نشستی با حضور فعالین بخش صنعت، دانشگاه و دولت/ زنگ خطر به صدا درآمده است: ورشکستگی آبی در کشور

بسپار/ ایران پلیمر یکی از مهم ترین و آسیب پذیر ترین منابع در دنیای امروز، آب است. ایران ما امروز در چالشی بزرگ با کم آبی قرار گرفته که در ساهای آینده و با افزایش دمای کره ی زمین قطعا شدت خواهد گرفت. اگر امروز چاره ای برای این بحران اندیشیده نشود (و شاید سالهای پیش باید برای آن فکر و برنامه ریخته می شد) و اقدامی صورت نپذیرد، قردا خیلی دیر است.
ماهنامه ی بسپار نیز در راستای مسوولیت اجتماعی خود و پس از سلسله مقالاتی که از ابتدای سال 97 تا کنون در زمینه کم آبی در ایران به چاپ رسانده، نقش خود را برای رسیدن به راه حل های ممناعیت از بروز این بحران و انعکاس آن به تصمیم سازان ارشد کشور فرو نخواهد گذاشت. به همین منظور و با توجه به جایگاه پلیمرها در مدیریت منابع آب خصوصا در بخش کشاورزی در کشور، نشستی با حضور کارشناسان و فعالان صنعت پلیمر: دکتر حسین نازکدست از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، صادق صادقی معاونت ریاست دفتر طرح توسعه گلخانه های وزارت جهاد کشاورزی، محسن جمالیان مدیرعامل شرکت PES و عضو هیات مدیره انجمن لوله و اتصالات پلی اتیلن، علیرضا صحاف امین، مدیر فنی گروه صنعتی وحید و رییس کمیتهی استاندارد انجمن لوله و اتصالات پلی اتیلن، عباسعلی متوسلیان، مدیرعامل گروه تولیدی صنایع یزد پولیکا و مشاور ارشد انجمن ملی و رییس سابق انجمن تولید کنندگان لوله و اتصالات پی وی سی، دکتر میلاد مهرانپور مدیرعامل گروه دانا پلیمر و عضو هیات علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و محمد علی کردی، دبیر انجمن پلی اتیلن به دعوت ماهنامه بسپار و در دفتر این مجله برگزار شد. امید است با تلاش مستمر و پیگیریهای متعدد، بذری باشد که درختی پربار شود.
در ابتدای جلسه، مهندس تبسم علیزادمنیر سردبیر ماهنامه بسپار صورت جلسه را عنوان کرد: در طی سلسله مطالب بسپار برای پرداختن به معضل کم آبی که یکی از معضلات بزرگ کشور است، تصمیم شد تا نشستی با حضور فعالات صنعت پلیمر برگزار کنیم تا به چاره اندیشی برای این مساله و نقش و اهمیت پلیمرها در آن بپردازیم.
در ادامه پروفسور حسین نازکدست که از دههی هفتاد شمسی در زمینهی آبیاری تحت فشار پروژههایی طراحی و اجرا کرده است، طرح مساله را اینگونه ادامه داد: متاسفانه الگوی کشت مشخصی برای کشور تعریف نشده است. تا جایی میتوان دولت را مقصر دانست اما تغییر از مردم آغاز میشود. شاید این ضربههای اقتصادی که اکنون به کشور وارد میشود قابل جبران باشد اما ضربههای فرهنگی غیر قابل جبران یا به سختی جبران پذیر است. انسان ایرانی امروز در مقابل وطنش احساس مسوولیت نمیکند. عدم علاقه به کشور بیماری بزرگی است. هنوز این زنگ خطر به صدا در نیامده که اگر به همین صورت پیش برویم آبی برای فردای کودکانمان باقی نخواهد ماند.
دوستان، آنچه مسلم است این است که بحران در راه است. کاری که امروز در کشور انجام میشود از بین بردن حق الناس است. ما سهم آب نسلهای آینده را از بین میبریم و فاجعه بار تر اینکه برایمان اهمیتی هم ندارد. زمانی که ملتی تعلق خود به سرزمینش را از دست بدهند، بخشی از هویت آنها از بین رفته است.
