اخبار

اختصاصی بسپار/ خلق دانش، مزيت يا ضرورت؟

بسپار/ ایران پلیمر در شركت هاي پيشگام و پيشرو دنيا، فرآیند خلق و ایجاد دانش جزء كليدي چرخه نوآوری و توسعه است. سرعت پیشرفت‌های فناوری و نیاز به حفظ جايگاه در بازارهای رقابتی، موضوع خلق دانش را ضروری می‌سازد. خلق دانش در شركت ها و سازمان ها، به صورت جزيره اي و فردي اتفاق نمي افتد. خلق دانش فرآيندي است سيستماتيك و نظام مند و از اين رو در هر شركتي مي بايست بستر مناسب، هم در قالب ساختار سازماني و هم در قالب فرهنگ سازماني براي اين مهم فراهم شود. متاسفانه در برخي از شركتهاي داخلي، وظيفه و مسئوليت نوآوري و خلق دانش را صرفا محدود و مربوط به واحد تحقيق و توسعه مي دانند. مسائل امروزي صنعت به صورت بخشي و فردي قابل حل نيستند و مديران و رهبران سازمانها بايد بستري را براي گردش سريع و صحيح اطلاعات و داده ها ميان واحدهاي مختلف شركت و دستيابي به خرد جمعي فراهم كنند.

يك سازمان يادگيرنده، يك شركت دانشي و پويا براي خلق دانش، بايد توجه ويژه اي به موضوعات زير داشته باشد.

 

شناسایی نیازها و شكاف دانشي

يكي از مهمترين اقدامات برای شناسایی شکاف‌های دانش، تحقيق و تجزيه و تحليل بازار است. اساسا ايده، محصول و خدمتي كه مسأله اي از مشتري را حل نكند، ارزشمند نخواهد بود. نيازهاي صنعت و مشتريان بايد در فرآيند تحقيقات بازار و مذاكرات با مشتريان به خوبي رصد شده، ثبت و ضبط شده و از آن بهره گيري شود. از طرفي ديگر دانش موجود در سازمان ها بايد ارزيابي و بازنگري شود، چه بسا سازمان هايي كه روي كاغذ در بسياري زمينه ها توانمندي و قابليت دارند، اما در عمل قادر به برآورده ساختن نيازهاي صنعت و بازار نيستند. نقش واحد ماركتينگ در شناسايي تحولات و تكانه هاي بازار كتمان ناپذير است. اما عمدتا به دليل اين كه نيروهاي ماركتينگ در بازار كالاهاي صنعتي، آشنايي دقيق و عميقي با ويژگيهاي فني محصول ندارند، در كشف صحيح مسأله مشتري و صنعت به مشكل بر مي خورند. از اين رو در تيم هاي تحقيقات بازار حضور يك نيروي فني متخصص آشنا به حوزه رنگ، رزين و… ضروري است.

يادگيري و اكتشاف

سازمان هاي نوآور و دانش محور، سازمانهايي هستند يادگيرنده، بدين معنا كه به طور مداوم خود را با تحولات و تغييرات محيطي وفق داده و به روز مي كنند و از طرفي ديگر داشته ها و داده هاي كهنه و قديمي سازمان را به چالش كشيده و مورد بازنگري قرار مي دهند. تيم تحقيق و توسعه بايد به طور مستمر و مداوم داده ها را از منابع داخلي و خارجي گردآوري و استخراج كرده و تحليل كند. استفاده از منابع كتابخانه اي، حضور در همايش ها، سمينارها و نشست هاي تخصصي، همچنين حضور در نمايشگاه هاي بين المللي تخصصي براي تيم هاي تحقيق و توسعه ضروري است.

رويكرد ديگر در سازمان ها براي كشف دانش، شناسايي به شيوه ها و بهين الگوها يا همان بنچ ماركينگ[1] است. بنچ مارکینگ یک ابزار مدیریت استراتژیک و يك فرآیند بهبود مستمر است که توسط سازمان‌ها برای مقایسه عملکرد، فرآیندها، محصولات یا خدمات خود با عملکرد، فرآیندها، محصولات یا خدمات رهبران صنعت یا رقبا استفاده می‌شود. هدف اصلی از بنچمارکینگ، شناسایی بهترین روش‌ها، درک اختلافات عملکرد و اجرای تغییرات برای بهبود کلی کارایی و اثربخشي است.

بنچ مارکینگ ابزاری ارزشمند برای سازمان‌هايي است که به دنبال افزایش عملکرد، ترویج نوآوری و کسب مزیت رقابتی در صنعت خود هستند. این ابزار، رويكرد منظمي را براي مقايسه عملكرد با بهترين هاي صنعت و يادگيري از پيشتازان صنعت معرفي مي كند.

خلق ايده

يكي از مهمترين اقدامات شركت و سازمان هاي پيشرو، در راستاي نوآوري و خلق دانش، تشكيل تيم ها يا كارگروه هاي چند وظيفه اي است. ضعف در ارتباطات سازماني و روابط بين واحدي مانع بزرگي در زايندگي و خلق ايده در سازمانها است. شركت ها بايد تيم ها و دواير كاري تخصصي شامل نمايندگاني از تيم تحقيق و توسعه، ماركتينگ و فروش، بازرگاني و توليد تشكيل دهند. در بازاريابي صنعتي مدرن، اين تيم هاي اكتشاف به منظور كشف مسآله هاي بازار و همچنين ارائه راه كار و راه حل جلساتي را تشكيل مي دهند. در اين جلسات، نياز ها و مسأله هاي بازار وصنعت از زواياي مختلف و با ديدگاه هاي متفاوت متخصصين واحدهاي مختلف بررسي شده و راهكارهاي اثربخش و ايده هاي راه گشا ارائه مي شود. استفاده از تكنيك طوفان مغزي[2] يا به تعبيري بارش فكري هم براي رسيدن به راه حل و ايده كارساز مي تواند مثمرثمر باشد.

از ديگر رويكردها براي ايده پردازي و كسب ايده مي توان به جمع سپاري[3] اشاره كرد. جمع سپاري روشي است كه بر هوش جمعي تكيه مي كند. از اين روش در قالب كمپين هاي انتخاب نام برند، انتخاب روش هاي بازاريابي تا ايده پردازي توليد محصول و خدمات جديد هم استفاده مي شود. در جمع سپاري استفاده از پلتفرم هاي آنلاين براي به اشتراك گذاري ايده ها و پيشنهادات نقش كليدي دارد.

فرآیند خلق و توليد دانش در سازمان‌های فناور یک فرآیند مداوم، مستمر، رفت و برگشتي[4] و همکاری‌محور است که نیاز به آزمون و خطا، آزمایش، و ارتقاء دائمی دارد. این فرآیند در لواي یک فرهنگ زاينده که از یادگیری مستمر و پذیرش تغییرات حمايت مي كند، به ثمر مي نشيند. خلق و انباشت دانش در شركت هاي پيشرو دنيا يك وظيفه و فرآيند مقطعي نيست. در شركتهاي نوآور، خلق دانش به عنوان يك كارويژه و يك روتين كاري بدل شده است.

توليد دانش در سازمان ها موضوعي است استراتژيك و امر استراتژيك نيازمند يك تفكر دور انديشانه و بلند مدت است. سيستم و فرآيند خلق دانش يك شبه به بار نمي نشيند و مديران بايد با يك برنامه ريزي دقيق و با تعريف شاخص هاي كليدي عملكرد روند فرآيند را تا به سرانجام رسيدن و محقق شدن محصول، پايش كنند.

زماني خلق دانش و ارائه محصولات نوآورانه در عرصه رقابت به عنوان يك برگ برنده و مزيت محسوب مي شد اما امروزه توليد دانش براي بقا در بازار رقابتي و پيچيده، بيشتر به عنوان يك ضرورت و الزام محسوب مي شود.

 

 

دکتر رضا اسدی

دکترای مدیریت استراتژیک دانشگاه علامه طباطبایی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا