اخباراخبار ویژهاقتصاد و مدیریت

سه پیشنهاد برای رفع ناترازی

بسپار/ایران پلیمردر شرایطی به سر می‌بریم که ناترازی انرژی، صنعت و کشاورزی کشور را تهدید کرده و اقتصاد کشور را با چالشی پیچیده روبه‌رو می‌کند و تبعات اجتماعی چنین وضعی نگرانی جدی و بجا ایجاد کرده است.

محمدرضا انصاری: واقعیت آن است که خرید تعدادی پنل‌ خورشیدی، موجب امید به حل موضوع شده است و تعدادی از بانک‌ها یا سرمایه‌های ایرانی قدم به پیش گذاشته‌اند که با کوهی چنین باهیبت روبه‌رو شوند و این معضل خطرناک را حل کنند، ولی آیا این روش برای حل مساله‌ای چنین بااهمیت که اقتصاد کشور را تهدید می‌کند، کافی است؟ آیا نباید و نمی‌شود از ظرفیت‌های عظیم ملی برای حل چنین معضلی بهره جست؟ ظرفیت ملی ما نیروی انسانی ارزشمند ماست که صاحبان فن و مدیریت‌اند،اما به دلیل شرایط ویژه کشور به لحاظ مالی کم‌توان.

بخش خصوصی، کیفیتی بسیار متفاوت با کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه دارد. مدیران بسیار موفقی در بخش خصوصی داریم که به سبب چالش‌های موجود در اقتصاد گرفتار مسائل گوناگون هستند، در عین حال که توان فنی و مدیریتی چشم‌گیر آنان سرمایه ارزشمندی است که اگر مورد حمایت قرار گیرد و توان آنها با نقدینگی کشور و سرمایه‌گذاری خارجی ترکیب شود، به امکان حل مسائل گوناگون خود از جمله ناترازی‌ها دست پیدا می‌کنیم. ‌فرض اینکه بخش خصوصی ما قادر است مثلا بالای ۱۰میلیارد دلار برای برق و چند ده میلیارد دلار در هر یک از نیازهای کشور وثیقه برای بانک‌ها تامین کند یا اینکه بانک‌ها می‌توانند تضمین ده‌ها میلیارد دلار را برای صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی یا سایر منابع تامین کنند، فرضی نادرست است.

این همه از آنجا ناشی می‌شود که از بانک‌ها تضمین صد درصدی خواسته می‌شود و بانک‌ها برای محکم‌کاری از متقاضی سرمایه‌گذاری همان را به‌صورت وثیقه طلب می‌کنند. این چرخه غیر‌لازم، تحقق آرزوهای ما برای حل ناترازی‌ها را با مشکل جدی روبه‌رو کرده و خواهد کرد. حال آنکه می‌توان ریسک ناچیز عدم‌درخواست وثیقه خارج از طرح را پذیرفت و طرح را به‌عنوان تضمین قبول کرد و حدود ۲ تا ۳‌درصد به عنوان وثیقه از متقاضی درخواست کرد و فقط توانمندی فنی-مدیریتی متقاضی را برای سنجش صلاحیت او ملاک قرار داد و پیشرفت گام به گام پروژه را هم زیر نظارت دقیق قرار داد.

این اقدام، نیروی عظیم فنی کشور را به خدمت حل ناترازی‌ها فرامی‌خواند و امکان تحقق آن را فراهم می‌سازد. برای این امر باید سازوکار متفاوتی را به‌سرعت طراحی کرد و از شیوه‌های ناموفق گذشته که به توان فنی بخش خصوصی چشم فرومی‌بست و فقط دنبال توان مالی محدود تعداد کمی از صاحبان سرمایه می‌گشت پرهیز کرد.

از این‌رو برای اینکه بانک‌های عامل با جرات بتوانند طرح را به‌عنوان وثیقه بپذیرند، باید دولت تضمین بانک‌ها را عهده‌دار شود و در صورت بروز اشکال و ناتمام‌ماندن احتمالی پروژه، با سازوکاری فکرشده، انتقال کار ناتمام را متقاضی دیگری انجام دهد. این امر می‌تواند توسط سازمان برنامه و بودجه و با مشارکت وزارت نیرو انجام شود.  روش دیگری که این مساله مهم را تا حدود زیادی حل می‌کند، پیشنهادی است که توسط صندوق توسعه ملی برای سهیم شدن بدون مداخله صندوق در طرح‌ها مطرح شده است که در صورت تصویب می‌تواند سهم بزرگی از رفع ناترازی‌ها را به عهده گیرد.

صندوق در پیشنهاد خود پذیرفته است که با مشارکت حدود ۲۰‌درصدی در طرح به جریان سرمایه‌گذاری نظارت داشته باشد و پس از به بهره‌برداری رسیدن طرح، آن را به متقاضیان دیگر واگذار کند.  راه سومی نیز میسر است که از ترکیب سه‌ظرفیت ملی مهم حاصل می‌شود و این سه ظرفیت یکی نقدینگی سنگین ولی مخرب و در عین حال سازنده، دوم لشکر عظیم فنی_ مدیریتی که در قالب شرکت‌ها شکل یافته‌اند و سوم پذیرش و مقبولیت تضمین دولت برای بانک‌ها و مردم کشور است.

پیشنهاد این است که شرکت‌پروژه‌هایی توسط متقاضیان تشکیل شود که با تضمین دولتی و تایید بورس (با ‌سازوکار ویژه) از مردم وجوه لازم را جمع‌آوری کنند و باز وزارت نیرو و سازمان برنامه و بودجه، نظارت بر این شرکت‌ها را در مراحل احداث نیروگاه‌های کوچک و بزرگ عهده‌دار شوند. روش‌های سه‌گانه فوق ظرفیت ارزشمند ملی را در جریان رفع ناترازی به کار می‌گیرند و آن‌گاه می‌شود گفت، همان اندازه که ناترازی‌ها برای همه مردم کشور خطرناک و زیان‌بارند، رفع آنها با برانگیختن نهضت ملی که در روش‌های بالا آمده، برطرف خواهد شد.

دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا