«اگر جمعه شبها همان احساسی را دارید که شنبه شبها دارید، بدانید کاری را انجام میدهید که عاشقانه دوستش دارید» (فکر بزرگ، نوشته دانی دویچ) کارآفرینی، کار راحتی نیست و هر کسی نمیتواند آن را انجام دهد. درسی که میتوان از نقل قول فوق گرفت این است که جمعه ها (روزهای تعطیل) را نیز همانند شنبه ها (روزهای کاری) بگذرانید. زمانیکه شما کسب وکار خودتان را دارید، این کار هزینه روانی برای شما به همراه دارد. شاخص رفاه موسسه گالوپ (Gallup-Healthways) نشان میدهد ۳۴درصد از کارآفرینان، سطح اضطراب بالایی دارند که ۴ درصد بیش از اضطرابی است که کارکنان دیگر تجربه میکنند. علاوهبر این، ۴۵درصد از کارآفرینان اظهار کردند که این استرس و اضطراب غالبا با آنها است که این رقم نیز ۳ درصد بیشتر از کارکنان دیگر است. به هرحال حقیقت این است و باید آنرا پذیرفت.
اما مشکلی نیست، همچنان راههایی برای مقابله با این موضوع وجود دارد. در ادامه ۱۰مورد از مشکلات استرس کارآفرینی آورده شده است و راهحلهایی که برای آنها ارائه شده است را میتوانید بررسی کنید. اولین کاری که باید انجام داد، شناسایی محرکهای اولیه است. در اینجا مواردی که ممکن است باعث ناراحتی و آزردگی شما شود را ارائه کردهایم و راه حل های چگونگی مقابل با این مشکلات نیز ارائه شده است.
۱) عدم تفکیک زندگی شخصی و کاری
مشکل: گاهی، داشتن یک کسب وکار خانگی میتواند چیزی فراتر از یک فشار کاری معمول باشد. اگر چه مجبور نیستید اجاره دفتری در مرکز شهر را بپردازید و زمانی برای رفت و آمد هدر دهید، اما با نداشتن یک کار یا برنامه عادی، این موارد میتواند به ضرر شما باشد. صرفا به این دلیل که میتوانید تمام روز و شب را به انجام کارتان بپردازید، خود را در خانه در زیر آماج کارتان دفن نکنید.
راهحل: ایده آل این است دفتری در نزدیکی منزل خود اجاره کنید. به جای استفاده از خودروی شخصی یا وسایل نقلیه عمومی، پیاده یا با دوچرخه به محل کار خود بروید. این کار به شما کمک میکند زندگی کاری و شخصی خود را تفکیک کنید. اگر نمیخواهید دفتر خانگی خود را از دست بدهید و نمیخواهید دفتری در بیرون از خانه اجاره کنید، برنامهای برای خود تنظیم کنید و مطابق با آن پیش روید. این به این معناست که حداقل یک روز در هفته را به خود استراحت دهید. این عادت میتواند مزایای زیادی برای ذهن و بهرهوری شما داشته باشد (این مساله توسط تحقیقات ثابت شده است).
۲) هرگز چیزی به معنای زندگی شخصی ندارید
مشکل: براساس این فرض که تمام توجه خود را معطوف به کسبوکارمان کردهایم، از زندگی اجتماعی فاصله میگیریم. اگرچه تمرکز داشتن بر کار، شیوه کاری فوقالعادهای است، اما اگر در آن زیاده روی شود، میتواند نتیجهای معکوس داشته باشد. همه ما نیاز داریم لحظاتی را با خانواده، دوستان و کسانی که دوستشان داریم، بگذرانیم. آنها به ما کمک میکنند سختیها را پشت سر بگذاریم و نور امید را در انتهای این مسیر تاریک، ببینیم.
راهحل: ابعاد اجتماعی، ضرورت یک سبک زندگی سالم محسوب میشوند و میتوانند به از بین رفتن استرس کمک کنند. گذراندن تعطیلات و میهمانی با دوستان و خانواده، راه خوبی برای احیای چرخههای اجتماعی زندگیتان است. مجددا ارتباط خود با همکلاسیهای سابق در مدرسه و دانشگاه را از سر بگیرید. در مراسمی که در شهرتان یا حتی شهرهای دیگر برگزار میشود، شرکت کنید.
۳) شکست و تردید در توانایی های خود
مشکل: در سفر کارآفرینی خود، این انتظار را داشته باشید که بارها و بارها با شکست مواجه میشوید. اما از کلمه «شکست» نترسید. شکست منبع دانش و درس هایی است که در مسیر فرا میگیرید. اجازه ندهید تردیدهایتان سد راه شما شوند. مساله این نیست که «به حد کافی خوب نیستید» بلکه مهم یادگیری و پیشرفت است.
راه حل: شک كردن به خود مسالهای است که نشان میدهد باید بیشتر روی خودتان کار کنید. بهترین راه این است که خود را بازکشف کنید. این کار زمانی دشوار است که کسبوکار خانگی داشته باشید. عضو یک باشگاه یوگا یا مدیتیشن در خارج از شهر شوید. سپس مسیر خانه تا باشگاه را پیاده یا با ماشینهای گذری، طی کنید. کوهنوردی یا رفتن به ساحل در فصلی که کسب و کار رونق چندانی ندارد، میتواند بازیابی خوبی برای شما باشد و به شما کمک کند که ذهنتان را آرام کنید.
۴) عادات بد
مشکل: عادات روزمره همانند چاقوی دو سر هستند. اگرچه میتوانند در ترتیب کارها موثر باشند و به شما در سازمان یافتگی بیشتر کمک کنند، اما در برخی موارد میتوانند فرصتهای رشد را از شما بگیرند. برای مثال، یک عادت روزمره بد این است که هر روز با خودروی خود به دفترتان میروید یا هر ۳۰ دقیقه یک بار به ایمیل خود سر میزنید. یا صرفا فقط ۴ ساعت در شب میخوابید.
راه حل: تعداد عادات بد خود را کاهش دهید و آنها را با عادات خوب جایگزین کنید. یک نمونه از عادات خوب این است که در روز به مدت ۳۰ دقیقه آب درمانی کنید. عادات خوب دیگر عبارت است از: ۱۰دقیقه مدیتیشن در هر روز. ۳۰ دقیقه تمرین ورزشی در هر روز و صرف ۳ وعده غذایی. حداقل ۷۷ ساعت از شب را به خواب اختصاص دهید و تقریبا هر شب رأس ساعت مشخصی به خواب بروید.
۵) از بین رفتن شور و شوق
مشکل: هرکس میتواند شور و شوق خود را از دست بدهد. اینکه با کار خود ازدواج کنید به هیچ وجه به این معنا نیست که با پستی و بلندیهایی در مسیر مواجه نشوید.
راه حل: زمانی که این اتفاق میافتد، به جای اینکه دچار تشویش شوید، آرامش خود را حفظ کنید و فکر کنید که چگونه میتوانید این تجربه را بهبود بخشید. گاهی نباید اجازه دهید که شور و شوقتان از بین برود، باید آنرا بازکشف کنید یا شور و شوقی دیگر را به تصویر بزرگتری که در ذهن دارید، بیفزایید. کارهای داوطلبانه میتوانند به فرآیند بازیابی شور و شوق کمک کنند، زیرا اقدامی است که محرک آن ابزارهای مالی نیستند، بلکه انگیزهای درونی، الهامبخش شما است.
۶) اخراج
مشکل: گاهی نباید به هیچ وجه دست به اخراج زد، اما گاهی باید این کار را انجام داد. زمانی که مجبورید فردی را اخراج کنید، جنگی درون شما بین کسی که میخواهد همه چیز همان گونه که هست ادامه پیدا کند و رهبری که میخواهد این زنجیر را پاره کند، درمیگیرد. این امر زمانی بیشتر کاربرد دارد که در شرایطی خاص یا باید بهترین افراد خود را اخراج کنید یا قید مشتریان خوب را بزنید.
راه حل: افرادی را به عنوان کارمند گرد خود آورید که در صورت پیشامد چنین شرایطی، این درک را داشته باشند که تصمیم اخراج، بهترین گزینه است، حال تفاوتی نمیکند که این تصمیم به واسطه دغدغه شما باشد یا کارکنان و مشتریان شما. در مقابله با ماهیتی که با چنین پیشامدی مواجه میشود، چرخه بازیابی عبارت خواهد بود از: ۱)اخراج ۲)پذیرش ۳) بخشیدن (خودتان) ۴) ادامه مسیر. اجازه ندهید که با اولین مشکل، دنیای شما به پایان برسد. ادامه دهید و خود را به چالشهای جدید بسپارید.
۷) همگام نبودن با مشتریان/ همکاران
مشکل: زمانی که کسبوکار شما چیزی فراتر از صرفا یک محصول، خدمات، یا هر دو است، مسیر اصلی، ایجاد همکاریهای بلندمدت با مشتریان و گروه کاریتان است. گاهی همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. حتی یک رابطه کاری با سابقه طولانی نیز میتواند فرو بپاشد.
راه حل: اگر همگامی خود با مشتری یا همکار خود را از دست دادهاید، به صحبت در خصوص این موضوع بپردازید و احساس خود را صادقانه بیان کنید. یک رابطه کاری که اختلالی در کار ایجاد کرده، میتواند عامل تنشزای بزرگی باشد. حل این مشکل معمولا به همکاری دو طرف نیاز دارد. اگر این تلاش یک طرفه باشد، حاصلی نخواهد داشت.
۸) از دست دادن علاقه به ادامه یک پروژه
مشکل: صرفا مشتریان، شرکای کاری یا تیم کاری نیستند که گاهی همگامی خود با آنها را از دست میدهید. این میتواند در خصوص پروژه نیز اتفاق بیفتد. برخی از ایدهها، کارآفرین درون شما را ترغیب نمیکند یا همراستا با تمرکز اصلی شما نیست. اگر علاقه خود به موضوعی را از دست دادهاید، اجازه ندهید که این مساله به عنصری از نارضایتی در زندگی شما بدل شود.
راه حل: در ابتدا، طرف دیگر را از احساسی که به پروژه دارید، آگاه سازید. سپس، تغییری در فرآیند ایجاد کنید، از تغییر مدیریتی گرفته تا تغییر در ابزار، کانالهای ارتباطی و ارتقای انتظارات، ماموریت و چشمانداز. روشهای جدید را امتحان کنید. اگر هیچ چیزی نتوانست انگیزهای در شما ایجاد کند، کار را کنار بگذارید، اما قبل از آن فردی را برای سپردن وظیفه خود به وی، برگزینید. به خاطر داشته باشید که همیشه همه پل ها را خراب نکنید و جایی برای دوستی بگذارید. این پروژه تمام میشود اما آینده روشن است.
۹) روز قضاوت عموم
مشکل: اینکه مردم چگونه به شما مینگرند و در مورد شما چه میگویند، میتواند کاملا اضطرابآور باشد. ما به عنوان کارآفرین و رهبر، اغلب به عنوان الگویی برای جامعهای که بخشی از آن هستیم، قلمداد میشویم. اما قضیه فقط این نیست، این نگرش میتواند این احساس را ایجاد کند که جایی برای شکست نیست. به نوعی، از آنجا که شما تحت کنترل کسبوکار خود هستید، مردم به شما اجازه اشتباه نمیدهند و اگر مرتکب اشتباهی شوید، مردم صحبت در مورد شما، تحلیل شما و ذکر کردن نام شما در گردهماییهای آنلاین تحت عنوان «اشتباهاتی که باید از آنها اجتناب کرد» را در رسانههای اجتماعی و وبسایتها آغاز میکنند. چگونه میتوان با این مشکل مقابله کرد؟
راه حل: از آنچه مردم در مورد موفقیتها و شکستهای شما خواهند گفت، نهراسید. مردم همیشه چیزی برای گفتن دارند و شما هرگز نمیتوانید ذهنیت آنها را تغییر دهید. همانطور که سقراط نیز روزی گفت: «ذهنهای قدرتمند از ایدهها سخن میگویند و ذهنهای ضعیف از افراد»، افرادِ قدرتمند از نشان دادن آسیبپذیریهای خود به عموم، واهمهای ندارند. برای کاهش استرس، به آنچه میگویند لبخند بزنید، این کمکتان خواهد کرد.
۱۰) استرس مالی
مشکل: گاهی اشتباهات، پیامدهای مالی سنگینی به همراه دارند، بهخصوص زمانی که تمامیِ کار خود را بر مبنای یک ایده بنا مینهید. همانطور که یک کارآفرین میگوید: «بدهی از شما یک کارآفرین خوب نمیسازد، بنابراین هر چه زودتر از شر آن خلاص شوید.» این مساله نباید شما را از تلاش باز دارد. اما، گاهی، بدهی میتواند محرک بزرگی در انجام هر چه بهتر کارها باشد، اگرچه محرک ایدهآلی نیست.
راه حل: کار را با ارزیابی دقیق آنچه میتوانید در راستای کاهش هزینهها انجام دهید، آغاز کنید. گزینه پیش رو میتواند کم کردن تعداد پرسنل باشد، یا متوقف کردن آگهیهای گرانقیمت یا خرید فناوریهای ارزانتر یا تجهیزات تغییر کاربری داده شده. هر آنچه میتوانید را انجام دهید تا از مخمصه مالی رها شوید. یک درصد کاهش بدهی به منزله کسب یک درصد ذهنی آزادتر است. اگرچه توصیه نمیشود که خیلی خوشبین باشید و مشکلات خود را نادیده بگیرید، اما ضرری ندارد کمی امیدوار باشید که همه چیز درست خواهد شد. از کمک گرفتن ترسی نداشته باشید. امروزه، گزینههایِ تامین مالی جمعی زیادی وجود دارد.
[EasyDNNnewsLink|31]
منبع:دنیای اقتصاد