توافق صورت گرفته پایان کار نیست

بسپار – جناب آقای متوسلیان، تا چه میزان مذاکرات لوزان را دنبال میکردید و احساس شما در زمان صدور بیانیه روز سیزده فروردین چه بود؟
متوسلیان: بالاخره در روز پنجشنبه 13 فروردین 94 انتظارها به پایان رسید و با پایان یافتن جلسه وزرای امور خارجه کشورهای 1+5 اعلام شد که مذاکرات نتیجه بخش بوده و توافقات اولیه جهت تدوین متن تفاهم ابتدایی در دستور کار قرار گرفته که این خبر بسیار خوب و امیدوار کنندهای بود. این خبر به این معنا بود که تلاش های دیپلماتیک چندین ماهه دولت و تیم مذاکره کننده با تکیه بر عزت، حکمت و مصلحت نظام و ملت ایران در عرصه بین المللی نتیجه داده و پیروزی تقریباً حاصل شده است. هرچند که هنوز نمی توان قاطعانه اظهار نظر کرد لیکن از قرائن چنان بر می آید که پیشرفت های خوبی صورت گرفته است.حس و حال من نیز مانند کلیه هموطنانم لبریز از شکرگزاری به درگاه حضرت احدیت و تشکر و تقدیر از کلیه مسئولان و مقامات کشوری و لشکری که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم در مسئله مذاکره حضور داشتند بود.تغییر موضع کشورهای 1+5 از موضع قبلی خود و پذیرش اکثر قریب به اتفاق خواسته های منطقی و به حق ایران نقطه امن و امیدوارکننده ای است برای رسیدن به یک توافق نهایی.البته تا تدوین جزئیات تفاهم نامه و رسیدن به یک توافق همه جانبه و نهایی، راهی طولانی برای تیم مذاکره کننده در پیش است که امیدواریم با تواناییهای بالای علمی، فنی و تخصصی که در این تیم وجود دارد بتوانند با حفظ کامل منافع ملی کشور عزیزمان به یک توافق خوب و همه جانبه دست یابند.
بسپار- آیا امیدوار به امضای توافق نهایی در تیر ماه هستید؟
متوسلیان: توافق هسته ای ایران تغییری تاریخی در سیاست های خارجی ایران و آمریکا و جامعه اروپا خواهد بود که در صورت تحقق یافتن آن مسیر همکاری ایران با آن کشورها در منطقه، علاوه بر اثرات اقتصادی از لحاظ سیاسی نیز این همکاری را ساده تر و امکان پذیرتر خواهد کرد.جامعه غربی به ویژه آمریکا و اروپا به منظور حفظ منافع خود در منطقه بدنیال آن هستند که از نا آرامیهای ناشی از بهار عربی در منطقه و برپایی حکومتهای مردمی جلوگیری کنند و از طرفی به توانایی و اقتدار ملی و نظامی ایران به عنوان یک کشور مستقل، توانمند، آزموده در جنگ 8 ساله، منسجم و متحد اعتراف دارند. لذا با توجه به تعیین خط قرمزها که توسط مقام رهبری صراحتا اعلام شد و همچنین شرایط داخلی کشورهای 1+5 و نیازمند به این توافق، پذیرش و رسیدن به یک توافق نهایی دور از انتظار نیست.به هر حال توافق و یا عدم توافق انتخابی است بین فشار و تحریم یا تعامل و توافق با جامعه اروپا وآمریکا. البته توافق دارای ابعاد فنی، حقوقی ، سیاسی ، اقتصادی و… است که همه آنها به هم مرتبط بوده و باید در مذاکرات و توافقات در نظر گرفته شود که چنانچه هر یک از این ابعاد لاینحل باقی بماند مشکلات برطرف نشده خواهد بود.
خوشبختانه تیم مذاکره کننده شایستگی، توانایی، اهلیت و صلاحیت علمی، فنی، تخصصی و… را داشته و تاکنون نیز نشان داده است که حافظ منافع ملی هستند؛ البته بنا به شنیده ها و تحلیل های منتشر شده از منابع سیاسی و اقتصادی کشور موارد اختلافی در اجرا و برداشت مفاهیم وجود دارد که باید منتظر توافق سیاسی بود مهمترین موضوع رسیدن به توافق نهایی لغو کامل تحریم ها و تعیین ابعاد برنامه تحقیق و توسعه هسته ای ایران است که باید منتظر تیرماه بود.
بسپار- مفاد این بیانیه را که احتمالا مبنای توافقات آتی خواهد بود را به نفع ایران میدانید یا به ضرر آن؟
متوسلیان: توافق اولیه صورت گرفته هرچند ارزشمند و مهم بوده لیکن زمانی ارزش مندتر و مؤثر خواهد بود که به یک توافق سیاسی و جامع –به طوریکه منافع ملی نیز رعایت گردد- منتهی شود.البته توافق صورت گرفته پایان کار نیست و مذاکرات تا 10 تیر (اول ژوئن) ادامه خواهد داشت؛ لیکن این توافق اولیه به معنای پایان دادن به گفتگوها و چانه زنی های فنی، حقوقی، تخصصی و سیاسی است تا از این به بعد طرفین مذاکره نگارش متن نهایی را آغاز کنند و تفاهم¬های خود را مکتوب و قانونی کرده و بعد از تنظیم سند، طرفین آنرا امضا و اجرایی کنند. لذا توافق لوزان امضای سند و تعهدنامه نیست اما قطعاً عبور از اختلاف¬ها و تفاهم در این مرحله اثرات روانی مثبتی بر فضای سیاسی و اقتصادی کشور می¬گذارد .
کار تیم مذاکره کننده بعد از توافق لوزان تازه شروع می¬شود و آنهم تدوین جزئیات است. کار اقتصادی نیز بعد از توافق جزئیات و رفع تحریم¬ها و موانع اقتصادی رونق خواهد گرفت. گروهی از افراد شرایط بعد از توافق را معجزه می¬نامند در حالیکه بعد از توافق نهایی تازه کار شروع خواهد شد و اصولاً در امور اجتماعی و اقتصادی چیزی به نام معجزه وجود ندارد بلکه سخت کارکردن و برنامه¬ریزی آگاهانه و عالمانه کارکردن با تدبیر و تخصص و با چشم باز کارکردن است که رونق اقتصادی و اجتماعی را به همراه خواهد آورد.در صورتی میتوان این توافق را یک فرصت ناب به حساب آورد که مسئولان و مردم این آمادگی را پیدا کرده و مهیا باشند تا بعد از توافق نهایی کم¬کاری، رکود و عقب ماندگی های چند ساله اخیر که ناشی از محدودیت¬های دیپلماتیک، مالی، اقتصادی، فنی و…. بوده است را با تلاش مضاعف جبران کنند. فعالیت¬هایی از قبیل؛
-بازسازی روحیه کار و تلاش و تحقیق در بین نیروهای متخصص و کارشناس که طی این مدت در حاشیه قرار گرفته بودند و ترغیب آنها به حضور فیزیکی،
-بازسازی صنایع تولیدی که به دلیل این تحریم¬ها و رکودهای تورمی ناشی از آنها ورشکسته، تعطیل و یا به حالت غیرفعال، نیمه فعال و.. در آمدهاند،
-ایجاد و فراهم ساختن تمهیدات و امکانات لازم برای حضور سرمایه¬گذاران خارجی در صنایع مادر و زیربنایی،
– فراهم ساختن زمینه بازگشت و جذب نخبگان، فرزانگان و صاحبان صنایع و… که بنا به شرایط و اقتضائات زمانی به خارج از کشور مهاجرت کردند
-گسترش زمینه¬های تحقیق و نوآوری و خلاقیت با استفاده از فرصت¬های پیش¬آمده در ارتباط با جوامع پیشرفته،
-دسترسی به دانش و تکنولوژیهای روز ….
