سوال فرآیندکاران: چه خروجی می توان انتظار داشت؟
برگردان: دکتر فاطمه خودکار
چکیده
فرایندکاران این سوال را از طراحان ماردان زیاد میپرسند. اما نه برونداد و نه دمای مذاب نمیتواند بدون داشتن جزئیات بسپار و فشار کلگی (head pressure) پیشبینی شود.
ماردان رانشگر (اکسترودر) به تنهایی، سامانهی پیچیدهای نیست. ماردان تنها جزئی است که اثر متقابل با طراحی رانشگر، رئولوژی و سایششناسی (تریبولوژی) بسپار و فشار کلگی دارد. شما نمیتوانید بدون دانستن تمام این اطلاعات، برونداد و دمای مذاب را برای طراحی ماردان معینی پیشبینی کنید. برای رانشگر با طراحی ماردان معلوم، برونداد و دمای مذاب به شدت تحت تاثیر مشخصات بسپار و فشار کلگی است.
با سیالات نیوتنی نظیر روغن، آب یا شربت که در دمای مشخص گرانروی ثابتی دارند، افت فشار ناشی از ریژه (tooling) تحت شرایط همدما با برونداد نسبت مستقیم دارد. به عبارت دیگر، با دوبرابر شدن برونداد انتظار میرود فشار کلگی دوبرابر شود. این مشخصهی ریژه (دای) است و به صورت رابطه زیر بیان میشود. در این رابطه، Q، برونداد، Dp افت فشار ناشی از ریژه، m گرانروی سیال و K مشخصهی ریژه است.
Q=KDp/m
این رابطه برای بسپارها بکار نمیرود، زیرا رفتار غیرنیوتنی یا روانشوندگی برشی (shear-thinning) با افزایش دما و آهنگ برش نشان میدهند. بنابراین در برونداد دلخواه، گرانروی بسپار (m) با توجه به آهنگ برش و دما در سراسر ریژه تغییر میکند و برای پیشبینی فشار کلگی، باید از دادههای گرانروی بسپار/ آهنگ برش استفاده کرد.
همانطور که در شکل 1 مشاهده میشود، اثر رقیق شدن برشی برای هر بسپار و نوع آن متفاوت است. به علاوه، هر منحنی به ترتیب با افزایش یا کاهش دما، به سمت پایین یا بالا منحرف میشود. اثر آهنگ برش و دما روی گرانروی بسپار درون ریژه میتواند منجر به تغییرات قابل توجه افت فشار ناشی از ریژه شود.
[EasyDNNGallery|17840|Width|200|Height|200|position||resizecrop|False|lightbox|False|title|False|description|False|redirection|False|LinkText||]
شکل 1: اثر روانشوندگی برشی
محاسبات جریان درون ریژه، به علت نوسانات جریان و آهنگهای برش بسیار مختلف که در اکثر ریژهها رخ میدهد، بسیار پیچیده است. اثر مشابه در ماردان نیز رخ میدهد، زیرا قابلیت پمپ کردن آن با آهنگ برش، دما و در نتیجه گرانروی بسپار ارتباط دارد. مشخصهی ماردان از طریق اختلاف بین جریان غژکی (drag flow) و جریان فشاری تعیین میشود. محاسبات جریان فشاری به گرانروی و کانال های ماردان بستگی دارد. زیرا محاسبات در ریژه و ماردان کاملا متفاوت است و حتی اگر گرانروی در هر دو برابر باشد، روش یکسانی برای محاسبهی اثر خالص وجود ندارد. با هر یک باید به طور جداگانه برخورد کرد.
از آنجایی که فشار در هر دو انتهای فرایند رانشگری، فشار جو است، به منظور دستیابی به سامانهای متعادل، فشار ناشی از ماردان باید معادل افت فشار ناشی از ریژه باشد. بنابراین برای تعیین برونداد واقعی، باید اثر متقابل ماردان و ریژه را درنظر گرفت. چنانچه افت فشار برای به جلو راندن بسپار در طول ریژه تغییر کند، برونداد ماردان به طور عکس تحت تاثیر جریان فشاری درون ماردان قرار میگیرد. جریان فشاری، افت برونداد در نتیجهی افزایش فشار کلگی است. با اعمال جریانی معکوس در ماردان (یا بازچرخانی جریان در بخش پمپش ماردان) که بسیار شبیه بستن شیر در هر پمپ سیالی است (و ماردان یک پمپ حلزونی است) چه رخ میدهد: افت فشار بیشتر در ریژه، برونداد کمتر ماردان در سرعت ماردان معین، و فشار کمتر.
متن کامل این مقاله را در شماره 176 ام ماهنامه بسپار که در اردیبهشت ماه منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.
[EasyDNNnewsLink|244]