مهندس صحاف با ارایه آمار از وضعیت خشکسالی کشور، حاضرین را از آخرین وضعیت کنونی آب در کشور مطلع کرد (در شمارهی 190 بسپار طی مصاحبهای با ایشان آمارها به تفصیل بیان شد): علی رغم هزینههای انجام شده و سیاست گذاریهای موفق، در اجرا ناکارآمد بودهایم. یکی از برنامههای ما به عنوان مسوولیت اجتماعی، آموزش کشاورزان بوده است. هرچند که در اصل متولی ترویج آبیاری صحیح و پربازده، وزارت جهاد کشاورزی است. همچنین تدوین استانداردهای مختلف از جمله برای نوار و لوله آبیاری از برنامههای دیگر ما در انجمن بوده است. اما همچنان قریب به 90 درصد آبیاری کشور از طریق سنتی انجام میشود و آبیاری قطرهای نیز با کیفیت و راندمان پایین انجام میپذیرد. دولت و مردم هنوز اضطرار کمبود آب را حس نکرده اند و اگر کسی به سمت آبیاری نوین آمده از روی ناچاری بوده است. ترویج در محل راهکاری است که پیش گرفتهایم تا به مهندسین مشاور، پیمانکاران و کشاورزان شیوههای بهرهوری مناسب از آب را آموزش دهیم. اگر به شکل سیستماتیک نگاه شود در نهایت هزینه نیز کاهش پیدا خواهد کرد.
مهندس جمالیان صحبت های خود را اینگونه آغاز کرد: متاسفانه ما در کشوری زندگی میکنیم که در زمان بحران به فکر راه حل میافتیم و چیزی به نام پیش بینی و پیشگیری از بحران در نظام کاری و مدیریتی ما جای ندارد. در حال حاضر کشاورز برای آبیاری زمین خود پولی پرداخت نمیکند و مسلم است که به سمت شیوههای نوین آبیاری که دوستان در حال ترویج آن هستند نمیرود. حفاری چاههای غیر قانونی در دولت نهم و دهم به این وضعیت نابسامان دامن زد. وقتی آمار صحیح در دست نیست، برنامه ریزی و به تبع آن کار مفید هم نمیتواند ممکن شود. برای مثال در سایر کشورها، سیب زمینی قبل از ورود به بازار در کارخانه شسته شده و خروجی آب شستشو مجددا برای کشت مورد استفاده قرار میگیرد. اما در ایران سالانه بخش بزرگی از پروتیین خاک برای کشت سیب زمینی از بین میرود و وارد فاضلاب خانه ها میشود! بنابراین پس از چند سال برداشت، خاک قابلیت کشت مجدد نخواهد داشت. آیا در سه دههی گذشته دستاورد ما در صنعت و توسعهی تولید قابل قبول بوده است؟ تولید در ابتدا باید بر اساس نیاز سنجی انجام پذیرد. مجوزهای بی حساب و کتاب، نه تنها سرمایهی کشور را به باد داد بلکه به تخریب شدید محیط زیست منجر شد که نمونهی آن دریاچهی ارومیه است که متاسفانه به کویر نمک تبدیل شده است.
از نظر من صدا و سیما میتواند فرهنگ ساز خوبی در این زمینهها باشد. مثلا یک برنامهی زمان بندی شده توسط خود ما تولید کنندگان و فعالان رسانههای تخصصی تهیه و بین کشاورزان توزیع شود. چرا که فرهنگ سازی باید ادامه دار باشد.
مهندس متوسلیانهم گفت: در ابتدا برای تشکیل این جلسهی تخصصی با محور آبیاری و نقش لولههای پلیمری از ماهنامه بسپار تشکر میکنم.
ما همهی مراحل صنعت را لمس کردهایم بنابراین عدم وجود زبان مشترک بین ما و بخش دولتی موجب عدم تفاهم در سیاست گذاریهای مربوط به حوزه آب شده است. ابتدا باید پرسید استفاده از امکانات موجود در کشور برای بهینه سازی مصرف آب جزو اولویتهای حکمرانی است یا خیر. اگر پاسخ این سوال را دریافت کردیم آنگاه میتوانیم روی کمک و برنامهریزی بخش دولتی در این امر حساب باز کنیم. در غیر این صورت تشکلها و انجمنها که دغدغهی منافع ملی دارند باید وارد عمل شوند. نخبگان و منتخبین صنعت در تشکل حضور دارند و دلسوزانه فعالیت میکنند. انجمن پلی اتیلن و PVC با سابقهای که دارند و نیروی انسانی، نوسازی و شناختی که کم و بیش در کل کشور نسبت به آنها وجود دارد در زمینهی آموزش بسیار فعالند و پتانسیل بالایی برای بحث آموزش که به آن اشاره شد دارند.
این سرزمین آنقدر وسیع است که هریک از صنایع از جایگاه خود برخوردارند هیچیک جای دیگری را تنگ نخواهد کرد. بنابراین باید از پتانسیلها به بهترین نحو ممکن استفاده شود. باید فعالیت کارشناسی انجام شود تا مشخص شود در هر قسمت از کشور با توجه به شرایط اقلیمی چه نوع شیوهی کشت و چه نوع لولهای بهترین بازخورد را دارد. با توجه به آمار اتاق ایران، فقط 5 درصد تولیدکنندگان در عضویت تشکلها هستند. انجمن پی وی سی تنها انجمنی است که با سازمان حمایت و نظارت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان قرارداد دارد اما هیچ ارادهای برای رشد صنعت و شکوفایی آن وجود ندارد. در یک بخش، اعمال سلیقه، اجازهی ورود صنعت پی وی سی به مبحث آب و خاک را نمیداد که با پیگیریهای مکرر توانستیم آن را در نهایت شکسته و به این بخش وارد شویم. در بخشهای مختلف بر مبنای بهره برداری و نصب و اجرا برنامههای آموزشی اجرا کردیم و بیشتر چانه زنی، بر سر پذیرفتن است. در بسیاری از مناطق دیدهایم که حتی اگر لولههای با کیفیت هم خریداری شود به دلیل عدم آموزش، بهره وری نخواهد داشت. به همین دلیل پرسنل ما تا بهره برداری در محل حضور داشتند و به اجرای پروژه کمک کردند.
وزارت جهاد کشاورزی تنها در یزد 2500 نفر نیرو دارد. دکتر حجتی ریاست خانهی صنعت و معدن استان یزد بیان کرد کل وزارتخانههای کانادا در یک درپارتمان متمرکز شده و با 4 هزار نیرو کارها را پیش میبرند. حال با بررسی خروجی این دو بخش متوجه تفاوت بین مدیریت دولتی در کانادا و ایران میشوید. من در کمیسیون آب و کشاورزی اتاق حضور دارم و در آنجا این مسایل و آمارها بررسی میشود. میتوان یک جلسه ترتیب داد که از اطلاعات آن استفاده شود.
در سیستان و بلوچستان در زمینی که به ظاهر آبی در آن وجود ندارد لولههای جدارهی چاه میفروشیم. پرسیدم برای چه محصولی 80 متر چاه حفر میکنید تا به آب برسید؟ پاسخ میدهند هندوانه! فقر مالی و فرهنگی در این قسمت بیداد میکند و بودجهی اختصاص یافته تا رسیدن به بخش اجرایی ذوب شده و چیزی از آن باقی نمیماند.
البته من این جلسه را به فال نیک میگیرم و به نظرم باید با وزارت جهاد کشاورزی به یک اساسنامهی مشترک برسیم و به آن ترتیب حرکت کنیم.
پروفسور نازکدست به طرح راه حل دوستان اینگونه پاسخ داد: تا به امروز مدیریت منابع آبی کشور به دست دولت و وزارتخانههای مختلف بوده است. این منابع تحت مدیریت و نظارت آنها انجام پذیرفته است. اگر قرار بر بهبود وضعیت بود که به این بحران دچار نمیشدیم! این بخش امتحان خود را پس داده است. یا نمیداند که راه حل چیست (آمار، دانش فنی و مطالعات جهانی در قسمت استفاده از بهینه آب را در اختیار ندارد) و یا میداند اما آنقدر درگیر مسایل روزانه مانند همین مدیریت نرخ ارز است که مسالهی آب که به این بزرگی است در اولویتهایش قرار ندارد. تا قبل از آنکه خیلی دیر شود بخش خصوصی باید آستین بالا بزند و از بروز فاجعه جلوگیری کند.
در کلاسهای من 51 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد حضور دارند. در صورتی که استاندارد جهانی 12 دانشجوست. می گویند از این تعداد تنها ده تا از دانشگاههای شریف و پلی تکنیک و غیره هستند، بقیه غیرانتفاعی (یعنی پول می دهند و در کلاس می نشیند)! پاسخ دادم درس دادن به این دو سطح با اختلاف زیاد ممکن نیست اما گوش شنوایی نیست.
اگر از دست مقامات اجرایی کاری برآمده بود که ما امروز اینجا نبودیم. امروز برای چاره اندیشی از دستاندرکاران صنعت گرد هم آمدیم. شناخت سازمانهای درگیر با موضوع کم آبی و ارایه اطالاعات و حتی راه حلهایی که بخش صنعت برای آن دارد میتواند یک راه حل عملی و قدمی رو به جلو باشد.
مهندس جمالیان در پاسخ گفت: یکی از راه حلها میتواند تفویض اختیار به اتاق بازرگانی ایران و از طریق اتاق به تشکلها باشد تا تشکل ها بتوانند مسایل را با اختیار خود پیگیری کنند و رسیدگی به امر خشکسالی تنها در انحصار وزارتخانهها نباشد. هر تشکلی در ارتباط با تخصص خود، بازویی برای کار اجرایی و بهبود وضعیت باشد. همهی ما از میزان راندمان کاری بخش دولتی آگاهی داریم. وزارت صنعت و جهاد کشاورزی و غیره. گاها مشاهده شده بودجهی پرسنل و موارد دیگر را از قسمت عمرانی برداشتهاند. از نظر من اتاق بازرگانی در حال حاضر از تحصیل کردگان و افراد دغدغهمند تشکیل شده که میتواند به شفاف سازی، پیگیری، ایجاد آمار و برنامه ریزی صحیح کمک کند. اطمینان دارم این نظر مورد قبول تمامی تشکلهای ایران است.
کردی: در ابتدا بابت جسارت در محضر اساتید عذر خواهی میکنم. طرح مساله یکی به صورت بالا به پایین و یکی به صورت پایین به بالا قابلیت اجرایی دارد. از نظر من پیشنهاد مهندس جمالیان بسیار کارا بود که این امر از پایین به بالا هدایت شود. چرا که شخصا شاهد بودم که وزارت جهاد کشاورزی گفتند سال 96 برای مثال قرار بوده میزان خاصی بهینه سازی شود که بخشی از آن را وزارتخانه تنوانسته به انجام برساند. پس به موضوع واقف هستند اما طبق سخن پروفسور نازکدست، در اولیتها قرار ندارد.
صحاف: نشر سیستم های مدرن، مهم ترین برنامهای است که باید در جهت آن کوشید. نگاه قیمیتی صرف اگر به نگاه سیستمی تبدیل شود به جای لولههای کم بازده بی کیفیت اما ارزان از لولههای پر بازده استفاده میشود که در طولانی مدت هزینه خود را جبران خواهد کرد. بدون آمار نمیتوان کاری از پیش برد. ما هم آمار ایران در بخشهای مختلف مصرفی، هم جهانی و حتی آمار مقایسهای را ارایه کردهایم. امنیت غذایی کشور به هشت کالا وابسته است و میتوان از بهینه سازی مصرف آب در این هشت کالا شروع کرد. پس راه حل مشخص است. همایشهای محلی در نقاطی که اینگونه کشتها انجام میپذیرد میتواند راهساز باشد.
مهندس صادقی به نمایندگی از وزارت جهاد کشاورزی، دربارهی موضوعات مطرح شده و راه حل های پیشنهادی پاسخ داد: من فقط به نمایندگی از بخش گلخانه وزارت جهاد کشاورزی میتوانم پاسخگو باشم. بحران آب مساله ای است که همهی بخشها را شامل میشود و از دیدگاههای مختلف میتوان به آن نگاه کرد از جمله کشاورزی و نحوهی برداشت آب و غیره. برداشت دوستان رویکرد ما نیست. ما با یک صورت جلسهی تعریف شده و به یک رویکرد دولتی وارد نمیشویم. دکتر بنی عامری نیز فردی بسیار عملگراست و طرح توسعه گلخانههای کشور که شاید به 10 الی 15 نفر برای اجرا نیازمند باشد توسط چهار الی پنج نفر در دفتر ما در حال پیگیریست. من از سال 1370 در بحث آبیاری گلخانهها ورود کردم و فعالیت داشتم. هدف، اثر گذاری است و میدانیم به دنبال چه هستیم اما ابزارها نیز حایز اهمیت هستند. بسیاری از ابزارهای مهم در اختیار ما نیست. حتی در قدرت یک وزارتخانه نیست و نیاز به هماهنگی چند وزارتخانه دارد که کار را بسیار سخت میکند. ایدههای خوبی ارایه میشود و کارهای خوبی در حال انجام است و از جمله اهداف ما واگذاری بسیاری از برنامه ها به بخش خصوصی است چرا که می تواند بسیار پویا تر از بخش دولتی عمل کرده و در واقع این پویایی را که در بخش دولتی نیست ایجاد کند. برای تحقق آن سمینارهایی برگزار کردهایم و در حال حاضر تا حدود 12 کارگروه تشکیل دادهایم که حدود 90 درصد آن بخش خصوصی هستند تا ما به عنوان ناظر و کمک کننده در کنار آنان باشیم.
چشم انداز بخش گلخانه بر سه عنصر متمرکز است: 1-آب 2-انرژی 3-سلامت غذا
مسایل اقتصادی و معیشتی زیر مجموعه ی این سه عنصر است. برای مثال مصرف آب برای فلفل دلمه ای از هر کیلو گرم محصول تولید شده 4 لیتر تا 25 الی 30 لیتر متغیر است. برای رسیدن به بهینه سازی آب و 4 لیتر در ازای هر کیلوگرم، به دانش فنی نیاز است که ایجاد زیرساخت را میطلبد و متاسفانه زیر ساختها برای پیاده سازی دانش فنی هنوز فراهم نشده است. هرچند بازخورد خوبی داریم و تا به حال رشد خوبی داشتهایم. بنابراین دیدگاه و سرلوحه ما نیز کاهش مصرف آب است.
بحث کاربرد پلیمرها در گلخانه بسیار جای کار دارد. البته خوشبختانه بخش عمده مشکلات ما در بخش پوششهای گلخانهای و غیره کمتر شده و با کمال جرات محصولات داخلی را به مشتریان معرفی میکنیم. اما یکی از مشکلاتی که همچنان در توسعه محیطهای کنترل شدهی کشت وجود دارد شامل گلخانهها، سایبانها، ساختارهای پلاستیکی و حتی مالچ هاست. مشکل توسعه سایبانها از دیدگاه بحران آب و خسارتهای مختلف است که زیر مجموعه تولید پلیمری کشور است و شرکتهای داخلی پاسخگوی نیازهای مورد نظر نیستند. بحث بادهای شدید و تگرگ و غیره هم هست و برای کشاورز نیز پوششهای وارداتی توجیه اقتصادی ندارد. در زمینه مالچها کمی بد عمل کردهایم و متاسفانه کشاورزان بدون داشتن اطلاعات کافی، طرح توسعه اجرایی میکنند. بنابراین در خصوص مسایل زیست محیطی دردسر ساز میشود. به صورت جدی به دنبال تقویت بخش خصوصی هستیم و یکی از اقدامات در این زمینه، تقویت انجمن ملی گلخانه سازان بود اما به دلیل پراکندگی بخش خصوصی و درگیریهای داخلی، اصل کار تحت تاثیر قرار گرفت که انجمن هارا نیز تضعیف میکند.
در پیشبرد برنامه ها و به خصوص بخش اجرایی نباید سیاست زده باشیم. کم کاریها را میپذیرم اما اصل موضوع همگرایی است. بخش خصوصی و دولتی باید به نوعی همگرایی برسند تا بتوانند به بهترین شکل در پیشبرد اهداف موثر باشند.
مهندس جمالیان در پایان صحبتهای جناب صادقی این سوال را مطرح میکند: آیا هدفی برای توسعه فضای کشت گلخانهای طی مدت زمان مشخص صورت گرفته است؟ در مناطق بادخیز چه چارهای اندیشیده شده؟
مهندس صادقی ار برنامه بلند مدت توسعه گلخانههای کشور می گوید: طبق برنامه ی ششم توسعه گلخانهها، باید 40 هزار هکتار از سطح زیر کشت بیرون را زیر کشت گلخانهای بیاوریم که شاید بلند پروازانه باشد اما در یکسال گذشته بر اساس برنامه جلو رفتیم و در سه ماه سال 97 از برنامه جلو افتادیم اما برخی مسایل کشور باعث ترمز طرحهای توسعهای میشود.
سالها پیش در خصوص بحث باد با یک شرکت بلژیکی در این خصوص صحبت میکردم. آنها گفتند مشکل شما سازه و روش پلاستیک کشی است نه جنس پلاستیک. از آن به بعد سعی کردیم به گلخانه داران آموزش دهیم که به صورت عرضی پلاستیک کشی نکنند و امروز روش طراحی صحیح سازه و استفاده از بادشکنهای مصنوعی را به گلخانه داران پیشنهاد میکنیم.
پروفسور نازکدست پس از صحبتهای مهندس صادقی بحث را ادامه داد: حرف ما این نیست که ارگانهای دولتی کارشان را انجام نمیدهند، بلکه موضوع این است که اگر صحیح انجام میپذیرفت امروز با بحران مواجه نبودیم. اگر بحران هست، یعنی در بخشی کم کاری صورت گرفته است و مدیریت اجرایی دارای نقص بوده است. استفاده از فیلمهای سه لایهی کشاورزی در سال 95 کلید خورد در صورتی که در عربستان عمری 15 ساله دارد. ما دیر شروع کرده و کند راه میرویم. موضوع بحث ما این است که چه باید کرد؟ اگر قرار است زمینی زیر کشت گلخانه ای برود در کجا و برای چه محصولی؟ آیا عملکرد صحیح است؟ من پاسخ این سوالات را نمیدانم. فقط میدانم که کشورم با بحران مواجه است. کرهی جنوبی یک قسمت خالی ندارد و وقتی از هواپیما به پایین نگاه میکنید تمامی قسمتها را زیر کشت برده است. عربستان که آب بسیار کمتری نسبت به ایران دارد به دلیل بهینه سازی مصرف نگرانیای از این بابت ندارد. اسپانیا با اینکه آب بسیار بیشتری نسبت به ایران در اختیار دارد ولی در زمینه کشت گلخانهای بسیار جلوتر از ما قرار دارد. صحبتهای شما نشانگر این است که به موضوع کم آبی فکر میشود و نگرانی هایی وجود دارد اما آنطور که باید و شاید اجرا نمیشود.
زمانی توانستیم آبیاری تحت فشار را در سال 74 عملیاتی کنیم که وزارت کشاورزی وظیفه تامین هزینه و نظارت را بر عهده گرفت. استاندارد استفاده از لولههای سه لایه اجباری شده است اما کارخانههای تولید کنندهی آن پاسخگوی این حجم از نیاز بازار نخواهند بود و برای توسعهی آن به کمک نیاز است. بخش خصوصی کار خود را آغاز کرده اما باید بهتر اجرا شود. از طرفی چرخش اطلاعات باید بین بخش دولتی و تشکلها به وجود آید. آیا تا به حال از انجمن لوله و اتصالات پلی اتیلن پرسیدهایم کدام روش آبیاری برای کدام گلخانه مناسب است؟ تمامی گلخانههای کشور را که نمیتوان با یک روش آبیاری کرد! آیا به سراغ اخرین تکنولوژیها در زمینه آبیاری رفته ایم؟ این کارها بسیار تخصصی است و همکاریها باید به گونهای انجام پذیرد که به برنامهها شتاب ببخشد. هنوز هم در زمینه آبیاری تحت فشار دچار نقص هستیم و بعد از این همه سال نتوانستهایم ایرادات را برطرف کنیم. تا زمانی که برنامهای اجرایی برای استانداردها نوشته نشود این استانداردها هرچقدر هم اجباری و سخت، تاثیری در بهبود وضعیت موجود نخواهد گذاشت.
باید فکر کنیم که برای شتاب بخشی به این امر چه میتوان کرد؟ دارد دیر میشود. باید فریاد زد آب دیگر نیست… کار تمام است.
کردی اضافه کرد: درجلسه ی فدراسیون صنعت آب در اتاق بازرگانی، نمایندهی زابل اشاره کرد که ما تا دوسال گذشته براورد دقیقی از میزان آبهای زیر زمینی نداشتیم و تخمین زده شده بود که 12 میلیارد متر مکعب است. در دولت اول آقای روحانی برآورد دقیقی انجام پذیرفت و مشخص شد میزان واقعی ذخایر زیر زمینی ایران حدود 7 میلیارد متر مکعب است! یعنی برآورد دقیقی از آب که یکی از استراتژیک ترین منابع هر کشوری است وجود نداشت.
مهندس صحاف به اهمیت گلخانهها به عنوان یکی از راههای پیش روی کشور برای کشاورزی اشاره داشت بیان کرد: ما همیشه در سطح سیاست گذاری و بیان هدف عالی هستیم اما در مراحل اجرایی ضعیفیم. به دلیل همین عدم آموزش ضربههای مهلکی بر بدنهی گلخانهداری، باغداری و در کل کشاورزی ما وارد میشود. برای مثال من بازدیدهای ماهیانهای حداقل از بیست تا سی گلخانه به عمل میآورم، در شهرستان پیشوا نمایندگی داریم که حدود 200 الی 300 گلخانه در آن محل واقع شده است. آنجا یک گلخانهی نمونه هم ایجاد کرده ایم. شخصی تیپ یک و سه دهم از ما خریداری کرده بود و بسیار ناراضی بود که چرا گیاه را آبیاری نمیکند. انتظار تیپ ده را که آب را راکد پای گیاه نگاه میدارد از این نوع تیپ داشت. با مباحث فیلتراسیون آشنایی نداشتند و بحث کردن را عبث دیدم. هیچ دانشی از آبیاری قطرهای نداشتند. در سیستم گلخانهای ما نظام ارباب و رعیتی حاکم است. صاحب محصول خانه نشسته و کارگران پای کار هستند که نوع غرقابی را آبیاری صحیح تصور میکنند. مطمین باشید تا چند سال آینده این گلخانهها از بین خواهند رفت. ما تا کجا سمینار بگذاریم و آموزش دهیم؟ یک دست صدا ندارد.
مهندس جمالیان در تایید صحبت های مهندس صحاف، به کشت هیدروپونیک اشاره کرد: در یک مستند دیدم که دولت آمریکا سربازان از جنگ برگشته را بر سر کار کشت هیدروپونیک گذاشته است. استفاده از نیروها برای هرز نرفتن و همچنین بالا بردن میزان تولید داخلی با کمترین هزینه را ممکن کردهاند. در ایران حتی از نیروی متخصص ما به درستی استفاده نمیشود. باید قبول کرد که مشکلات از بالاست و سیستم اداری کشور مشکل دارد. با وجود درآمدهای کلان نفتی، امروزه به این فلاکت نشستهایم. بنابراین حداقل این بخش باید از وزارتخانهها بیرون آورده شده و با ایجاد اتاق فکر از وزارت نیرو، وزارت کشاورزی و سایر وزارتهای مربوطه با بخش خصوصی تصمیمی برای بهبود وضع موجود گرفته شود.
مهندس صادقی: یکی از مهم ترین مباحث در بحث توسعه گلخانهها و به طور کلی بخش کشاورزی، بحث بازار است. حتی اگر بهترین محصول با بالاترین فناوری دنیا نیز تولید شود اما بازار نداشته باشد موجب ضرر خواهد شد. در بحث بازاریابی، حمل و نقل و غیره نیز مشکل داریم. کشاورز و تولید کننده ما هم تمایل دارد صفر تا 100 فرآیند تولید محصول تا صادرات آن را خود انجام دهد. بحثی با اتاق بازرگانی مطرح شد که با همکاری وزارت کشاورزی نیروهایی – بخشی در داخل کشور و بخشی در خارج – تربیت شوند و بازرگانی تخصصی کشاورزی و گلخانه در قدم اول 50 نفر آموزش ببینند و بتوانند در بازار تاثیرگذار باشند. در بخش آموزش نیز تا حدودی میتوان فشار آورد. تا زمانیکه تمایل و ضرورت آن حس نشده نمیتوان کشاورزان را مجبور به آموزش کرد. حدود 80 کلاس در نقاط مختلف کشور برگزار کردیم به صورت رایگان با پذیرایی و غیره. اما تعداد انگشت شماری در آن شرکت کردند. وقتی پرسیدیم که علت عدم حضورشان چیست پاسخ دادند ما سالهاست در این زمینه فعالیت میکنیم و نیازی به آموزش نداریم! همین واحدها بعد از چند سال متوقف شدند و افراد پیگیر برنامههای آموزشی پیشرفت کردند. در سایت وزارتخانه هم از شرکتها دعوت به عمل آوردیم که در صورت توانایی اجرای برنامههای آموزشی با استقبال وزارتخانه رو به رو خواهند بود. دفتر ما نیز در خدمت هر ایده و هر اقدامی برای بهبود و سامان بخشی به معضل آب ایران است.
دکتر مهرانپور در تکمیل مباحث مربوط به بازار و بسته بندی محصولات کشاورزی وارد بحث شد: من از نزدیک با دکتر بنی عامری ملاقات داشتهام و ایشان فرآیند تولید تا سلامت زیست محیطی و بهینه سازی آب را به صورت یک چرخه در نظر میگیرند و ایدههای خوبی برای بهبود شرایط دارند. ما اکنون 5 گلخانه در حال تاسیس داریم که همگی آنها ادعا میکنند بزرگترین گلخانهی جهان هستند. به علت داشتن شریک خارجی، از سیستمهای روز دنیا استفاده میکنند و جرخهی تولید و فروش کاملی طراحی کردهاند. به شکلی که بسته بندی هم در محل انجام شده و مستقیم به عمان صادر میشود و مشکل بازار فروش ندارد. زمانیکه بازیگران بزرگ وارد کار میشوند، بازیگران کوچک از نظر قیمتی توانایی رقابت ندارند و قطعا با بالا بردن هزینهآب، کشاورزانی که به روش غرقابی فعالیت میکنند از چرخه حذف خواهند شد. هرچند از میزان اشتغال کم میشود و یک ارگان باید این سیستم را زیر یک چتر جمع کرده و مانع از ورشکستگی و از بین رفتن آنان شود. اگر به حال خود رها شوند هم منابع کشور را تلف می کنند و هم به مرور ورشکسته میشوند. همانطور که یک ژاپنی که از خودروی برقی استفاده میکند حق دارد از من که همچنان از سوخت فسیلی و خودروی پر مصرف دندهای استفاده میکنم ناراضی باشد، من هم از کسی که کشت غرقابی انجام داده و منابع کشورم را هدر میدهد ناراضیام. حتی در صورت ورشکست نشدن باید جلوی این واحدها گرفته شود. با گسترش گلخانههای بزرگ، گلخانه های کوچک زیر چتر آنها رفته و با تکنولوژی روز دنیا فعالیت میکنند.
در بسته بندی دو موضوع مطرح است: یکی بعد از تولید محصول است که زمان نگهداری آن را بالا ببرد. یکی از دلایلی که ایران صادرات میوه ندارد بسته بندی بی کیفیت است که محصول را تا رسیدن به مرز فاسد میکند. البته پروژههایی را با دفتر دکتر بنی عامری آغاز کرده ایم. مسالهی بعدی مصرف کننده است و بسته بندی خرد. از هر چند کیلو میوهی خریداری شده مقداری فاسد شده و دور ریخته میشود و میزان آبی که برای هرکیلو از این محصولات فاسد شده استفاده شده به کلی هدر رفته است. در بهمن ماه هم دورهی دوم سمیناری با موضوع بسته بندی و با تمرکز بر بسته بندیهایی برای کاهش ضایعات با همکاری هم برگزار خواهیم کرد. این موضوع مستقیما با آب مربوط است اما تا زمانی که سیستم فروش به این شکل است، تاثیر آنچنانی نخواهد داشت. در سالهای آینده باید میوه را دانهای فروخت و با بسته بندی کامل که هرکس به اندازه مصرف خریداری و مصرف کند. امیدوارم بخش سیاست گذاری نیز از این ایدهها حمایت کند.
مهندس جمالیان ضمن بیان تفاوت بین پروژههای قدیمی و پروژههای آتی گفت: هرکس امروز برای دریافت وام آمد (برای اجرای روش های نوین آبیاری وزارت جهاد کشاورزی تا 80 درصد وام پرداخت می کند به صورت بلاعوض/ بسپار) ابتدا حضور در برنامههای آموزشی را اجباری کنید. به این ترتیب قبل از شروع و احداث گلخانه، شخص با تکنولوژی های روز دنیا و اهمیت این بخش آشنا خواهد شد. اگر در کشورهای خارجی گواهینامه نداشته باشی به شما ماشین نمیفروشند. برای شروع هر کاری ابتدا باید آموزش لازم را دید. همچنین حداقل یک برنامهی نظارتی بر میزان مصرف آب اعمال شود. همانگونه که روی میزان مصرف شهری اعمال میشود. این نظارت بسیار ساده است. شعار کارآفرینی و اشتغالزایی صنعت، کشور را به نابودی کشاند. کار آفرینی یعنی شروع یک کار جدید که قبلا وجود نداشته و یک نوآوری. نه اینکه قبلا در یک گلخانه مشغول کار بوده اید، امروز بروید مجوز ایجاد گلخانه جدید دریافت کنید و … . نام این کار آفرینی نیست. تقلب از دست دیگری است.
پروفسور نازکدست بر اهمیت ادامه دار بودن جلسات تاکید کرد: جلسه امروز با محوریت لوله های پلیمری و آبیاری برگزار شد. جلسات باید تخصصی تر شده و در موضوعات مختلف برگزار شود. پیشنهادی که همگی بر سر آن توافق داشتیم رواج و پیگیری مسایل در اتاق بازرگانی بود که باید با دست پر و مقاله و آمار و غیره رفت.
مهندس متوسلیان: اگر خود ما در تولیدات محصولاتمان صرفه جویی کرده و با بهینه سازی و ارایه آمار آن را ارایه دهیم و حضور دکتر نازکدست در اتاق بازرگانی میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
مهندس صحاف: پیشنهاد می کنم از ایده و نظر به عمل گرایی برسیم. در دی ماه که نمایشگاه آبیاری سیستمهای تحت فشار است، کارگاه هایی از هر انجمن تعریف کنیم و کار پخته ای ارایه دهیم و اتاق ببیند که بخش خصوصی به این قدرت رسیده و چه با حمایت و چه بدون حمایت آستین را برای گذر از این بحران بالا زده است.
مهندس جمالیان
(ادامه دارد …)
متن کامل این نشست را در شماره 192ام ماهنامه بسپار که در نیمه شهریور ماه منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد .تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.