اخبار
سرمقاله شماره 266 ماهنامه بسپار در آذر ماه/ انسانِ آینده و آینده انسان
بسپار/ایران پلیمر انسان جز دغدغه هایش نیست، و انسان امروز دغدغه های بسیار پیچیده تری نسبت به همه انسان های این میلیون ها سال زندگی روی کره زمین دارد. نیازهای او از رفع نیازهای اولیه برای امکان بقا فراتر رفته و خصوصا نیازهای اجتماعی و رشد و توسعه فردی برای او به بخشی جدایی ناپذیر از زیستن تبدیل شده است.
مسایل دنیای امروز از علم و فناوری تا هنر و ادبیات به طور جدی در مواجهه و هماوردی با هوش مصنوعی قرار گرفته. هر جامعه ای می کوشد تا با در اختیار گرفتن و هدایت هوشمندانه ورودی های این “دانش” انسان ساخت، سخت ترین کارکردهای انسانی و البته محاسبات طولانی و امور عموما تکرارپذیر خود را به آن بسپارد و در مقابل خروجی های بی نقص تری دریافت کند. کاربران این تعامل روز به روز در حال افزایش هستند و کمترین دغدغه بعدی انسان این است که آیا او در حال کنترل هوش مصنوعی ست یا هوش مصنوعی در آینده، نسل انسان را کنترل خواهد کرد.
شما با دارا بودن امکان و توان بیشتر برای به کارگیری هوش مصنوعی، تولید و صنعت، توسعه و پیشرفت را رقم می زنید و کسانیکه زودتر و بیشتر در این مسیر حرکت کنند، قدرت بیشتری هم در سطح جهانی به دست خواهند آورد. چنانکه امروز هم شاهد هستیم.
طبیعی ست نگرانی ها درست در همین جا نطفه ببندند. دنیایی که در دوران کرونا به سمت ملی گرایی و بستن درها گرایش پیدا کرد، یکبار دیگر تجربه جهانی بدون مرز را با ارتباطات آنلاین تجربه می کند.
امتزاج فرهنگی، علاوه بر همه تبعات مثبت و منفی، انتظارات از حکمرانی را دقیق تر تعریف می کند. تعارض میان این انتظارات در کشور با واقعیت موجود، روز به روز به بی قراری و اعتراض ها عمق بیشتری می دهد. نقد مدیریت حاکم بر اقتصاد کشور با در نظر گرفتن پتانسیل های موجود و مقایسه ای، توسط همه طیف معترض دنبال می شود. روند قانون سازی های بدون پشتوانه مردمی، پذیرش و همراهی با آنها را سخت و سخت تر و در نهایت فاقد نتیجه می کند. این وضعیت، متاسفانه از یک سو سرمایه ها را جز در موراد رانتی البته، به کشورهای همسایه در شمال و جنوب سرازیر کرده و از سوی دیگر نیروی انسانی به شدت مورد نیاز کشور را با امید به زندگی بهتر روانه اتفاقا جهان اول می کند تا باز هم به این ناترازی در رفاه دامن بزند.
جز بازنگری و بازتعریف سیاست های اقتصادی و اجتماعی در کشور، خوشبین ترین اقتصاددانان هم راه حلی متصور نیستند. چیزی که کمترین اراده ای در خصوص آن در حاکمیت دیده نمی شود و صداهای مبلغ آن نیز به صورت قهری خاموش می شوند.
تاثربرانگیزترین اتفاق اجتماعی سردی مفرط و ناامیدی فزاینده در جامعه ست. آمار اختلالات روانی (بعضا سهمگین) در ایران که به گفته کارشناسان 25 درصد جمعیت کشور را درگیر کرده است، یا آسیب شناسی نشده و یا راهبردی در کلان کشور برای درمان آن دیده نمی شود. احتمالا خود این یادداشت هم سیاه است و تاریخ ایران نشان داده که همیشه از دل سیاهی بیرون آمده، به قیمت نسل یا نسل هایی نابود شده. این تکرارها و فریادها برای تلنگر زدن به هر انسانی است که در خود کمترین توانی برای ایفای مسوولیت های اجتماعی می بیند. می دانم که چنین باری را بدون اختیارات لازم بر دوش بدنه جامعه گذاشتن و حاکمیت را از سر استیصال رها کردن، منصفانه نیست، اما بیایید کاری بکنیم. هر کدام هر چه قدر که می توانیم. به قدر تغییر در زندگی فقط یک فرد، که “هر انسان برای هر انسان برداری ست …”
لینک کوتاه : http://link.iranpolymer.com/9md