همچنین رعایت چند نکته در توافق الزامی است تا نتیجه بخش باشد:
لغو کامل و از بین رفتن کلیه زیرساخت¬های تحریم پس از امضای توافق¬نامه، کاهش محدودیت¬های غنی¬سازی و… حل سایر مسائل سیاسی، نظامی، امنیتی که مسئولان هسته¬ای، نظامی، سیاسی و امنیتی کشور بر رعایت آنها اصرار و پافشاری می¬کنند؛
حفظ منافع حیاتی و مهم ملی و تلاش در جهت دستیابی به آنها و حفظ اهداف دولت در سطح بین المللی .
البته در صورت رسیدن به یک توافق نهایی و روشن شدن افق مذاکرات قطعاً شرکت¬های بزرگ جهانی حاضر به سرمایهگذاری در بخش-های مختلف اقتصادی و صنایع کشور از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، خودرو، هواپیمایی، بانک، بیمه و.. خواهند بود. بخش¬های تولیدی در ایران هم پس از رفع مشکلات و محدودیت¬های ناشی از تحریم¬ها و با بازسازی و نوسازی ماشین¬آلات و تجهیزات و افزایش توان علمی و فنی خود قدرت رقابت با تولیدات دیگر کشورها را پیدا خواهند کرد. همچنین یکی دیگر از مزیت¬های اقتصادی کشور پس از توافق، افزایش ارزش پول کشور در برابر ارزهای خارجی خواهد بود.
4- تاثیر فعلی صدور بیانیه و تاثیر آتی توافقنامه بر اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
اعلام تفاهم اولیه هستهای ایران با گروه١+٥ میتواند تاثیرات کوتاه مدت و بلندمدتی بر مبادلات تجاری و وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد :
اثرات کوتاهمدت: ازهنگام اعلام تفاهم ایجاد شده در فروردین 94 تا سه ماه دیگر یعنی ٩تیرماه (پایان ژوئن )، یعنی زمانیکه این تفاهم با ذکر جزئیات و روشهای اجرایی آن به یک توافق نامه همه جانبه تبدیل میشود. در این سه ماه بازار با عدم ثبات مواجه میشود و تمام فعالیتها در حالت انتظار قرار میگیرند. در این مدت احتمال اینکه دارندگان پساندازهای خرد ارزی اقدام به عرضه ارز خود در بازار کنند، بسیار زیاد است که البته بهنظر میرسد توان جذب این میزان ارز وجود نداشته باشد، زیرا بازار مملو از کالاهای مصرفی است.
چنانچه تا پایان ژوئن، تفاهم هستهای بین ایران و اعضای گروه 1+5 حاصل شود به طور مستقیم و غیر مستقیم در چند بخش بر اقتصاد ایران تاثیرگذار خواهد بود :
– لغو تمامی قطعنامههای شورای امنیت و همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه آمریکا از جمله تحریمهای صنعتی، تکنولوژیکی، سرمایهگذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف از جمله صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و خودروسازی، حمل و نقل هوایی، دریایی و ریلی و کلیه واحدهای تولیدی تکمیلی این صنایع از قبیل قطعه سازان و صنایع پلیمری و پلاستیک که این توافق سیاسی و رفع این محدودیت ها بسیاری از صنایع به ویژه صنایع بزرگ و مادر که با مشکلاتی از قبیل سرمایه گذاریهای جدید، ماشین آلات و تجهیزات، دانش فنی، تامین مواد اولیه و فروش محصولات خود مواجه بودند با رسیدن به توافق سیاسی، این مشکلات مرتفع خواهد شد .
– همچنین با لغو تحریمهای مالی، بانکی، بیمه، سرمایهگذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف و رفع مشکلات نقل وانتقال وجوه، گشایش ال سی، امور بیمهای، حمل و نقل و همچنین برداشته شدن تحریمها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمانها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریمهای مرتبط هستهای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوییفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی و کشتیرانی نفت به طور همه جانبه و ….. حل خواهد شد که مجموعه این رویداد ها سبب خوشبینی و رفتار روانی به بهبود وضعیت اقتصادی کشور را فراهم خواهد ساخت.
– از طرف دیگر اعمال سیاستهای اقتصادی دولت برای برون رفت از رکود و سیاستهای پولی دولت و کنترل تورم در سال 93، نتیجتا دولت را به این جمعبندی رسانید که باید نرخ بهره را کاهش دهد. کاهش نرخ بهره سبب کاهش هزینههای صنایع و واحدهای تولیدی و نهایتا سبب گردش نقدینگی از سایر بازارها به سمت بازار سرمایه و تامین مالی شرکتها شده و نهایتا رونق اقتصادی را به دنبال خواهد داشت .
– در حال حاضر از حدود ٣٠بانک فعال در کشور،نیمی از آنها فعالیت بینالمللی نداشته و تعدادی نیز در تحریم هستند و فقط تعداد محدودی از بانک ها تحریم نیستند که آنها هم در روابط بانکی خود با مشکلات سوییفت مواجه هستند، ضمن آنکه بانکهای خارجی به دلیل ترس از جریمههای هنگفت آمریکا تمایلی به ارتباط و فعالیت با بانکهای ایرانی ندارند که در صورت رسیدن به یک توافق سیاسی قطعا این موانع بر طرف و تبادلات بانکی تسهیل و گسترش خواهد یافت.
– با توجه به تحریمهای طولانی مدتی که با آن روبرو بودهابم انتظار تغییر و تحول کوتاه مدت در نظام بانکی بینالمللی تقریبا غیر ممکن است چون حتی برداشتن تحریمها بلافاصله بعد از امضای توافق نامه، حداقل مدت زمانی چند ماهه طول خواهد کشید تا بانکهای خارجی مجوزهای لازم برای شروع فعالیت خود با بانکهای ایرانی را از دولتهای خود بگیرند. شاید در این مدت تنها بانکهای ایرانی بتوانند با بانکهای خارجی روابط کارگزاری داشته باشند.
– مورد قابل ذکر دیگری که باید به آن توجه داشت این است که بانکهای ایرانی برای استفاده از تسهیلات بانکی بینالمللی ازجمله فاینانس و اعتبارات بانکی خارجی و تامین مالی باید پروسه نسبتا طولانی مدتی را طی کرده و مذاکرات جامع و مفصلی جهت تامین تامین مالی پروژههای صنعتی، نفت، گاز، پتروشیمی، خودرو سازی، حمل و نقل ریلی، هوایی و دریایی با بانکهای خارجی داشته باشند.
که با توجه به مجموع این موارد نمیتوان انتظار رشد و توسعه اقتصادی و تاثیر مثبت امضای توافقنامه را در کوتاه مدت و حداقل کمتر ار یکی دو سال داشت.
آثار بلند مدت توافق هستهای
– در صورت باز شدن سوییفت و امکان نقل و انتقال پول از طریق شبکه بانکی است.کاهش هزینه مبادلات تجاری است.
– سهولت در مبادلات بانکی و رفع مشکلات عمده صادرات و واردات کشور؛
– لغو و یا کاهش هزینه و ریسک مبادلات بانکی تحمیل شده بر فعالان اقتصادی کشور برای دور زدن تحریمها؛
– رفع مشکلات بیمه و کاهش هزینه بیمه مبادلات تجاری، و در نتیجه کاهش قیمت تمام شده برای صنایع داخلی و افزایش سود صادرکنندگان؛
– رفع مشکلات گسترده فعالان اقتصادی کشور در زمینه خرید و فروش مواد اولیه، مواد واسطه ای و…
با آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده ایران، این منابع میتوانند همانند شمشیر دولبه عمل کنند.چنانچه در مصرف این منابع درست مدیریت نشده و در راه واردات بیرویه و کالاهای مصرفی نهایی و لوکس بهکار گرفته شوند، قطعا واحدهای تولیدی نیمهجان فعلی را به احتضار خواهد کشید ولی چنانچه اینمنابع ارزی آزادشده صرف تامین زیرساختها ازجمله حملونقل، راهآهن، جاده، سرمایهگذاری در بخش نفت، گاز، پتروشیمی، و… و کلیه واحدهای تولیدی تکمیلی این صنایع از قبیل قطعه سازان و صنایع پلیمری و پلاستیکشوند، دراینصورت میتوان گفت که از منابع ارزی به طور صحیح و بهینه استفاده شده است.