یادداشت دکتر علی عباسیان در شماره 247 مجله بسپار/ اقتصاد مبتنی بر بهره وری، اقتصاد مبتنی بر نوآوری

بسپار/ ایران پلیمر
به بهانه ی برگزاری نمایشگاه چایناپلاس 2023
علی عباسیان
نمایشگاه پلاستیک چین، بعد از دوران به نسبت طولانی قرنطینه چین به دلیل کووید 19، امسال پس از باز شدن درهای چین به روی صنعتگران گشوده است.
نمایشگاهی بزرگ و با تنوع زیاد شرکت های چینی که فرصت مغتنمی برای صنعت گران ایرانی بود که کالاهایی برای عرضه یا تولید در صنعت یا بازار ایران در آنجا بیابند که بتوانند اقتصاد فرومانده ی کشور را برایش راهکاری بیابند، چه عملا در یک اقتصاد تورمی که روز به روز از قدرت خرید مردم کاسته می شود عملا راهی به جز کاستن از قیمتها برای حفظ بازار و رساندن کالا به دست مردم نیست، و چین شاید تنها کشوری باشد که چنین راهکاری را در اختیار ایرانیان قرار می دهد و به همین دلیل نیز بازدیدکنندگان به نسبت قابل توجه ی راهی دیدار آن می شوند.
نهادهای اقتصادی جهانی، بر حسب نوع اقتصاد بعضا کشورها را به سه دسته تقسیم می کنند:
الف) اقتصادهای مبتنی بر نوآوری، ب) اقتصادهای مبتنی بر بهره وری، پ)اقتصادهای منفعل
اقتصادهای مبتنی بر نوآوری عموما اقتصادهای کشورهای پیشرفته ی غربی یا ژاپن و کرهی جنوبی در شرق آسیا یا امارات متحده ی عربی در جنوب آسیا را در برمیگیرند، مسالهی اصلی شرکتها در چنین اقتصادی نوآوری است و اگر شرکتی نوآوری نداشته باشد عملا باید از گردونه ی رقابت خارج شود. اما اقتصادهای مبتنی بر بهره وری، هدفشان نوآوری نیست بلکه هدف تولید کالایی است که قبلا در کشوری پیشرفته تولید شده است و اکنون کشور هدف، سعی می کند آن را اقتصادی تر تولید کند، در این طبقه بندی هم طیف وسیعی از کشورها از جمله چین و هند و ایران و ترکیه و کشورهای اروپای شرقی قراردارند. چنین کشورهایی عملا با فاصله های مختلف دنبالهی روی کشورهای پیشرو دنیا هستند و البته برخی نزدیکتر و برخی دورتر هستند. اقتصادهای منفعل هم عملا هیچ کاری نمیکنند و نظاره گر تغییرات اقتصاد دنیا و کشورها هستند. در این میان چین جزو کشورهایی است که سعی میکند به قافله ی کشورهای پیشرفته نزدیکتر باشد و این امر در نمایشگاه نیز کاملا قابل درک بود، ساختار سالنها تقریبا مانند ساختار سالنهای نمایشگاه کا بود و آن قدر بزرگ بود که بشود گفت تقریبا هر چه که در کا در آلمان یافت می شود (البته به جز نوآوریها) در نمایشگاه پلاستیک چین هم هست. عمده ی غرفه داران شرکت های چینی هستند و شرکت های غیرچینی هم حضور گسترده ای دارند ولی با فرض فروش به شرکت های چینی، از این رو به طور عمده قابل استفاده برای بازدیدکننده ی خارجی نیستند، چون همه چیز به چینی است برای ارتباط برقرار کردن با سازنده ی چینی، به واقع این بخش از نمایشگاه را بهتر است در همان نمایشگاه کا در آلمان بازدید کرد و در چین بازدید از آنها کارآمدی مشخصی ندارد.
در این فضای تصویر شده طبیعتا وقتی به نمایشگاه کا میرویم دنبال نوآوری باید باشیم چون عملا در اقتصاد نوآور این نمایشگاه تعریف می شود و اجرا می شود، در نمایشگاه پلاستیک چین ولی طبیعتا دنبال منابعی با قیمت بهتر خواهیم بود که قطعا شبیه به آن را قبلا در کشورهای پیشرو دیده ایم و به واقع نیز در نمایشگاه ایرانی ها دنبال همین موارد می گردند، به خصوص که اقتصاد ما نیز اکنون وضعیتی ندارد که با کمک نوآوری بشود در آن درآمدزایی کرد.
در نمایشگاه پلاستیک چین عملا دانشگاه ها و مراکز پژوهشی وجود خارجی نداشتند و در آن شرکت نکرده بودند (بر خلاف نمایشگاه کا) چه در یک کشور با اقتصاد بهره ور وظیفه ی دانشگاه عمدتا به آموزش نیرو برای به خوبی تولید کردن محصولات است تا این که دنبال نوآوری و ارایه محصول جدید باشند، چیزی که در ایران هم عملا رخ داده است، هر چند بعضا با ژست اروپایی دانشگاههای ما نیز در نمایشگاههای داخلی شرکت میکنند ولی بیشتر در ایران نقش مفسر فناوری را دارند تا مبدع فناوری. البته یک موسسه ی پژوهشی جالب در نمایشگاه بود به نام موسسه ی تحقیقاتی افزودنی های چین که در ایران شبیه به آن نیست (حتی در سطح درس دانشگاهی) در حالیکه در صنعت پلاستیک نقش این دسته از مواد کلیدی است. هر چند هیچ نوع نوآوری نیز این موسسه در غرفه ی خود ارایه نکرده بود ولی مشخص بود که در این سطح دنبال تربیت نیرو و تعریف کار برای صنایع چین هست.
در زمینه ی بسپارهای مهندسی و افزودنیها پیشرفتهای شگرفی در چین رخ داده بود و تقریبا محصولی بین پلاستیکهای مهندسی نبود که در چین تولید نشده باشد، و به نظر میرسد در صنایع بسپاری در این حوزه چین تقریبا شانه به شانه ی کشورهای غربی در حال تولید است، طیف پلاستیک های مهندسی قابل استفاده آن قدر وسیع شده است که به نظر می رسد نیاز به یک بازآموزی گسترده در سطح کشور وجود دارد که بشود مواد جدید را شناخت و بهره برد، چه در سطح دانشگاهی و صنعتی بسیاری از این مواد و نیز کاربردهای آنها در سطح قابل قبولی در ایران شناخته شده نیستند.
در زمینهی بسپارهای زیستی نیز تولیدکنندههای چینی گوی سبقت را از همه ربودهاند و البته تنوع شرکتهای زیادی داشتند که تولیدکننده ی بسته بندیها و کیسه های زیستتخریبپذیر بودند البته افزودنیهای اکسا دیده نمیشد و به نظر میرسد چینی ها ترجیح میدهند راه اروپایی ها را طی کنند تا آنگلوساکسونها (با عنایت به این که چین متهم درجه یک میکروپلاستیکها در اقیانوسها محسوب می شود و اطلاعات فعلی میگویند ده رودخانه ی اصلی چین منبع اصلی ورود میکروپلاستیک به اقیانوسها است طبیعتا برای ایشان که کنار دریا زندگی می کنند راهکار اروپایی منطقی تر است تا راهکار اکساتخریب پذیرها.).
در زمینه ی اینترنت صنعتی و صنعت روباتیک نیز به نظر میرسد با توجه به افزایش درآمد چینی ها اکنون توجه ایشان نیز برای افزایش بهره وری و کیفیت به استفاده از رباتهای صنعتی و صنعت هوشمند روی آورده اند و تعداد زیادی از شرکتهای چینی قدم در این راه گذاشته اند (گویا اکنون حداقل حقوق در چین نزدیک به 4 برابر حداقل حقوق در ایران است). البته در این بحث فقط بحث بهره وری برای رفتن به این سمت الگوی حرکت نبوده است و به نظر بحث کیفیت و قابلیت صادرات داشتن (با کاهش خطاهای انسانی و بهبود کیفیت) باعث شده که گرایش به این سمت زیاد باشد.
تفاوت بارز با نمایشگاه کا به نظر میرسد در تنوع سازندگان قالبهای تزریق باشد (به طور کل در بین فرایندهای پلاستیک، فرایند تزریق هم به لحاظ ماشین سازی و هم قالبسازی نقطه ی برجستهی توانمندی در چین است در حالیکه در سایر فرایندهای پلاستیک یا لاستیک چنین توانمندی ای قابل مشاهده نبود و به وضوح عقبتر از کشورهای دیگر بودند).
متن کامل در شماره 247 ماهنامه بسپار در نیمه اردیبهشت ماه منتشر شده است.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.