اختصاصی بسپار/ سرنوشت نیهای پلاستیکی: از شکوه صنعتی تا چالش زیستپایداری

گروه ترجمه و تولید محتوا در بسپار/ایران پلیمر با افزایش فشارهای زیستمحیطی و راهبردهای ضدپلاستیک در سراسر جهان، نی نوشیدنی پلاستیکی به نمادی پر چالش بدل شده است. اما آیا حذف این محصول کوچک، راهحلی مؤثر برای مقابله با بحران ریزپلاستیکها است؟ و آیندهی صنعت بسپار در برابر این موج تغییر چگونه رقم خواهد خورد؟
سفری در تاریخچهی نی نوشیدنی: از طلا تا مواد گرمانرم
ریشههای نی نوشیدنی به ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد بازمیگردد؛ که در یک آرامگاه سومری، نخستین نی کشفشده از طلا و سنگهای قیمتی ساخته شده بود. هدف؟ نوشیدن ماءالشعیر، بدون جذب ناخالصیهای تهنشینشده.
در سال ۱۸۸۰، «ماروین استون» که از نیهای ساختهشده با ساقهی گندم ناراضی بود، با استفاده از نوارهای کاغذی و چسب، نخستین نی کاغذی نوین را ساخت و در سال ۱۸۸۸ آن را به ثبت رساند. تا ۱۸۹۰، کارخانهی او به نام Stone Industrial تولید انبوه این نوآوری را آغاز کرد.
اما نقطهعطف واقعی، در دههی ۱۹۳۰ و با اختراع نی خمشو توسط «جوزف فریدمن» رقم خورد. این اختراع که ابتدا برای کمک به بیماران بستری در بیمارستانها طراحی شده بود، بهسرعت راه خود را به فرهنگ عامه و فستفود باز کرد.
در دههی ۱۹۶۰، با رشد سبک زندگی سریع و غذاهای آماده، نیهای کاغذی جای خود را به نیهای پلاستیکی گرمانرم دادند. این نیها سبک، ارزان، مقاوم در برابر نفوذ و قابل استفاده در رانشگری و تزریق بودند. این تغییر، آغاز تسلط پلاستیک بر صنایع بستهبندی، نوشیدنی و خدمات غذایی بود.
آمارهایی که نادیده گرفتنشان ممکن نیست
بر اساس آمار منتشرشده از سوی US National Park Service، تنها در ایالات متحده روزانه بیش از ۵۰۰ میلیون نی پلاستیکی مصرف میشود؛ معادل بیش از ۱.۵ نی برای هر فرد در روز! این عدد، زنگ خطری جدی برای فعالان صنعت بسپار است که تا پیش از این به بازیافتپذیری و عمر بالای محصولات خود افتخار میکردند.
اما حالا، نیهای پلاستیکی نه تنها به عنوان منبع اصلی تولید ریزپلاستیکها در طبیعت معرفی شدهاند، بلکه به دلیل عدم شفافیت لازم در مسیر زیستپایداری، زیر ذرهبین فعالان محیطزیست قرار گرفتهاند.
زیستپایداری در برابر کارکرد صنعتی
با شروع ممنوعیت استفاده از پلاستیکهای یکبار مصرف در برخی کشورها و شهرها، برندهای بزرگ و حتی صنایع غذا و نوشیدنی نیز به دنبال جایگزینهای جدید رفتهاند. نیهای کاغذی، شیشهای و فلزی، هرکدام بهعنوان گزینههایی مطرح شدهاند اما هرکدام چالشهایی دارند: از تخریبپذیری زودهنگام گرفته تا هزینه و ناسازگاری با شرایط استفاده.
در این میان، شرکتهایی مانند Eastman با استفاده از Tritan co-polyester، نیهای پلاستیکی چندبار مصرف و قابل شستوشو در ماشین ظرفشویی و مقاوم را توسعه دادهاند. اما حتی این گزینهها نیز توسط برخی مصرفکنندگان به دلیل داشتن نام «پلاستیکی» رد میشوند.
آینده صنعت بسپار: تطبیق یا تقابل؟
چالشی که صنعت بسپار با آن مواجه است، تنها زیستمحیطی نیست، بلکه اجتماعی و فرهنگی نیز هست. محصولی که دههها بهعنوان سمبل راحتی و پیشرفت صنعتی شناخته میشد، حالا به نماد بحرانهای زیستمحیطی بدل شده است.
این شرایط، تولیدکنندگان را ناگزیر میسازد تا راهبردهای تازهای در حوزهی مواد اولیه، طراحی محصولات و حتی سامانههای جمعآوری و بازیافت اتخاذ کنند. افزایش سرمایهگذاری در توسعهی زیستبسپارها، کشپارها با منشأ طبیعی و چندسازههای نوین، از جمله مسیرهای پیشنهادی برای عبور از این بحران است.
از گذشته بیاموزیم، برای آینده بسازیم
نی پلاستیکی، گرچه ابزاری ساده بهنظر میرسد، اما نمایندهی یک صنعت چندمیلیارد دلاری با شبکهای پیچیده از زنجیرههای تامین، طراحی، مواد اولیه و فناوریهای رانشگری، گرماشکلدهی و قالبگیری است.
اما زمان آن فرا رسیده که صنعت بسپار به بازنگری در نقش خود در زیستبوم بپردازد. زیستپایداری دیگر انتخابی داوطلبانه نیست، بلکه یک الزام راهبردی است که میتواند آیندهی این صنعت را تضمین یا نابود کند.
شاید وقت آن رسیده باشد که، مانند ماروین استون در یک روز داغ تابستانی، اینبار هم کارآفرینی خلاقانه با نگاهی نو، محصولی طراحی کند که هم با نیاز مصرفکننده سازگار باشد و هم به دغدغههای زیستمحیطی پاسخ دهد. نی نوشیدنی، کوچک است؛ اما آیندهی صنعت بسپار، بزرگتر از آن است که نادیده گرفته شود.