اختصاصی از ایران پلاست/ گفت و گو با فرزاد داودی، مدیرعامل پاسارگاد پلیمر پیوند: ایجاد زیرساخت برای ورود فناوری های نو، راهی برای کاهش فاصله با صنعت روز دنیاست
بسپار/ ایران پلیمر شرکت پاسارگاد پلیمر پیوند (3P) در سال 1390 با هدف طراحی و تولید مواد پلیمری مهندسی تاسیس شد.
این مجموعه با طراحی و تولید تخصصی کامپاند های پلیمری مانند PA6/66، PE ، PP ، PBT ،ABS،PC و … سعی داشته گامی در راستای خدمت رسانی به تولید کنندگان، بنگاه های اقتصادی و شرکت های خرد و کلان صنعت پلاستیک بردارد. این شرکت همچنین به پشتوانه دانش فنی و متخصصین داخلی هم اکنون از ارایه دهندگان خدمات فنی، مهندسی در زمینه طراحی مواد پلیمری شناخته می شود.
داودی: بنده لیسانس مهندسی صنایع و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی، سرممیز سیستمهای مدیریت کیفیت، ارزیاب مدل تعالی سازمانی EFQM، مدیرعامل و نایب رییس هیات مدیره شرکت پاسارگاد پلیمر پیوند، رییس هیات مدیره بازرگانی پارسا مهر اندیش و عضو هیات مدیره انجمن ملی پلیمر و همچنین عضو هیات مدیره انجمن همگن پلاستیک استان البرز هستم.
امروز در خصوص شرکت پاسارگاد پلیمر پیوند تولیدکننده کامپاندها و آمیزههای مهندسی صحبت می کنیم. این شرکت در سال ۹۰ با هدف مشاوره، طراحی و تولید مواد مهندسی، در حوزه آمیزههای پلی آمید، پلی کربنات، پلی اتیلن، پلی پروپیلن، ABS و PBT تاسیس شد. 12 سال از فعالیت آن گذشته، البته قبل از آن هم خودم حدود 5-6 سال در همین صنعت مشغول به کار بودم …
بسپار- چرا آمیزه های پلیمرهای مهندسی؟ چرا سراغ سایر بخش ها نرفتید؟
داودی: همیشه به مباحث شیمی و پلیمر علاقه داشتم. در مقطعی در ایران خودرو فعالیت می کردم و پروژه های بالانس خط، زمان سنجی و ارزیابی کار و زمان را در هنگام راه اندازی خط تولید پژو 206 انجام می دادم، بعد از آن کار مشاوره و ممیزی سیستم های مدیریت کیفیت را دنبال کردم و به دلیل علاقه، بیشتر سرممیز، ممیز و مشاور شرکت های پلیمری شدم. ناخودآگاه کامپاندها برایم جذابیت پیدا کردند و و با کامپاندرها دوست شدم. در آن زمان تعداد خیلی کمتر بود، در حدود 4-5 شرکت بیشتر فعال نبودند. در برخی از این شرکت ها مشاور مدیرعامل بودم و بعدتر به این نتیجه رسیدم که می توانم خودم روی تولید این آمیزه ها کار کنم. همان بحث ها و خواسته هایی که در نقش مشاور به شرکت ها اعلام می کنم، خودم می توانم پیاده سازی کنم. شروع به گذاشتن دستگاه ها کردم و کار شروع شد.
بسپار– پاسارگارد پلیمر همانطور که اشاره کردید، در تولید آمیزه های مهندسی و تخصصی پلیمر فعال است. با چند خط تولید، با چه ویژگی ها و مشخصات فنی و چه ظرفیت هایی مشغول تولید هستید؟ سهم بازار داخلی و صادرات شما چیست؟
داودی: ما ابتدا با سه خط شروع به تولید کردیم و در حال حاضر هفت خط اکسترودر دو پیچ و تک پیچ داریم که حدود ظرفیت پروانهای ما را به ۱۲ هزار تن در سال می رساند ولی حدود 60-70 درصد این ظرفیت را تولید میکنیم. تولیدات ما در صنایع خودرو، ریلی، مخابراتی، لوازم خانگی، لوازم اداری و برقی کاربرد دارد. در عین حال ۶۰ درصد مشتریان ما از صنعت خودرو هستند.
بسپار– بله، صنعت آمیزه سازی، صنعتی اشباع به لحاظ ظرفیت سازی های انجام شده، در کشور شناخته می شود، به نظر شما با چه راهکارهایی می توان از این ظرفیت ها به صورت بهینه استفاده کرد؟
داودی: بحثی که من همیشه در این مورد مطرح می کنم این است که اگر اقیانوس قرمز است و همه در آن شنا می کنند، اقیانوس آبی پیدا کنید و در آن شنا کنید. ما برای اینکه از وضعیت اشباعی که در صنعت آمیزه سازی وجود دارد، خارج شویم، استراتژیهای زیادی داشته و داریم. شرکت ما دو سال است که در زمینه برخی محصولات آلیاژی دانش بنیان شده است.
برای خروج از این وضعیت اشباع ما چند راهکار داریم. اول تولید کامپاندهای مهندسی و کاملا تخصصی. دوم جایگزینی مواد آلیاژی، سوم صادرات و چهارم دانش در منابع انسانی.
در بحث تولید آلیاژهای پلیمرهای مهندسی یا جایگزینی ها، توجه کنید در صنعت خودرو یک نقشه ای از 20 سال پیش بوده و امروز هم بر همان اساس تولید می شود. در حالیکه می توان موادی بهتر و حتی با قیمت کمتر را جایگزین کرد. مورد دیگر پیدا کردن جایگزین برای مواد وارداتی است که خود ما تا امروز چند مورد را تولید داخلی کرده ایم و به بازار عرضه شده و مواردی هم هست که روی آنها کار شده ولی هنوز به مرحله تجاری سازی نرسیده است.
تولید مواد آلیاژی برای جایگزینی با مواد پلیمری در برنامه تولید همیشگی ما بوده است. ما در این مسیر به ترکیب جایگزینی برای مواد پلی آمید و PET رسیدیم. موارد دیگری هم در راستای استراتژی ما در خصوص بازیافت در واحد تحقیق و توسعه شرکت در حال بررسی است. در ایران به مواد بازیافتی نگاه خوبی وجود ندارد. در صورتیکه در سایر نقاط دنیا اینگونه نیست. برخی با شنیدن نام بازیافت، مواد کم کیفیت برایشان تداعی می شود. در حالیکه به جرات می توانم بگویم ما سه پروژه داریم روی ABS های بازیافتی، احیای PA ها چه 6 و چه 66 و احیای ترکیبی از PA و PP های بازیافت شده که به نتایج خوبی هم دست پیدا کرده ایم. واژه بازیافت را اصلاح می کنم، کاری که ما می کنیم بازیافت مهندسی است. آزمایشگاه خوب و مجهزی داریم و تقریباً ۹۰ درصد آزمایشها در زمینه کامپاندها را میتوانیم انجام دهیم.
بسپار- فعالیت بازیافت شما بر روی جمع آوری پسماندهای عمومی متمرکز است یا کارخانه ای؟
داودی: ما هر دو مورد را دنبال می کنیم. هم تیم جمع آوری برای پسماندها داریم و هم قطعات ضایعاتی کارخانجات را خریداری می کنیم. یک مورد دیگر را هم در قالب مشاوره انجام می دهیم. کارخانجات، مواد ضایعاتی خود را به ما می دهند ما UPGRADE می کنیم و برمی گردانیم.
من معتقدم کامپاندر مهندسی باید بتواند استفاده بهینه ای از افزودنی داشته باشد، اینکه یک موادی وارد دستگاه بشود، ذوب بشود و خارج شود، در این دانشی نیست. مهم این است بدانیم با چه فرمولی، با چه هندسه مارپیچی و چه فرآیندی محصول را به خواست مشتری نزدیک کنیم. اما متاسفانه در این صنعت، هم ما و هم بقیه تولیدکنندگان در بحث افزودنی ها ضعیف هستیم. ورود افزودنیها هم به دلیل تحریم ها سخت است.
بسپار- به بحث دانش اشاره کردید … به هر حال ترکیبی از دانش پلیمر، مکانیک، برق و شاید موارد دیگر برای این صنعت نیاز است. در این موضوع شما چگونه دانش را بومی می کنید؟
داودی: بله، این را اضافه کنم که دانش نیروهای انسانی را یکی دیگر از راههای برون رفت از وضعیت اشباع صنعت کامپاندینگ می دانم که در شرکت ما به آن توجه زیادی می شود. کاری که کرده ایم این است که واحد تحقیق و توسعه خود را به پژوهشگاه پلیمر منتقل کرده ایم. معتقد بودیم این واحد باید در فضایی خارج از مسایل مربوط به تولید و بازرگانی و … کار خود را انجام بدهد. واقعیت این است که 50 درصد دغدغه من به عنوان مدیرعامل، تامین سرمایه، تامین مواد اولیه و ماشین آلات، تخصیص ارز و … است.
نسل جدید ما (نسل Z) کاملا با نسل قدیم متفاوت است. نحوه ارتباط با این نسل باید به شکل جدیدی در سازمان ها تعریف شود. تشویق ها و تنبیه هایی که روی نسل قدیم موثر بود، روی نسل جدید جواب نمی دهد. نسل جدید تا چیزی را به طور کامل نپذیرد، اجرا نخواهد کرد. اگر شرکت ها، جوانگرایی را دنبال می کنند، باید با ویژگی های این نسل آشنا شوند.
البته متاسفانه نیروهای جدید هم شاید از هر 5 نفر، چهار نفر مترصد ایجاد رزومه و مهاجرت هستند. آن یک نفر هم برای ماندن وابستگی های خانوادگی دارد. آنچه ما به طور عینی با آن مواجیهم این است. در هر حال در مجموعه پاسارگاد پلیمر پیوند تلاش می کنیم نیازهای ورزشی، فرهنگی، آموزشی و … را شناسایی و مرتفع کنیم، تا نیروها ماندگاری بیشتری داشته باشند.
بسپار- بله، معضل کمبود نیروی کار متخصص و غیر متخصص در حال تبدیل شدن به معضلی جدی و فراگیر است …
داودی: همینطور است. اجازه بدهید این را در جایگاه عضوی از هیات مدیره انجمن صنایع همگن پلاستیک استان البرز مطرح کنم. ما در استان البرز مشکل جدی در منابع انسانی داریم که راهحل های مختلفی مثل تعامل با بهزیستی، به کارگیری همسایگان افغان و همچنین تعامل با سازمان زندان ها پیشنهاد داده شده که به صورت پایلوت در برخی کارخانه ها در حال انجام است. ولی واقعیت قضیه این است که بخش دیگر این معضل به مسایل اقتصادی حاکم بر کل کشور برمی گردد. وقتی خرید و فروش ارز و رمزارز و معاملات مسکن و خودرو و از این دست درآمد چندین ماهه کارگری را محقق می کند، طبیعی است که تمایلی به کار در شرایط سخت وجود ندارد. بحث ریشه ای و زیرساختی باید اصلاح شود.
بسپار- از طرح های توسعه ای خود بفرمایید؟
داودی: ما برای تولید محصولات جدید نیاز به ماشین آلات جدید داشتیم. بنابراین در شهرک امید البرز طرح توسعهای را در زمینی به وسعت ۶۳۰۰ متر کلید زدیم و در دست اقدام داریم. ماشین آلات و تکنولوژی از چین و تایوان و شرکت های داخلی خریداری شده است. امید داریم با به کارگیری تکنولوژی روز، بتوانیم کامپاندهای خاص تولید کنیم.
بسپار- در بحث دانش بنیانی و همکاری شما با مراکز دانشگاهی و پژوهشگاهی، ایده آن ازکجا آمد و چه برنامه ها و چه حمایت هایی به صورت تعاملی شکل گرفته؟
داودی: یکی از ویژگی های مجموعه ما این بوده که ما با رقبا و دوستانمان در این بخش از صنعت، ارتباط نزدیکی برقرار کردیم. هم در نمایشگاهها و هم جلسات دوره ای با رقبا و همکاران داریم. من فکر نمی کنم اگر اسم پاسارگاد پلیمر پیوند جایی آورده شود، همکاری از ما خاطره بدی در رقابت داشته باشد. رقابت سالم را انجام می دهیم. با آنها تعامل داریم و در بسیاری از موارد از مواد اولیه یکدیگر استفاده میکنیم. بارها پیش آمده که ما با دوستانمان تبادل انبار به انبار داشتهایم.
در ارتباط با تعامل علمی با پژوهشگاه چون یکی از استراتژیهای ما تولید موادی بود که در کشور تولید نمیشود و میخواستیم کار جدید و نو ارایه بدهیم باید کار به شکل علمی انجام میشد. از طرفی پژوهشگاه محیط علمی و آرامی است که تیم ما آنجا هم میتوانند بحث های علمی را داشته باشند و هم از آزمایشگاهها و کارگاه ها و امکانات آن استفاده کنند. اساتید هم برای طرح مباحث و حل مسایل در دسترس هستند. پژوهشگاه هم با ما تعامل لازم را انجام داد. تیم داوری گذاشتند و یک روز تمام با هم مباحثه علمی داشتیم تا فعالیت های دانش بنیان ما را پذیرفتند و در آنجا شروع به کار کردیم.
بسپار- خطوط تولید در صنعت آمیزه سازی، آیا در ایران قابل تامین هستند؟ چرا بلی و چرا نه؟ آیا برای واردات خطوط مشکلی داشته اید؟
داودی: اگر بخواهیم الگوبرداری سیستماتیک انجام دهیم، باید از کشورهای صاحب سبک استفاده کنیم که به واسطه تحریم در خیلی موارد موفق نمی شویم. پس ماشین آلات ما خیلی به روز نیستند. تا امروز ما به خاطر منابع انسانی و انرژی ارزانتر می توانستیم وارد بازار رقابتی بشویم که این مزیتها را هم داریم از دست میدهیم. من نگران دو سه سال آینده هستم که با این وضعیت عدم امکان تامین انرژی و گران شدن آن و دسترسی سخت به نیروی انسانی، وضعیت تولید چه خواهد شد؟
تاکید کنم که شخصا به سازنده داخلی احترام می گذارم. چون با این شرایط، ساخت ماشین آلات کار هر کسی نیست. خودم هم ماشین داخلی دارم و از ماشین و خدمات پس از فروش آن راضی هستم ولی واقعیت این است که پتانسیل داخلی تا یک توان و ظرفیتی پاسخگوست. خود ماشین سازها هم مشکلاتی مشابه ما دارند، قطعات آنها هم وارداتی است. برای ثبت سفارش یک ماه در وزارت صمت، 45 روز تخصیص ارز و سه ماه رسیدن سفارش از چین زمان می برد، همینطور نیمی از سال از دست می رود!
متاسفانه برای واردات ماشین آلات بسیار کلنجار می رویم تا ثابت کنیم که ساخت داخل به طور مثال توان تولید با این سرعت و این میزان مصرف انرژی را ندارد. هر ماشینی را با هر تکنولوژی نمی توانیم وارد کنیم و در این حوزه دستمان کمی بسته است. برای یک رقابت بین المللی سرعت تولید و خروجی ماشین در کنار عوامل دیگری مثل مصرف انرژی و غیره اهمیت زیادی دارد.
بسپار- اصولا در عرصه رقابت در بازارهای هدف صادراتی در منطقه و سایر نقاط ایران دارای چه فرصت ها و چالش هایی ست؟
داودی: صادرات زیرساختهای خود را لازم دارد. ما دو نوع مواد اولیه داریم. وارداتی که شامل پلی آمیدها، الیاف شیشه، افزودنیها و سایر موارد است. داخلی که توسط پتروشیمی های کشور تولید می شود. طبیعی است که صادر کردن مجدد مواد وارداتی بعد از آمیزه سازی کار سختی است. روی مواد داخلی هم باید ارزش افزوده ایجاد کرد. این هم به شرطی است که پتروشیمیها با ما تعامل کنند یا شرایط اعتباری خرید ایجاد کنند یا قیمت بهتری ارایه دهند (اگر همین مواد را در خارج کشور ارزانتر بفروشند، خب طبیعتا کار ما سخت خواهد شد) یا بازیافت قوی داشته باشیم. از نظر من یکی از راه های بقا در صنعت کامپاندینگ، صادرات است، اما صادرات هم کار آسانی نیست. صادرات به زیرساختهای تکنولوژیک احتیاج دارد. ماشین آلات باید به روز باشند. ولی به طور کلی الان کشورهای CIS به خاطر بحران های سیاسی و اقتصادی که برایشان ایجاد شده، شرایط خوبی برای واردات مواد از ایران دارند. همچنین واردات از آنها (و روسیه) به دلیل زمان ارسال کوتاهتر نسبت به واردات از چین مزیت دارد. کار با چین دست کم 4 ماه خواب سرمایه به همراه می آورد ولی خود ما مبادلات تجاری با روسیه و نمایندگی موادی را داریم که از زمان واریز پول، 15 روز بعد مواد در کارخانه است. کار کردن با این کشورها فعلاً توجیه اقتصادی دارد. البته این موضوع مقطعی است و اگر مشکلات سیاسی و اقتصادی این کشورها حل شود، قطعا به سمت اروپا برخواهند گشت.
بسپار- حضور در نمایشگاه های داخلی و خارجی و تبلیغات و … را تا چه حد در توسعه کسب و کار خود موثر می دانید؟ ایا در ایران پلاست حضور دارید؟
داودی: ما در نمایشگاه ایران پلاست حاضریم اما این نوع از برگزاری سالیانه توجیه علمی ندارد. حتی نمایشگاه های بزرگ دنیا مثل K در دوسلدورف آلمان هم سه سالانه هستند، چون تغییرات تکنولوژی در صنعت پلاستیک به صورت سالانه رقم نمی خورد. شرکت ها به زمان بیشتری برای ارایه تکنولوژی، معرفی دستگاه و ارایه محصول جدید در نمایشگاه های تخصصی از جمله ایران پلاست نیاز دارند.
بسپار- قطعی برق در زمان های پیک مصرف و تصمیم دولت از شیفت دادن این قطعی از مصارف خانگی به صنعتی آیا روی فعالیت شما به عنوان واحدی که فرایند تولید اکسترودر و پیوسته دارد چه قدر تاثیر داشته؟
داودی: قطعی برق ما از یک روز به دو روز افزایش پیدا کرده است. این باعث آسیب و فشار شدید به ماشین آلات می شود. گذاشتن ژنراتور یک راه حل هست ولی خودش مشکلاتی دارد. توان محدودتری دارد و سوخت خود را می خواهد. برای محیط زیست هم مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. در هر حال قطعی برقی شهرک های صنعتی، کاهش تولید و به دنبال آن اشکال در تحویل به موقع سفارشات به مشتریان را هم به دنبال دارد.
بسپار- نقش تشکل ها و انجمن ها در این حوزه چگونه ست؟
داودی: انجمن تخصصی ما انجمن مستربچ و کامپاند است که من خود عضو فعالی در آنجا هستم. زحمات زیادی در این انجمن کشیده می شود ولی باید قویتر عمل کنیم. یک شرکت تعاونی هم ایجاد شد که فکر می کنم باید آن را با دیدی فراتر فعالتر کنیم. برای هر کاری نباید دستگاه بیاوریم، اگر همکاری آن دستگاه را دارد، از آن استفاده کنیم. چرا ما در ورزش های گروهی ضعیف و در ورزش های انفرادی قوی هستیم؟ باید فرهنگ همکاری را تقویت کنیم. بزرگترین شرکت های دنیا هم برای هم افزایی و اثربخشی بیشتر ادغام می شوند (Sony/Ericsson). با فرهنگ کار تیمی و گروهی می توانیم محصول مشترک تولید کنیم. هر کدام ما ظرفیت علمی و توان تولیدی داریم که اگر در کنار هم قرار گیرد، قوی تر خواهیم شد.
انجمن ها در راستای همگام و همراستا کردن این ظرفیت ها باید نقش پر رنگ تری از خود نشان دهند تا با استفاده از پتانسیل های موجود در بنگاه های تولیدی، گامی بزرگ در عرصه جهانی برداریم. این امر نیازمند مدیریت و همدلی بیشتر انجمن ها در کنار اعضا و دیگر انجمن های حمایتی می باشد.
بسپار- در پایان؟
داودی: برای به کار گرفتن فناوریهای جدید باید تمام تلاش خود را بکنیم. هم در مدیریت دانش و به اشتراک گذاری آن و هم اینکه برای نسل جدید تا آنجا که در توان صنعتگران است، زیرساخت ایجاد کنیم. این نسل باید بماند. سازمان های ما باید بتوانند با تکنولوژیهای تازه مثل اینترنت اشیا و سیستمهای هوش مصنوعی کار کنند. اگر نتوانیم خود را با این فناوری های روز تطبیق بدهیم و همراستا کنیم، رشد و پیشرفت ما کند خواهد شد. برای همین از همه صنعتگران میخواهم همکاری کنند تا بتوانیم از بروز این کاستی و خسران در صنعت آمیزه سازی پلیمرها ممانعت کنیم.