آثار موج چهارم انقلاب صنعتی بر صنایع شیمیایی (بخش اول)
بسپار/ ایران پلیمر زمانی که مک لوهان، ارتباط شناس کانادایی در سال 1962 میلادی عبارت دهکده جهانی را به کار برد، به هیچ عنوان فکر نمیکرد اصطلاحش به فاصله چند دهه به یک امر طبیعی و همه گیر تبدیل شود. بر طبق نظریات او، روزی جهان به اندازه یک دهکده کوچک خواهد شد. نه از نظر فیزیکی بلکه از نظر ارتباطی ؛ جهانی که ما اکنون در آن زندگی می کنیم بدون شک از یک دهکده نیز کوچکترست .
تکنولوژی های نوین از هر گوشه قد علم میکنند و قدیمی ترها را از صحنه خارج میسازند . حال سهم ما در این دنیای پر سرعت و کوچک چیست ؟ چقدر از انقلابی که مهندس یزدی و دکتر زهتابچیان آنرا سونامی نسل چهارم انقلاب صنعتی انقلاب ارتباطات – مینامند عقب هستیم و برای جبران این عقب ماندگی چه باید کرد ؟ آثار این انقلاب بر تحولات صنایع شیمیایی در جهان چه بوده است ؟؟
آقای دکتر حسین زهتابچیان و من؛ چندی قبل برای کنفرانس شیمی کاربردی در زنجان این مقاله را آماده کردیم اما آقای دکتر نتوانستند حضور یابند و من به نیابت از جناب ایشان به ارائه مقاله پرداختم که حاصل آنرا تقدیم می کنم:
بخش اول: تاریخ تکنولوژی در 4 موج انقلاب صنعتی
تاریخ تکنولوژی چهار مرحله را تا به امروز پشت سر گذاشته که به چهار انقلاب در صنعت مشهور است . انقلاب اول در 1760 با رونمایی از ماشین بخار و دستگاه های ریسندگی شروع شد و بیش از صد سال طول کشید. در این دوره تولید انبوه ابزار تکنولوژیک میسر شد و حرکت اصلی صنعت در اروپا از این نقطه آغاز گردید. تا قبل از این تولید ماشینی میسر نبود تولیدات به شکل دستی انجام میگرفت. ابتدا این دانش به شدت در انحصار چند کشور اروپایی بود ولی به مرور توسط ناوگان نیروی دریایی بریتانیا در مستعمرات این کشور مانند هند و آمریکا و سایر کشورهای اروپایی و جهان گسترش یافت.
در حدود 1860 با اختراع برق بعنوان انرژی کارا و همچنین تولید فولاد بعنوان ماده اولیه مؤثر در ساخت ادوات؛ دستیابی بشر به انواع تکنولوژی های جدیدتر ممکن و با ساخت راه آهن و لوکومتیو، امکان انتقال کالا و خدمات به اقصا نقاط جهان میسر شد و لذا جهان شاهد افزایش شدید حجم تولید و تجارت بین الملل بود . در واقع اولین قدم ها برای ” تولید انبوه ” برداشته شد و از سویی اختراعات شکل جدیدی به خود گرفت و صنایع در حوزه جغرافیایی وسیعتری گسترش پیدا کرد . شاید امروز عجیب به نظر آید اما زمانی کشورهای استعمارگر با گسترش راه آهن عملا در مستعمرات خود اعمال قدرت می کردند .
در آن زمان ارتباطات زمینی وسیع فقط از طریق قطار میسر بود و شاید به همین دلیل بود که یکی از اولویتهای رضا شاه ساخت راهآهن شمال به جنوب قرار گرفت تا بتواند در صورت وجود تهدید مناطق نفتخیر جنوب غربی – بالاخص توسط شیخ خزعل و خاندان وی – اشراف مناسبی بر این نواحی داشته باشد و نیروهای نظامی خود را در اسرع وقت به آن مناطق برساند . همچنین کمک رساندن به نواحی دور افتاده کشور در شرایط قحطی آسان تر انجام میگرفت . در واقع راه آهن علاوه بر کارکرد تجاری خود ، ابزار اعمال قدرت بود . حتی میبینیم که رضاشاه برای آنکه بتواند بر منابع نفتی کشور کنترل کافی داشته باشد مسیر راه آهن جنوب خود را بجای بندرعباس به سمت مناطق نفت خیر جنوب و بندرامام خمینی امروزی هدایت کرد. وی که از نفوذ انگلستان بر بصره آگاهی و نگرانی داشت، حتی اجازه نداد که راه آهن تا بنادر آبادان و خرمشهر برود و بندر جدیدی در جنوب بنام شاپور یا امام خمینی کنونی را تاسیس کرد تا برای ورود و پهلوگیری ناوگان نظامی سنگین خارجی مناسب نباشد. در سمت شمال نیز بجای استفاده از بندر پر عمق انزلی که امکان پهلوگیری کشتی های نظامی روسیه را داشت، از بندر کم عمق و صیادی ترکمن بهره جست تا امکان دفاع زمینی از بندر را سهل تر کرده و امکان لنگرانداختن ناوگان شوروی در جنگ احتمالی را غیرممکن کند.
