اخباراخبار ویژه

اختصاصی بسپار/ گفت و گو با اميرسعيد صنعتکار، مدیرعامل شرکت نوین فن آوران ندا: تجربه و دانشي که در بخش ماشين سازي صنعت تایر ایران وجود دارد، در خاورمیانه كم نظیر است!

بسپار/ایران پلیمر با سابقه بیش از ٦٠ سال تجربه در صنعت تایر، ایران از ظرفیت و توان قابل توجهی در توليد تاير در منطقه خاورمیانه برخوردار است. با توجه به عدم سرمایه گذاری کافی در چند سال اخیر و نیاز به روز رساني و افزايش ظرفيت کارخانه ها، پتانسیل قابل توجهي در صنایع وابسته و زنجيره ارزش مربوطه از جمله ساخت ماشین آلات خطوط توليد تاير برای ایجاد مشاغل و کارآفرینی به وجود آمده است. با توجه به برنامه های توسعه صنعت تایر تا سال ۱۴۰۴، گروه مهندسی نوین فن آوران ندا از بدو تاسيس تصمیم گرفت از 17 سال سابقه کاری و تخصص مدیریتی خود در این حوزه، در راستای توسعه اين بخش از صنعت و با همکاری شركت هاي خارجی استفاده کند. این گروه در حال حاضر تمام تلاش خود را براي نزديك كردن سطح فني تجهيزات ساخت داخل به تکنولوژی روز دنیا در زمینه ی تولید و تجهیز صنعت تایر به كار گرفته است و در حال حاضر سهم مهمي در توسعه ی صنعت تایر به خصوص در شاخه ی ماشین آلات ساخت تایر در کشور دارد .
گفت و گوی ما با امیرسعيد صنعتکار، مدیرعامل شرکت نوین فناوران را در خصوص ساخت ماشین آلات و تجهیزات صنعت لاستیک، عمدتا تایر در ادامه می خوانید:

صنعتکار: توليد تایر را مي توان به چهار دسته بندی اصلی تقسيم كرد. ١- تایرهای موتورسیکلت و دوچرخه ٢- تایر خودروهای سواری ٣- تایر خودروهای باري ٤- تايرهاي راه سازي، كشاورزي و معدن.
در بخش ماشین سازی در ایران توانسته ایم 50 درصد ماشین آلات تولید خط تایر سواری، 20 درصد خطوط تولید تایر خودروهای سنگین ، 70 درصد ماشین آلات تولید تایر موتر سيكلت و دوچرخه و تعدادي از ماشين الات تايرهاي راه سازي و معدني را داخلی سازی و بومی کنیم.
عمده خطوط تولید تایر موجود در ایران از سازندگان ژاپنی یا آلمانی تامين شده اند. البته هنوز ماشین آلاتی از پروژه هاي قبل انقلاب باقی مانده که راجع‌به آنها صحبت نمی کنیم. یک نسل از ماشین آلات وجود دارد که از سالهای 70 به بعد در صنایع تایرسازی به کار گرفته شده اند که اغلب اين ماشین آلات کپی شده هستند و در افزایش ظرفیت کارخانه ها نقش قابل توجهي داشته اند.
ما توانستیم ماشین هایی که مربوط به اجزا و نيم ساخت هاي توليد تایرها هست را داخلی کنیم. به صورت کلی يك خط توليد تاير از پنج ناحيه تشكيل شده است. ١- ميكسر جهت توليد خمير ٢- اماده سازي جهت توليد نيمه ساخته ها ٣- تاير سازي جهت شكل دهي گرين تاير ٤- پخت تاير ٥- تست يونيفرميتي، ماشین هاي اصلی برای تولیدتاير کلندر، میکسر، اکسترودر، اینر لاینر ، يونيفرميتي هستند و ماشین های میان ساخت جهت فرایند تکمیلی هم در كنار ماشین آلات اصلی وجود دارند. در ايران به غير از ماشين ميكسر، كلندر، اكسترودر و تست يونيفرميتي اغلب ماشين الات با تكنولوژي هاي مناسب ساخته شده اند.

بسپار- این ماشین آلات غیر از صنعت تایر سازی آیا در بخش های دیگر صنعت لاستیک سازی هم می توانند مورد استفاده قرار گیرند؟
صنعتکار: خیر. عمده ماشین آلات به صورت تخصصی تنها در بخش تولید تایرها بكار گرفته مي شوند. البته مشابهت هایی وجود دارد به صورت مثال ماشین برش اسليتر در صنعت چاپ و پلاستیک نیز استفاده می شود. یا ماشین بيد سازي تشابه زيادي با ماشين توليد سيم در صنعت کابل دارد. اما عمدتا ماشین ها خاص خود صنعت تایرسازی هستند.

بسپار- صنعت ماشین سازی تایر، به نظر می رسد صنعتی دانش پایه و سرمایه بر است. تعداد شرکت های فعال در آن هم به نسبت بخش های دیگر محدود است. اما صنعت قطعات لاستیک بخش پر تیراژتری به شمار می آید. چرا بر روی ساخت ماشین آلات مربوط به آنها تمرکز نکردید؟
صنعتکار: ما یک اهدافي را برای خود در نظر گرفتيم که بتوانیم يكي از ماشين الات خط توليد تاير را با طراحي خاص و يونيك به صنعت تاير در دنیا معرفي و عرضه کنیم. ماشینی که ایده اش برای خود ما باشد و مشكلات كپي رايت نداشته باشد و بدون نگرانی روی این مساله بتوانيم بازارهاي خارجي را رصد كنيم، بسیار انرژی هم گذاشتیم اما با توجه به شرايط تحريم و ارتباط با بازارهاي دنيا هدف گذاري مناسبي نبود و منطقا اگر یک اکسترودر کوچک تر را تولید می کردیم، بازار بزرگ تری در داخل داشتیم. شروع كار اينجانب از سالهای 77-78 بود كه یک تعداد از كارشناسان شركت كيان تاير قصد داشتند که یک سری از ماشین های جديد بارز را کپی کنند و بنده نیز به آنها ملحق شدم و در تمامی این سالها به صورت تخصصی در صنعت تایر بودم. صنعت تایر در خاور میانه بسیار غنی است. منتها در داخل دچار مشكلاتي هست از جمله اينكه خیلی وابسته به صنعت خودرو است. از آنجا که صنعت خودرو رشد متناسبی نداشته، طبیعتا صنعت تایر ما نیز رشد کمی و کیفی نداشته است. البته در حال حاضر در ماشین های سواری به وضعیت نسبتا بهتری رسیده ایم اما در ماشین های باری اینطور نیست و در ماشین های راه سازي و معدني اختلاف چشم گیر تری وجود دارد.
شیوه کار ما این است که یک سری ماشین ها را به صورت نمونه کپی کردیم و بعد وقتی توانستیم از یک ماشین، ساخت تکرارپذیر داشته باشیم، ارتقا را هم مد نظر قرار دادیم. تصمیم داشتیم با ایده های خود در طراحی تحول ایجاد کنیم اما متاسفانه بازار كوچك و عدم توسعه كافي صنعت تاير باعث شد كه رشد نکنيم و شرکت بزرگی نشدیم، حداقل به اندازه آنچه انتظار داشتیم.
اينجانب در ایران 180 پروژه مختلف انجام داده ام که فقط ٣٠ درصد ان تکرار شده است. يعني حداكثر تعدادي كه از يك ماشين ساخته ايم بيش از ١٥ عدد نبوده است. در واقع اغلب پروژه ها تک سازی و سفارشی سازی بوده است. خب این وضعیت فرصت رشد نمی دهد و شرايط هزينه بيشتر در بخش تحقيقات و توسعه فراهم نميشود . اما جاي خوشحالي دارد در طي اين سالها توانسته ایم به حیات خودادامه دهیم و حتی تلاش هایی برای صادرات داشته باشیم. براي صادرات با شرکت های زیادی مذاکره کردیم اما چندان موفقیت آمیز نبود. ما علاوه بر تمامی مسایل معمول، مشکل قیمت تمام شده نیز داریم. چون ماشین سازی خیلی ارزان نیست و امکان رقابت با ماشین های چینی را نداریم. دسترسي شركت هاي چيني به قطعات و تجهيزات استاندارد هر ماشين ازجمله سيستمهاي كنترلي و موتور و گيربكس خيلي اسان تر و ارزان تر از دسترسي ما هست و ما در يك رقابت نابرابر هستيم.
به جرات می توانم بگویم تجربه و دانشي که در ایران برای این صنعت وجود دارد، در خاورمیانه كم نظیر است به غير از ايران فقط يك دو تا شركت در تركيه در بعضي از ماشين ها فعاليت هايي داشته اند. اکثر نمایشگاه ها را رصد کرده ام و با صنعت تاير در دنيا اشنايي خوبي دارم ، هر جا که ظرفیت ماشین سازی بوده را رفته و متوجه آن شدم، چیزی که ما داریم حتی دست ترک ها هم نیست. اما مساله این است که ترک ها به کارهای مشترک با شرکای اروپایی می پردازند و بازارهاي خوبي در اروپا دارند و ما شانس این همکاری را به اندازه آنها نداریم!

