اخبار

سرمقاله شماره 262 ماهنامه بسپار در مردادماه: برنامه نداریم

بسپار/ایران پلیمر چه شمایی که این متن کوتاه را می خوانید و چه من که می نویسمش معتقد نیستیم که هیج کاری نمی شود کرد. اگر چنین باوری داشتیم اینجا نبودیم، اما راستش نمی دانم دقیقا می توانستیم کجا باشیم.

همه ما در کنار هم در این سالها عمیقا امید خود را به رویکردهای کلان اصلاحی در کشور از دست داده ایم. خیلی چیزها بوده که بیشتر روزها کلافه مان کرده و بعضی روزها امان ما را بریده. کسانی بدون اطلاع از واقعیات عینی فضای کسب و کار (فقط همین نیست هم) و تعاملات آن، قانون می نویسند، بخشنامه صادر می کنند و ما ملزم به رعایت و اجرای همه جانبه و دقیق آن هستیم، بی چون و چرا. کاری که روز به روز کارآفرینان و کارکنان را فرسوده تر می کند و از یک سو فرار سرمایه و از دیگر سو، فرار نیروی انسانی را به دنبال می آورد.

نه از برنامه 7000 صفحه ای ادعایی در مجادلات انتخاباتی گذشته، بعد از سه سال، آورده ای دیده شد، نه خوش بینی آن وجود دارد که ادعای به کارگیری کارشناسان، در این دوره از جدل های نامزدهای قوه اجرایی کشور محقق شود. اینکه یک جای کار اشتباه کرده ایم، اینکه در یک چند راهی، به بیراهه رفته ایم را می شود در نگاه، حرف ها و وضع زندگی عموم مردم دید. متاسفانه مشکل اینجاست که آنهایی که می توانند و قدرت تغییر شرایط را دارند و امکانات و ثروت ملی مملکت در اختیارشان است، یا به کلی از نعمت بینایی محرومند و یا منفعت شخصی، جناحی و سیاسی شان در بی اعتنایی است.

ناترازی انرژی در کشور هر سال در تابستان با قطع برق و در زمستان با قطع گاز، صنایع را به تعطیلی می کشاند. تدبیر موقتی که دولت با هدف عبور از بحران های اجتماعی که می توانست و می تواند با قطعی های مکرر و گسترده برق و گاز (بخش خانگی) ایجاد شود، آن را اجرایی کرد. بالاخره این هم راهی ست، اما تا همیشه کار نخواهد کرد. چنانکه دیدیم نکرد!
فشار آوردن بر گرده تولید و صنعت، که عملا بخش بزرگی از اداره جامعه و اداره زندگی افراد یک جامعه را در ایران و به نیابت از حاکمیت بر عهده دارند، یک جایی نفس آن را خواهد برید. نه الزاما به صورت مستقیم. وقتی در انزوا، فرصت هر گونه سرمایه گذاری، توسعه و رشد، بسیار سخت یا عملا سلب شود، خروجی آن نحیف تر شدن و در نهایت حذف از چرخه اقتصاد خواهد بود.

تصمیم داشتم بگویم، درست است که همه اینها هست و همه ما هم می دانیم، اما بپذیریم که خیلی وقت ها خود ما هم برنامه نداریم. برنامه هایی که شاید بتواند اندکی زندگی حرفه ای یا اجتماعی را روال مندتر کند. حالا شک دارم که اصلا می شود یا نه. در این آشفتگی و بی ثباتی و ناامنی از هر سو، چگونه می توان برنامه داشت؟
شما بسیار ارزشمندید برای جامعه ایران، اگر در تلاش برای تحقق برنامه های توسعه ای همه جانبه هستید.

تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا