اخباراخبار ویژه

سرمقاله شماره 271 ماهنامه بسپار در اردیبهشت ماه/ نگاهی به نمایشگاه پلاستیک چین: افزایش شکاف فناوری

بسپار/ایران پلیمر آن چه که این بار در نمایشگاه چایناپلاس دیده شد، به مانند دوره های پیش نشان از افزایش شکاف بین صنعت پلاستیک ما و صنعت پلاستیک اقتصاد دوم جهان داشت. روندی که به نظر می رسد نسبت به دوره های قبل شتاب بیشتری گرفته است. این رشد شکاف، البته همه ناشی از تحریم و عزلت بین المللی کشور نیست بخشی هم ناشی از رویکردهای ما است.
نمایشگاه چین هر سال برگزار می شود و البته در صنعت پلاستیک هر سال نوآوری قابل توجهی رخ نمی دهد که بگوییم این نمایشگاه هم آورده ی خاصی از این بابت داشته است، کما این که گویا ماشین سازان صنعت پلاستیک به همین دلیل تقاضا داشته اند نمایشگاه دوسال یکبار بشود ولی این اتفاق رخ نداده است، چه به نظر می رسد، نمایشگاه صنعت پلاستیک چین برای نمایش نوآوری تعریف نشده است (بر خلاف تعریف نمایشگاه کا در آلمان)، بلکه نمایشگاهی بهاره است برای فروش که اگر نوآوری هم باشد در آن قابل ارایه است، هر چند رشد صنعت چین آن قدر قابل ملاحظه هست که شاید بشود گفت برای ما هر سال نکته ای در بر دارد.
شاید مهمترین نکاتی که می شد در این نمایشگاه دید را بشود به صورت زیر خلاصه کرد:
الف) ریشه دواندن زیست بسپارها در صنعت پلاستیک، این حوزه چندان جدید نیست که ما از آن آگاه نباشیم و یا آن قدر هم پیچیده نیست که نشود آمیزه سازهای ما دستاوردهایی در این حوزه ارایه بدهند و همپای چینی ها رشد کنیم، هر چند شاید به دلایل ابعادی نمی شد ما زیست بسپارهایی مثل پلی هیدروکسی آلکانوآت ها، پلی لاکتیک اسید، پلی بوتیلن سوکسینات یا پلی بوتیلن آدیپات ترفتالات را در ایران بسازیم، ولی برای وارد کردن مواد اولیه و آمیزه سازی در آن توفیق چندانی نیافته ایم. علت اصلی دور افتادن از قافله ی پیشرفت در این حوزه که به لحاظ زیست محیطی هم بسیار مهم است، به دلیل ناتوانی در قانون گذاری و سردرگمی هدایت گران صنعت بین منافع عمومی جامعه (محیط زیست) و منافع خاص است که نتیجه ی آن عدم رشد بازار زیست پلاستیک ها در ایران است. نکته ی دیگر در این حوزه، این است که شرکت های تولیدکننده ی پلی لاکتیک اسید سعی در نزدیک سازی صنعت نساجی و پلاستیک دارند، چه بازیافت منسوجات و تبدیل آن به پلاستیک ها نیز یکی از حوزه های مهم است که به نظر می رسد قابل رشد است.
ب) اینترنت صنعتی و رشد MESها، یا سامانه های اجرایی ساخت، به نظر می رسید که تقریبا تمام کارخانه ها و ماشین آلاتی که در چین ارایه می شد، یا این سامانه های اجرایی را پیاده کرده اند یا در حال ارزیابی نسخه های جدید سامانه ها هستند، پیاده سازی این سامانه ها و یادگیری آنها وقت گیر است ولی هدف بهبود مدیریت نگه داری و تعمیرات و افزایش بهره وری تولید است که به وضوح شرکت های ایرانی در آن ضعیف هستند، اینجا هم البته باز نه مانع تحریم وجود دارد و نه مانع اقتصادی برای اجرا، ولی شرکت های ایرانی خیلی کم دنبال آن می روند یا رفته اند که طبیعتا ما را از دنیا هر چه بیشتر فاصله می اندازد و به نظر می رسد باز شدن درهای کشور باعث می شود که شرکت های ایرانی قدرت رقابت قیمتی خود را به خاطر عدم توانایی تولید با بهره وری و طبیعتا قیمت مناسب را از دست بدهند و نتیجه هم کم و بیش مشخص است که چه خواهد بود. دقت به این نکته هم مهم است، انجام این امور نیازمند تربیت نیروی انسانی مناسب و تمرین برای اجرا است و کاری نیست که فردا تصمیم بگیریم و پس فردا اجرایی شود و هم اکنون هم تصمیم برای اجرای آن شاید دیر باشد.
پ) نکته ی سومی که به نظر مهم است، پدیداری بازاری جدید برای پلاستیک ها است که اکنون در صنعت ایران برای ورود به آن احتمالا راهکاری نیست و می شود فقط نظاره گر آن بود، ساخت قطعات پلاستیک برای ربات ها، بازار رو به رشدی هست که در جای جای نمایشگاه دیده می شد و آمیزه ها یا مواد پلاستیکی خاص آنها نیز در حال رشد بودند. این بازار کم و بیش با تحریم ها ایران را تحت تاثیر قرارداده است و به نظر می رسد سرعت رشد آن بیش از آن است که ما به راحتی بتوانیم شروع کنیم و فقط می شود نظاره گر باشیم.

دکتر علی عباسیان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا