نمایشگاه داری، صنعت، تجارت یا …؟!

پیشینه مفهوم نمایشگاه در دنیا، به هزاران سال پیش برمی گردد و بازارهای محلی و سنتی. اما به شکل امروزی، آن را به اواسط قرن نوزدهم میلادی در کشورهای صنعتی نسبت می دهند. سال 1851 میلادی، در هایدپارک لندن نخستین نمایشگاه بین المللی کالاهای ملل برگزار شد. با 14000 غرفه گذار از سراسر جهان. جالب است بدانید، ایران هم در این نمایشگاه پاویونی 92 متری داشته است!
اما در کشور، شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی در سال 1338 تاسیس و اولین نمایشگاه آسیایی در 1348 در همین محل فعلی نمایشگاه های دایمی تهران برپا شد. تجربه اول در برگزاری یک نمایشگاه بین المللی هم به سال 1352 برمی گردد که ماهیت خود را تا 1379 نیز حفظ کرد. از سال 1380 نمایشگاه ها شکل و هویت تخصصی به خود گرفتند … و این آغاز داستانی بود که تا امروز با تلخی بسیار و شیرینی های اندک آمیخته بوده است.
ساختار برگزاری نمایشگاه های تخصصی ما معلوم نیست از چه الگو یا الگوهایی تبعیت می کند. در فهرست مجوزهای صادر شده از سوی شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی برای برگزاری نمایشگاه های تخصصی، از شرکت های خصوصی و مجریان نمایشگاهی، تا اتاق های تعاون و کمیته امداد، تا مجموعه های دولتی مثل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، تا انجمن ها و تشکل ها دیده می شود.
برخی به طور سنتی از نخستین دوره برگزاری یک نمایشگاه مجری آن بوده اند و برخی نه. آنچه مورد توجه ماست طبیعی است که ایران پلاست است که تا چند روز دیگر سیزدهمین دوره آن همچون تمامی ادوار گذشته توسط NPC برگزار خواهد شد (و البته همکار او در برگزاری یعنی سپنتاس کیش).
وجود نام شرکت ملی صنایع پتروشیمی به عنوان صنعت بالادستی پلاستیک و لاستیک که صاحبان صنعت چندان هم دل خوشی از آن ندارند (مساله تامین مواد اولیه صنعت پلیمر هیچوقت از چالش خارج نشده است!) همواره بر نمایشگاه ایران پلاست سنگینی کرده است. چنانکه انگار حتی یک گام مثبت از میان تمام گام های رو به جلو، در تمام این سالها به چشم مشارکت کنندگان نیامده و یا دست کم بسیار کوچک شمرده شده است. اما اینکه الگوهای جهانی برگزاری نمایشگاه چیست … با نگاهی به نمایشگاه های معتبر صنعت پلاستیک در دنیا، به وضوح می توان دید که مجریان برگزاری یا صاحبان سایت های نمایشگاهی هستند و یا شرکت های معظم برگزارکننده حرفه ای نمایشگاه. به زبان ساده نمایشگاه دار هستند و نمایشگاه داری می کنند. اما این نام های بزرگ، پشتشان به نام ها و اعتبار دیگری گرم است، تشکل ها و انجمن های بزرگ ملی و منطقه ای. استثنا هم ندارد. این انجمن ها بسیاری از ما دیده ایم که فقط یک نام یا لوگو بر روی صفحات مجازی وبگاه های نمایشگاهی نیستند. بخشی از فرآیند تصمیم سازی در نمایشگاه ها هستند و اتفاقا هرگز هم برگزارکننده نمایشگاه نیستند! چون در تعاریف فعالیت ها و در تخصصشان نیست. در نمایشگاه های معتبری مثل K با بیش از 170 هزار متر مربع فضای خالص نمایشگاهی و بیش از 3200 غرفه گذار از سراسر دنیا و یا در Chinaplas با 250 هزار مترمربع فضا و بیش از 3600 غرفه گذار، رسانه های تخصصی هم فقط یک نام نمایشی نیستند. اجزای مختلف صنعت سالهای سال در کنار هم عنوان های نمایشگاهی را ساخته اند. با کار، نه با مختل کردن کارها.
همه ما معتقدیم که ایران پلاست را نباید (حتی صرفا طبق قوانین مصوب کشور در خصوصی سازی و برون سپاری) شرکت ملی صنایع پتروشیمی برگزار کند … . اما بر سر اینکه چه کسی باید اینکار را بکند اتفاق نظری وجود ندارد. هیچ کدام از ما نه تشکل های ما، نه مجریان نمایشگاهی ما و نه رسانه های تخصصی ما اراده ای جدی، دانشی کافی و ابزاری کارآمد برای هدایت این نمایشگاه در بستر ایده آل ندارند. در این سالها بسیار گفته و بسیار شنیده ایم اما در نهایت در هیچ کدام از دو سو، هیچ کس رضایت مندتر نشده است.
از پر رونق ترین دوره های برگزاری ایران پلاست در فضای پسابرجامی با بیش از 1100 غرفه گذار در 36000 مترمربع مساحت نمایشگاهی تا دوره هایی مثل این دوره زیر فشارهای سیاسی بین المللی آن دستاوردی را که باید، نساخته ایم. برای دست به مهره شدن، باید اول شبکه های ارتباطی میان دست در کاران صنعت پلیمر را طراحی کرد، بی پیش فرض، بی پیش شرط.
تبسم علیزادمنیر
سرمقاله شماره 203 ماهنامه بسپار که در نیمه شهریور ماه منتشر شده است.