گفت و گو با دکتر مهدی نکومش ریاست پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران: قطعا موافق رویکرد پذیرش دانشجویان پولی هستم

بسپار/ ایران پلیمر پژوهشگاه پلیمر برایم همیشه نقطه عطفی در آموزش و پژوهش علوم پلیمرها در کشور بوده است. شاید از این جهت که روح فعالیت و تحقیق در این مرکز همیشه به وجدم آورده، یا نحوه ای که اساتیدش از طرح ها و دستاوردهایشان با ذوق و شوق گفته اند من را نیز سر شوق آورده است.
خاطرم هست بازدید از امکانات آزمایشگاهی این مرکز با دکتر عطایی که بسیار فعال و سرزنده بود و آن روز را برایم بسیار خاطره انگیز کرد، و همینطور طی بازدید از آزمایشگاه رنگ این مرکز به همراه دکتر محمدلو که از وی بسیار آموختم، نگرشم را دریاره این رشته به کلی تغییر داد. تا پیش از این پژوهشگران پلیمری را عدهای حبس شده در آزمایشگاهها میپنداشتم که در محیطی خشک و رسمی در حال فعالیت هستند. در صورتی که شور این اساتید و علاقه مندیشان به رشتهی تحصیلی در کنار اعجاب انگیز بودن مراحل و دستگاههای تولید و آزمون جذابیت پلیمر و رنگ را برایم چند برابر کرد.
پژوهشگاه در سال 1365 با عنوان “مركز تحقيقات و توسعه علوم و تكنولوژي پليمر” آغاز به كار كرده و سپس با نام فعلی خود به فعالیت ادامه داده است. آزمایشگاه پژوهشگاه نیز همزمان با رشد و توسعه ی این مرکز به گفته ریاست فعلی آن، به توسعه ادامه داده و امروزه به یکی از مجهز ترین مراکز آزمایشگاهی و پژوهشی خاورمیانه تبدیل شده است که از نظر جمع آوری امکانات پژوهشی و نیروی تخصصی کم نظیر است و رتبه ی دوم را در میان پژوهشگاههای داخلی دارد. حدود 90 عضو هیات علمی که اکثر آنها دانش آموخته ی پلیمر و بعضی مهندسی شیمی هستند در این مرکز مشغول به کارند. این مرکز دارای استاندارد ISO/IEC17025 از مرکز ملی تایید صلاحیت ایران و همچنین آزمایشگاه همکار اداره استاندارد و تحقیقات صنعتی استان تهران است.
در سال 1392، دکتر مهدی نکومنش که از اساتید همین مرکز بود به ریاست آن گماشته شد و پیش از این بارها در صحبتهایش اهمیت پژوهشهای گروهی و بزرگ را عنوان کرده بود. در گرماگرم صحبتهایی که با این استاد خوش سخن در خصوص آموزش عالی رشته پلیمر داشتم، موضوعات مختلف به یکدیگر گره خورد و در پایان به طرحهای در دست کار پژوهشگاه رسید که دکتر نکومنش خبری را برای اولین بار، با خبرنگار بسپار در میان گذاشت.
شما را به مطالعه ی این گفت و گوی جذاب دعوت میکنم.
بسپار- در بخش آموزش و پذیرش دانشجوی مهندسی پلیمر، کشور در 5 سال اخیر با رشد 30 درصدی مواجه بوده است. از نظر شما این افزایش خروجی متناسب با بازار کار بوده؟
نکومنش: خیر(با لبخند). متاسفانه در کشور ما آمار و اطلاعات منبع موثقی ندارند و من هم عادت ندارم بدون داشتن منبع موثق و اطلاعات آماری، به تحلیل و تبیین مسایل بپردازم. از این رو عرایضم در این خصوص در حد اظهار نظر به عنوان فردی مطلع است. از نظر من رشد عددی در آموزش عالی کشور – که مختص رشته پلیمر هم نیست – با طرح و برنامه ی قبلی صورت نگرفته است. مانند بسیاری از مسایل کشور ما بدون برنامه ریزی دچار یک فرآیند افزایشی شده است، یا اگر برنامه ای هست حداقل من از آن بی اطلاعم.
بسپار- چه تعداد از دانش آموختگان پلیمری به خصوص از مراکز معتبر و شناخته شده این رشته جذب بازار کار میشوند؟
نکومنش: از این موضوع نیز آمار دقیقی در دست نیست اما طبق مشاهدات من تا حدود پنج سال گذشته مشکلی در امر کاریابی خروجیهای پلیمر وجود نداشت. در سالهای اخیر نیز مشکل جدی برای جذب در بازار کار وجود ندارد اما تعدادی هستند که به محض فارغالتحصیلی سر کار نمی روند. برخی از دانشجویان بعد از خروج از پژوهشگاه به شهر خود بازگشته و از مدرکشان بهرهای نبردند.
از آنجایی که اطلاعات دقیق در دست نیست اظهار نظر قطعی نمیکنم، به هر حال با افزایش خروجیهای این رشته و کاهش کشش بازار، طبیعی است برای درصدی از خروجیهای پلیمر بازار کار وجود نداشته باشد. البته این اتفاق در تمامی رشته ها رخ داده و حتی میتوان گفت شاید رشته پلیمر در این موضوع موفقتر عمل کرده است.
بسپار- برخی مراکز آموزش دانشجو در مهندسی پلیمر و رنگ، فاقد امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی لاز بوده یا هستند که لازمه این رشته به شمار می رود. این موضوع می تواند در کیفیت خروجیهای رشته پلیمر تاثیر گذاشته باشد؟
نکومنش: از نظر من نقطه ضعف اصلی در عدم وجود برنامه برای افزایش واحدهای آموزشی است. اگر برنامه و رشد متناسب وجود داشته باشد، کیفیت دانش آموختگان نیز متناسب میشود. بسیاری دانشجویان هستند که با وجود کمبود تجهیزات نیز شاید دورهی طولانی تری را گذراندهاند اما به هر حال در سطح قابل قبولی بودهاند. اما مشکل اینجاست که در صورت داشتن نیروی انسانی درجه یک، آیا زیرساخت صحیح برای به کارگیری او و رشدش فراهم شده است؟
در همهجای دنیا کیفیت مراکز آموزشی یکسان نیست و گاهی حتی بهترین دانشگاهها نیز با کمبود امکانات آموزشی مواجه هستند. محدودیت همه جا وجود دارد و موضوعی نیست که جلوی خروجی مطلوب از واحد آموزشی را بگیرد. آنچه ترمز این بخش را میکشد عدم وجود برنامه برای به کارگیری خروجی هاست.
کیفیت خروجی مراکز آموزش عالی بستگی زیادی به کشش بازار دارد. طبیعی است هنگامی که این کشش در بازاری وجود نداشته باشد بنگاههای آموزشی نیز خود را با نیاز بازار وفق میدهند. برای همهی بخشها باید محیط مناسب کار فراهم باشد چون همه نمیتوانند در سطح عالی درس بخوانند و نیاز کشور نیز در همه بخشها به نیروی انسانی درجه یک نیست. بنابراین تفاوت امکانات آموزشی نقطه ضعف نیست بلکه آموزش بدون برنامه نقطه ضعف است. تولید درجه یک مانند داشتن ارتشی است که همه اعضایش ژنرال باشند. در این صورت چه کسی به جبهه رفته و در قالب سرباز میجنگد؟ هرچند همگی باید برای بهتر شدن تلاش کنیم.
بسپار- خروج عمده ی دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی از کشور به نوعی از دست دادن سرمایه های انسانی و البته مالی است. از ابتدای سال 97 در بسپار ستونی به همین موضوع اختصاص دادیم و صحبتهای پلیمریهایی که رفتن یا ماندن را انتخاب کرده بودند شنیدیم. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
نکومنش: این موضوع از ابعاد مختلفی قابل توجه و بررسی است. بخش عظیمی از سرمایه های خوب را از دست داده ایم و این یک واقعیت است. علت آن است که زمینه ی مصرف این افراد در داخل کشور وجود نداشت. چه بسا بسیاری از این افراد تمایل داشتند در داخل کشور فعالیت کنند اما چون زمینه ی لازم برای به کارگیری آنان فراهم نبود به بستر بالنده تری مهاجرت کردند. از نظر من این موضوع طبیعی است و نباید کسی را برای جستجوی محیطی برای بروز استعدادهایش ملامت کرد. کمی باید دیدمان را جهانی کنیم و درک کنیم که به هر حال این افراد به شکل گسترده تری به جامعه جهانی نفع میرسانند و چه بسا اگر مانند پروفسور سمیعی تجربیات و دستاوردهایشان را در داخل کشور نیز به کار گیرند حتی جای ستایش دارد.
باید پرسید آیا زمینه ی بروز استعدادهای پروش یافته در دانشگاه وجود داشته است؟ ابتدا باید پاسخ این سوال را پیدا کرد که متاسفانه پاسخ آن منفی است. جامعه و صنعت کنونی ما بر اساس خروجی های دانشگاهی تنظیم نشده و از این رو حداقل در رشته ما که متخصص آن هستم میبینم صنعت ما یک صنعت وارداتی است و مجریان آن نیز عادت به مصرف کرده اند نه تولید و زایش.
منظورم را با بیان مثالی واضح تر عنوان میکنم: از دهه چهل شمسی صنعت خودروسازی ما با تاسیس ایران خودرو کلید خورد. اکنون سال 1397 هستیم و همچنان یک خودروی صد درصد ساخت داخل و یک خودروسازی مستقل نداریم. در ابتدا ایران ناسیونال پیکان را به کشور وارد کرد و خودرویی که عمر آن در جهان 5 سال بود 20 سال در ایران تولید شد و در نهایت نیز با آبروریزی تولید آن متوقف شد و پراید جایش را گرفت. پراید نیز به جای 4 سال 10 سال تولید شد تا پژو وارد بازار شد. هیچگاه نگاه به سمت طراحی و تولید یک محصول داخلی نبوده است. پتروشیمی ها نیز به همین منوال هستند اما از آنجایی که محصول نهایی تولید نمی کنند که عمده مردم با آن سر و کار داشته باشند، بعضی ملزومات تولید را تا سی الی چهل سال استفاده میکنند. اگر رانت وجود نداشت تولید پتروشیمی ها به دلیل کیفیت پایین متوقف میشد. این درد صنعت ماست که تمایلی به زایشی بودن ندارد. در دیگر کشورها این صنایع هستند که به دولتها کمک میکنند و با ایجاد سرمایه و پرداخت مالیات برای دولتها درآمد زایی میکنند. در صورتی که اگر کمک دولتی به صنایع داخلی ما قطع شود دچار فروپاشی میشوند.
(ادامه دارد …)
متن کامل این گفت و گو را در شماره 196ام بسپار که در نیمه دی ماه منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به درخواست نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک سالانه با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید.