درسهای شیرین نوتلا و مدیریت مایکل فررو
بسپار/ ایران پلیمر هر هفته در دنیا میلیونها کیلو نوتلا خرید و فروش میشود. هیچکس پیشبینی نمیکرد که چنان کسبوکار سادهای بتواند چنین ثروتی را به دنبال داشته باشد. فررو چطور این کار را کرد؟
مایکل فررو نامی نیست که برای همه شناختهشده باشد، جز کسانی که سری در آمار و اطلاعات دنیای کسبوکار دارند. فررو در تمامی طول زندگیاش تنها یک مصاحبه مطبوعاتی داشت و تلاش میکرد چندان سوژه اخبار رسانهای نشود. اما کاری که او همراه پدرش آغاز کرده بود و بعد آن را تبدیل به یکی از موفقترین کسبوکارهای دنیا کرد بر کسی پوشیده نیست. برخلاف نام فررو، نام نوتلا را همه میشناسند؛ همان شکلات فندقی محبوبی که محبوبیت یکسانی پیش بچهها و بزرگترها دارد. فررو در سال 2011 درگذشت اما شیوه مدیریتیاش پس از او باقی ماند. نشریه فایننشال ریویو در مطلبی به همین موضوع پرداخته است که ترجمه بخشهایی از آن را در این بخش میخوانید.
هر هفته در دنیا میلیونها کیلو نوتلا خرید و فروش میشود. هیچکس پیشبینی نمیکرد که چنان کسبوکار سادهای بتواند چنین ثروتی را به دنبال داشته باشد. فررو چطور این کار را کرد؟
[EasyDNNGallery|24637|Width|200|Height|200|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||]
اولین موضوع این بود که رقبای فررو نمیتوانستند آن محصول شکلاتی فندقی را که مثل کره و آسان روی نان پخش میشد تولید کنند و دیگر اینکه نوع فلسفه فررو و شیوه مدیریتیاش هم با دیگران متفاوت بود. فررو باور داشت که همیشه باید کاری متفاوت از دیگران انجام دهد. برای سرمایهگذاران این یک اصل بدیهی است. هیچیک از ما نمیتواند با کپی کردن کاری که دیگران انجام میدهند ثروتمند شود. اما برای این سازنده شکلات این نوع نگاه کمی بلندپروازانهتر بود. نوتلا از یک دستور قدیمی رایج در کشور ایتالیا برای ساخت محصولش سود برده بود، فرروی جوان آنقدر آزمایش کرد و بر روی طعم و بافت محصول کار کرد تا به آن شکلات مایعی رسید که هم میتوانست به آسانی روی نان پخش شود و هم عرضه آن در ظرف صورت بگیرد، دو ویژگی منحصربهفردی که خیلی زود نحوه عرض شکلات به بازار را تغییر داد.
فررو تصمیمات نامتعارف بسیاری هم در دوره مدیریت خود گرفت که برخاسته از همان فلسفه کاری خاص خودش بود. به عنوان مثال او چند دهه پس از تولید محصولش صبر کرد و بعد وارد بازار امریکا شد. 6 سال تمام بر روی تولید محصول معروف فررو روشر (نوعی شکلات کرویشکل که لایه بیرونی آن روکشی از ویفر است) وقت گذاشت و بعد آن را راهی بازار کرد یعنی زمانی که مطمئن شده بود شکل، میزان تردی لایه بیرونی و طعم شکلات داخل آن بینقص است. در تمامی دوران حیات و تجارتش هم تنها یک بار دست به خرید شرکتی دیگر زد. هیچیک از این اقدامات مطابق عرف و قواعد دنیای کسبوکار نیستند. اگر این شرکت در بازار بورس میبود بعید به نظر میرسد که با این شیوه مدیریتی دوام میآورد اما او همیشه شرکت را به عنوان یک شرکت سهامی خاص باقی نگه داشت و در عوض این آزادی را داشت تا به دور از فشار دیگران و خواستههای کوتاهمدت سرمایهگذاران، رشد و توسعه شرکت را به همان شیوهای که به نظرش درست میآمد پیش ببرد.
فررو بر روی رضایت و جلب نظر نیروی انسانیاش سرمایهگذاری بزرگی کرد. در زمان رهبری او حتی یک مورد اعتصاب یا اعتراض صنفی هم در میان کارگران به وجود نیامد. خدمات شرکت برای کارکنانش در سطحی کاملا رضایتبخش قرار داشت و همین موضوع باعث همراهی زیرمجموعه شرکت با نحوه رهبری و مدیریت فررو بود. فررو افق وسیعی برای شرکتش در نظر گرفته بود که فراتر از بازار سهام معنا پیدا میکرد. حضور در بازار سهام نمیتواند نشاندهنده موفقیت یک شرکت باشد اما زمان داور خوبی در مورد موفقیت است. زمان سرانجام مشخص میکند که چهچیزی برای شرکت خوب است و چهچیزی بد و فررو در طول زمان نشان داد که تصمیمات درستی اتخاذ کرده است.