نمایشگاه، به طور جدی به هر دو وجهه ملی و بین المللی آن آسیب می زند. به عنوان مرجع اخبار رسمی نه توانسته نیازهای اولیه مخاطبان را برآورده سازد و نه دسترسی به آرشیوهای اندک و ضروری آن وجود دارد (البته در روز نگارش این یادداشت، حتی خود سایت هم در دسترس نبود که امیدواریم موقتی بوده باشد).
شاید یک بار برای همیشه خوب باشد که ایجاد دبیرخانه دایمی برای ایران پلاست با همه پتانسیل های منطقه ای که برای آن سراغ داریم، جدی گرفته شده و اجرایی شود. ایکاش تشکل ها از توان گروهی خود برای ساختارسازی استفاده کنند و نه صرفا برداشتن بار اجرایی مجری در واگذاری غرفه در سالن ها. آنچه بارها و بارها همه ما بر آن تاکید کرده ایم پیش رفتن نمایشگاه تخصصی ایران پلاست حاصل از سیاست گذاری های جمعی است. نگاه به الگوهای فراملی ست و متمرکز کردن قوا برای دستیابی به اهداف برگزاری. ما ایران پلاست را یکی از ابزارهای موثر در تبادلات فناورانه در صورت فراهم بودن روابط خارجی آزاد می دانیم و حتما آن را در بازارسازی برای توسعه صادرات صنایع پلیمر کشور، کارآمد. بنابراین همه ما در حد توان برای هدایت آن به سوی مسیر پیش رونده و پیش برنده تلاش خواهیم کرد.
مضمون چند هزارساله “خدایا این کشور را از دشمن، دروغ و خشکسالی مصون بدار” هنوز هم می تواند آرزوی این روزهای ما برای ایران باشد.
تبسم علیزادمنیر