بازار خیلی به رشد کمک می کند و صادقانه اگر بخواهم بگویم این است که انگار ما تا امروز یک واحد تحقیق و توسعه برای شرکت های تایر سازی کشور بوده ایم و در سایه طراحی و توسعه ما، محصولات به لحاظ کیفی ارتقا پیدا کرده اند.
ما به لحاظ فنی وضعیت خوبی داریم. مشکل ما بازار است. گاها در کشور به مسایل واقع بینانه نگاه نمی شود. برای مثال یک ماشین ساز ایرانی وقتی میخواهد یک ماشین را ارایه کند، مشتری فکر می کند باید بهترین ماشین دنیا باشد. بهترین سرویس و خدمات را هم بدهد و وقتی بحث قیمت می شود باید 30 درصد نیز از ماشین چینی ارزان تر باشد! خب اینها همزمان و در کنار هم امکان پذیر نیست و نمی شود تو هم ارزان بفروشی و هم بهترین کیفیت را داشته باشی. مورد بعدی این است که اگر شرکتی بخواهد ماشین ایرانی بخرد ضمانت نامه بانکی میخواهد و کلی هزینه های اضافی تحمیل می شود ولی اگر همان شرکت بخواهد از سازنده چینی ماشین بخرد، هیچ ضمانتی نیاز نیست! پول به حساب سازنده چینی واریز می شود و هیچ تضمینی هم در ادامه کار وجود ندارد. ما واقعا نياز به توجه بيشتري داريم.

بسپار- در بخش ساخت داخل در صنعت لاستیک در واردات قطعات و تجهیزات آیا مشکلی وجود دارد؟
صنعتکار: بله. معمولا وقتی شركتي يك ماشین سفارش می دهد، انتظار میرود پس از ٦ تا ٨ ماه ماشین تحويل شود. اما ما وقتی بعد از تكميل بحث هاي فني و طراحي ها اقدام به خريد تجهيزات استاندارد خارجي ميكنيم، زمان زيادي را براي ثبت سفارش و تخصيص از دست مي دهيم، چند ماه زمان می برد تا قطعه استاندارد به دست ما برسد و گاها به زمان تعیین شده برای تحویل ماشین آلات نمی رسیم.
بطور مثال ما یک ماشین رنگ زنی در سال ١٣٨٧ بر مبناي ٥ دقيقه فيلم ماشين نمونه الماني ساختیم. قیمت قرارداد ماشین 75میلیون و قیمت تمام شده ما 110 میلیون تومان بود. جهت اطلاع قيمت ماشين الماني با قيمت ارز در ان مقطع ٤٥٠ ميليون تومان بود ، هیچ پولی هم به صورت یکجا نگرفتیم و تا زمان تحويل ماشين و كاربري ان تعهدات مختلفي به مشتري داشتيم ، چند سال بعد در طي سفر به كشور چین از یک شرکت تولید ماشین آلات رنگ زنی بازديدي داشتم ، ماشيني ساخته بودند كه بسیار ساده تر از ماشین زنگ زنی که ما ساخته بودیم، طراحي شده بود ماشین ساز چینی می گفت ما ماشین را از آمریکا آوردیم، دولت پول کامل آن را به ما داد و علاوه بر آن پول ماشین دومی که ما بعد از کپی ساخته بودیم را هم پرداخت کرد. برای اینکه دانشی در کشورش ایجاد شود.
حالا ما در ایران، همه هزینه ها خود باید متقبل بشویم و مدیریت کنیم. مثال دیگری که می توانم بزنم، در برهه ای که دلار از 3 هزار تومان به 15 تومان رسید، شرکتی آمد گفت ماشین مشخصی را برای او بسازیم. ما ماشین را ساختیم و در همان زمان آن شرکت با یک ماشین ساز چینی نیز قرار داد بسته بود برای ماشین دیگری. وقتی دلار بالا رفت شرکت یاد شده طبیعتا تفاوت نرخ دلاری را با شرکت چینی تسویه کرد اما این کار را حاضر نشد برای ما به صورت تمام و کمال انجام بدهد و ما ضرر قابل توجهي در اين پروژه متحمل شديم در حالي كه اثر اين ماشين در كم كردن وزن تاير و افزايش كيفيت تاير ميليونها تومان بود .
واقعیت این است که ما در این سالها در صنعت کشور خیلی تلاش کرده ایم که قدم موثری برداریم اما هر چه به پيش رفتيم سرخورده تر شده ایم.

(ادامه دارد …)

متن کامل این گفت و گو را در شماره 266 ماهنامه بسپار که در نیمه آذرماه 1403 منتشر شده است، می خوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه  و  فیدیبو  قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا