اختصاصی بسپار/ نقش پوششهای هوشمند دریایی بر الزامات شاخص شدت کربن (CII)

گروه ترجمه و تولید مجتوا در بسپار/ ایران پلیمر در حالی که ما به تلاش برای کربن زدایی جهان ادامه میدهیم، سازمان بین المللی دریانوردی (IMO)، استراتژی انتشار گازهاي گلخانهاي (GHG) را با هدف کاهش انتشار کربن ناوگان جهانی به ميزان 40 درصد تا سال 2030 و کاهش70 درصدی انتشار دياكسيد كربن تا سال 2050 هدف قرار داده است. استراتژی گازهای گلخانهای در سال 2018 توسط IMO تصویب شده و نرخ کاهش با سال 2008 مقایسه شده است. اقدامات بهبود کوتاه مدت از جمله الزامات بهرهوری انرژی برای کشتیهای بزرگ از اول ژانویه 2023 لازم الاجرا خواهد بود. به عنوان مثال، شاخص راندمان انرژی موجود (EEXI) روشی برای تنظیم محدودیتهای سرعت و قدرت کشتیهاست و برای همه کشتیهای با تناژ ناخالص بالاتر از GT 400 که تحت MARPOL Annex VI قرار میگیرند، قابل استفاده است.
ناهمواری و زبري سطح بدنه کشتی بر عملکرد هیدرودینامیکی آن تأثیر میگذارد كه ميزان زبري با افزايش عمر کشتی، اعمال نامناسب رنگ، آسیب پوشش، سایش و رسوب زیستی افزایش مییابد. افزایش زبری بدنه منجر به افزایش مصرف سوخت کشتی شده كه اين امر منجر به انتشار گازهای گلخانهای (GHG) بيشتر میشود. این پدیده در حال تبدیل شدن به یک مشکل بزرگ برای کشتیهاست زیرا فشار روزافزونی از سوی سازمانهاي جهاني برای اجرای اقدامات بهرهوری انرژی وجود دارد. نمونه دیگری از این مورد، كه توسط سازمان بین المللی دریانوردی (IMO) مطرح شده است، شاخص شدت کربن(CII) است كه یک پارامتر عملیاتی برای کشتیهای با تناژ ناخالص بیشتر از GT 5000 است. هر دو اقدامات EEXI و CII مالکان کشتیها را به سرمایهگذاری بر روي سيستمهای صرفهجویی انرژی از طریق مقاومسازی یا کاهش انتشار کربن کشتیها از طریق محدودسازي قدرت موتور سوق میدهند. بر اساس تحقیقات قبلی در زمینه انرژی و کارایی کشتیها و نقش پوششهای بدنه، پارامتر CII تحت تأثیر انتخاب مالکان کشتی برای آمادهسازی سطح، سیستم پوشش بدنه و …. قرار میگیرد.
انواع فناوریهای پوششهای دریایی
پوششهای ضد خزه مرسوم، شامل بايوسايدهايي مانند نمكهاي روي و مس هستند كه برای از بین بردن ارگانیسمهای خزه و تميز نمودن سطح مورد استفاده قرار ميگيرند. از سال 2008، IMO استفاده از پوششهای برپايه تركيبات قلع را به دلیل اثرات مضر آنها بر روي ارگانيسمهاي مفيد دريايي ممنوع کرده است. امروزه پوششهای پلیمری محتوي رهاكننده تركيبات نرم (SFR) به عنوان جایگزینی برای فناوریهای قديمي مورد استفاده قرار ميگيرند، به اينصورت كه تركيبات دريايي میتوانند به دلیل صاف و لغزنده بودن سطح، دارا بودن تركيبات آبدوست و آبگريز و انتشار تدريجي روغنهاي F-organo بر روي سطوح SFR بچسبند. پوششهای جديد محتوي رهاكننده تركيبات سخت (HFR) یک جایگزین سازگار با محیطزیست به جاي رنگهای سمی ضد خزه مرسوم و رنگهای SFR هستند زیرا در اين سيستمها نیاز به استفاده از بايوسايدها، فلوئوروپلیمرها و انتشار روغنهاي F-organo از بین میرود. مكانيزم سيستمهاي ضد خزه HFR مشابه با پوششهاي SFR بوده و تفاوت آن در بهبود مقاومت مكانيكي، سهولت در فرايند تعميرات و عدم وجود مواد مضر براي محيط آبي است. مشابه با پوشرنگهاي SFR، در پوششهاي HFR نيز انتظار ميرود كه ردپاي كربن در كشتيها كاهش يافته و همچنين ميزان نويز ايجاد شده در زير آب (URN) در سرعت ثابت، با كاهش بار ايجاد شده بر روي موتور و پروانه كشتي، كاهش يابد.
شركت نوآوري و فناوري گرافيت (GIT) اخيرا فناوري HFR را به ثبت رسانده است كه اين فناوري بر اساس تعامل بين خودآرايي (Self-assembly) آلياژ پليمري پس از پاشش و مكانيزم شبكهاي شدن است. پليمرهاي محتوي تركيبات آبدوست و آبگريز به همراه نانوپيگمنتهاي گرافن پس از پخت توسط فعالكنندههاي حرارتي، يك پوشش نهايي سخت و محتوي تركيبات آّبدوست و آبگريز را حاصل نموده كه قادر به حداقل نمودن برهم كنش بين پوشش با گونههاي مختلف مواد زيستي ميباشند.
صيقل دادن پروانه كشتي و تميز كردن بدنه آن
تميز نگه داشتن بدنه و پروانه كشتي از هرگونه خزه و رسوبات زيستي، روشي هوشمندانه براي حفظ بالاترين عملكرد كشتي و كاهش انتشار ميزان كربن است. تكنيكهاي تميز كردن بدنه و پروانه كشتيها در زير آب با وجود اينكه ميتواند منجر به بازيابي سطح شود اما همچنان ميتواند مشكلات ديگري را ايجاد نمايد:
- مطالعات پيشين نشان داده است كه تكنيكهاي مختلف تميزكاري بدنه ميتواند منجر به افزايش انتشار بايوسايدها (مانند تركيبات مس) از كشتيهاي تفريحي گردد. همچنين پوششهاي بر پايه بايوسايدها پس از تميزكاري باعث افزايش زبري سطح ميشوند كه اين امر به مرور زمان عملكرد كشتيها را كاهش ميدهد.
- در مورد پوششهای بدون بایوساید، مانند SFR های بر پايه تركيبات سیلیکوني، به دلیل استحکام مکانیکی کم پوشش ممکن است در صورت تمیز کردن آسیب ببیند.
- همچنين هم SFRهای بر پايه سیلیکون و همچنين پوششهای بر پايه بایوسایدها به دلیل كم شدن و نهايتا اتمام ميزان اين مواد در پوشش (بایوساید مس یا روغنهای سیلیکوني) پس از تمیز کردن، عملکرد سطح کاهش میيابد.
عملكرد پوششهاي ضدخزه
خواص و دوام سيستمهاي ضدخزه مانند پوششهاي HFR ، به حفظ يك بدنه دست نخورده در سرتاسر چرخه عمر كشتي كمك مينمايد به اينصورت كه با نيروي برشي حاصل از حركت كشتيها و همچنين تميزكاري نرم، خزهها خود به خود از روي سطح جدا ميشوند. تميزكاري مكانيكي كشتيها (تعمير مكانيكي دائمي و دورهاي بخش غوطه ور در آب بدنه كشتي با وارد نمودن حداقل ضربه به پوشش) در بندر به عنوان روشي ارزشمند براي كنترل رشد خزهها پيشنهاد شده است.
شركتGIT با گروه پروفسور G. Swain (در مركز كنترل خوردگي) براي تعيين ميزان رسوب خزه استاتیکی محصول HFR، تاييد ميزان تميزكاري بخش غوطهور بدنه و همچنين تلاش برای حفظ عملكرد پوششهاي ضدخزه و مقايسه با SFR تجاري و استانداردهاي صنعتي پوششهاي مقاوم به يخ، همكاري نموده است
سه صفحه فولادی سند يلاست شده با ابعاد چهار در هشت فوت توسط سه رنگ مورد بررسي، پوشش داده شد و به مدت پنج هفته (ژوئیه 2021) در آب اقیانوس در بندرگاه کاناورال فلوریدا غوطهور شدند و پس از آن ميزان رهاسازی خزهها ارزیابی شد.
در هر يك از اين سه مورد، نمونه سمت چپ نماينده پنل پيش از تميز كردن سطح و نمونه سمت راست نماينده پنلي است كه سطح آن توسط برس نالوني رباتيك (ناحيه محصور شده با خط نارنجي) تميز شده است، و تصوير پايين نماينده پنلي است كه پس از تميزكاري بر روي آن پوشش اعمال شده است.
تصاوير فوق (شكل 1) مقايسه بين سه پوشش را پس از گذشت پنج هفته از اعمال نشان ميدهد. رسوب نرم و آهكي محتوي موجودات زنده دريايي مانند كرم لولهها (tubeworms) بر روي تمام سطوح با حداقل 30 درصد پوشش سطحي وجود دارد. Barnacle ها بر روي تمامي سطوح وجود دارند اما بر روي پوششهاي SFR و HFR اين موجودات به ميزان جزئي حضور دارند. تمامي پوششها با استفاده از يك برس نايلوني تجاري و با 4 حركت رفت و برگشتي بر روي سطح، تميز ميشوند. آزمايشات نشان داد كه تنها پوششي كه به طور كامل و بدون هيچگونه آسيبي تميز گرديد، از نوع پوشش HFR بود. لازم به ذكر است كه ميزان زيادي از رسوبها و خزههاي تشكيل شده بر روي اين پوششها فقط با اعمال جريان آب و حتي بدون تماس با برس از روي سطح برداشته شدند (شكل 1:B) كه نشاندهنده چسبندگي بسيار پايين رسوب بر روي سطح ميباشد كه اين امر را ميتوان ناشي از عملكرد تميزشوندگي عالي اين پوششها دانست. مقايسه بصري اين پوششها نشان ميدهد كه پس از تميز كردن سطح، آسيب قابل توجهي به پوششهاي HFR و همچنين پوششهاي مقاوم در برابر يخ وارد نشده است در حاليكه بر روي پوشش SFR به دليل مقاومت مكانيكي پايين،خط و خش و خراشهايي مشاهده ميشود كه اين امر ميتواند ناشي از حضور رسوبات آهكي بر روي سطح و ايجاد خط و خش توسط آنها در حين فرايند تميزكاري مكانيكي باشد كه اين موضوع تاييد كننده برتري و مقاومت مكانيكي بالاتر سيستم پوششي HFR ميباشد.
کمی سازی اثر HFR بر راندمان سوخت، از طریق بررسي سرعت
زمانيكه پوششهاي HFR براي اولين بار بر روي بدنه كشتي اعمال ميشود، داراي ضريب اصطكاك بسيار پاييني ميباشد. يك پوشش صاف و كم اصطكاك ميتواند منجر به صرفهجويي قابل توجهي در مصرف سوخت گردد و وابسته به زماني كه ميتوانند تميزي سطح خود را حفظ نمايند، با كاهش اصطكاك باعث افزايش دوام سطح ميگردند.
(ادامه دارد …)
متن کامل این گفت و گو را در شماره 246 دوماهنامه پوشرنگ از گروه مجلات بسپار که در نیمه اسفند ماه 1401 منتشر شده است، بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.