البته این مدعا که گفته میشود راه آهن ایران برای سلطه بیشتر انگلستان در ایران ایجاد شد صحت ندارد چرا که در این صورت راه آهن مورد نیاز انگلستان میبایست سواحل مدیترانه در بندر لاذقیه ( سوریه امروزی) را به موصل – کرمانشاه – کرمان – زاهدان و در نهایت کراچی هندوستان وصل میکرد و یا بندر لاذقیه را از طریق بصره به آبادان – کرمان – زاهدان و کراچی متصل میساخت تا علاوه بر عبور از مناطق نفتی تحت اشغال انگلستان، بتواند تجارت هندوستان را رونق دهد نه مسیر شمال جنوب رضا شاهی را. مسیر شمال و جنوب کمترین ارزش تجاری برای انگلستان نداشت.
جنگ جهانی اول و دوم 1915 تا 1945 فرصتی را در اختیار اروپا و جهان قرار داد تا حجم عظیمی از تکنولوژی های جدید نظامی ساخته شوند که بعد از جنگ کاربرد غیر نظامی پیدا کردند. برای مثال در ابتدای جنگ جهانی اول همچنان بخشی از نیروی سواره ارتشها اسب بود که کلمه سواره نظام هم ریشه در همین حقیقت دارد ولی در پایان جنگ جهانی اول و شروع جنگ جهانی دوم به دلیل توسعه تکنولوژیهایی مانند انواع خودرو و کامیون و تانک و نفربر در کنار مسلسل ها و هواپیماهای نظامی متنوع ؛ استفاده از اسب و گاری بکلی از بین رفت . کشتیهای نظامی از سوخت بنزین و ذغال سنگ، دیزلی شدند و تکنولوژیهای نوین در نیروی زمینی، دریایی و هوایی مانند رادار ، زیردریایی ، اژدر ، سیستم های شنود صوتی و … ایجاد شد . در ابتدای جنگ جهانی اول هواپیماهایی وجود داشت که به شکل دستی بمب را پرتاب میکرد اما در پایان جنگ جهانی دوم جنگنده ها مجهز به موتور جت شدند و حتی موشکهای دور برد V2آلمانی در ماه های آخر در اختیار ارتش آلمان قرار گرفت تا لندن را موشک باران کند . اما این توسعه تکنولوژی خاتمه نیافت و پس از پایان جنگ توانست انسان را به فضا برساند .
به همین دلیل آقای دکتر زهتابچیان معتقدند این دو جنگ علیرغم خسارات بسیار زیاد و نابودی 50 میلیون نفر، ظرف حدود 30 سال، جهان را به سرعت از یک مرحله تکنولوژیک به مرحله دیگر منتقلکرد .
حتی بمب ها و دیگر محصولات شیمیایی باعث پیشرفت چشمگیری در علم شیمی شدند . برای مثال پس از حمله ژاپن به کشور های جنوبشرقی آسیا از جمله فیلیپین، اندونزی، مالزی و سنگاپور، جلوی صادرات لاتکس طبیعی به اروپا و آمریکا گرفته شد که یکی از مواداولیه مورد نیاز برای ساخت انواع لاستیک برای چرخ ادوات جنگی و ماشین آلات بشمار می رفت. دولت آمریکا دوسال به شرکت های شیمیایی زمان داد تا جایگزین مناسبی برای لاتکس طبیعی پیدا کنند . نتیجه آن اختراع لاتکس مصنوعی یا SBR بود که در سال 1942 میلادی وارد صنعت شد . البته لاتکس مصنوعی نمیتوانست کاملا جایگزین لاتکس طبیعی شود ولی حداقل نیمی از نیاز را تامین کرد و مابقی نیاز لاتکس از کشور های آمریکای جنوبی و آفریقایی تامین میشد. بهرحال این وقایع ظرفیت بزرگی از لاتکس مصنوعی ایجاد کرد که مقدمه یپشرفت در صنایع بسیاری شد که ما رنگسازها آنرا در رنگهای لاتکس ارزان قیمت میبینیم . رنگهای لاتکس بعد از جنگ جهانی باعث تولید رنگهای آب پایه ارزان قیمت و پرفیلر و پاره ای آهارهای نساجی شد که نمونه ای است ملموس از تبدیل نیاز نظامی به یک تکنولوژی غیر نظامی.
موج سوم انقلاب صنعتی
به فاصله چند سال بعد از جنگ جهانی دوم ، موج سوم انقلاب صنعتی با اختراع ریز پردازندهها و ماهواره از راه رسید . بشر در دوره ای تصور میکرد جهان مسطح است و ارتباطات در روی زمین انجام میگرفت. در مرحلهی بعد بشر هر چند که دریافت که جهان کروی است ولی تا موج سوم عملا به این حقیقت نرسیده بود که جهان کروی را چگونه می توان در دست گرفت و با چشم مشاهده کرد . بگونه ای که همچنان ارتباطات تابع حرکت روی زمین بود ولی در موج سوم بخشی از انتقال اطلاعات از طریق فضا انجام گرفت و واقعیت جهان کروی عملا نمود پیدا کرد و ماهواره ها توانستند دور زمین بچرخند و عکسبرداری کنند و بسیاری از داده ها را منتقل کنند و به مرور سیستم های ارتباطی نوین جهان بشری از طریق ماهوارهها شکل گرفت . در موج سوم حجم بسیار زیاد از دانش در جامعه بشری تولید شد . این میزان تولید دانش به قدری بالا بود که میتوان گفت از مجموع تمام دوره های قبل پیشیگرفت.
موج چهارم انقلاب صنعتی
از سال 2005 میلادی بشر وارد موج چهارم انقلاب صنعتی شد یعنی عصر IT. عصری که در آن بشر وارد دوره نوینی از پردازش و انتقال اطلاعات شد. بدون شک یکی از بزرگترین دستاورد های بشر در موج چهارم افزایش تولید ، تجارت و ارتباطات جهانی بود . تغییر در نظام تولید ، عرضه و تقاضا همزمان با دستیابی بشر به تکنولوژی پردازش اطلاعات توانست پردازش حجم عظیمی از اطلاعات تولید شده را به انجام رساند . دوره ای که می توان آنرا به عنوان دوره فرهیختگی بشر در تولید و مصرف نامید . بشر تا موج سوم بسیاری از منابع طبیعی را ندانسته به بدترین شکل ممکن به مصرف رساند و بیشترین حجم آسیب را به منابع و محیط زیست زد ولی از موج چهارم که دکتر زهتابچیان به دلیل حجم تغییرات بسیار زیاد کلمه سونامی را برای آن مناسب تر میداند ، فرهیختگی بشر ، امکان استفاده بهینه از منابع زیستمحیطی را فراهم آورده است .
اما این تغییرات با کمک پردازش اطلاعات چه اثری بر صنایع شیمیایی داشته است؟
وقتی در شبکه اجتماعی ارتباط داریم تاثیر ارتباطات نوین را به خوبی حس میکنیم . دوری جغرافیایی اکنون حس نمیشود در صورتی که زمانی ارتباطات به شکل امروزی غیر ممکن به نظر میرسید . ارتباطات تابع فواصل بود اما اکنون فاصله انتقال اطلاعات و پیام تقریبا نزدیک به صفر است . امروزه دیگر برای ایجاد ارتباطات نیازمند دفتر و ساعت کار مشخص نیستیم و در هر زمان و هر مکان، کم و بیش به یک میزان می توانیم با هر فردی در هر گوشه دنیا بصورت صوتی و تصویری ارتباط برقرار کنیم و اسناد فنی و عکس و هر محتوای دیگری را بسادگی منتقل کنیم .
ب ) آثار موج چهارم بر صنایع شیمیایی
در صنایع شیمیایی نیز بشر توانسته تا با کمک تکنولوژی های نوین بر پاره ای چالش های بزرگ خود فائق آید و با تغییراتی محصولات جدیدی تولید کند که توانمندی های متنوع تری دارند و یا حتی گاه تهدیدهایی را به فرصت بدل کند . برای نمونه به چند مورد اشاراتی می کنم تا در ادامه از آنها بعنوان شاهد برای تکمیل بحث استفاده شود .
1- کاغذ سنگی محصولی جدید که هم اکنون در یزد در حال تولیدست و در آن از 70 الی 80 درصد کربنات کلسیم و مابقی از پلی پروپیلن تشکیل شده. وزن این کاغذ جدید دو برابر وزن کاغذ معمولی است اما مقاومتهای بسیار بالایی دارد و در تولید کاغذ اسکناس، کاغذ بسته بندی و اسناد و پوشه هایی که عمر طولانی و کیفیت بالایی میطلبند استفاده میشود. این کاغذ ها همچنین قابل بازیافت بوده و مواد اولیه آن معدنی و پتروشیمیایی است و در پروسه تولید آن نیازمند قطع حتی یک درخت یا مصرف حجم بالای آب و پساب نیست . در این روش حداقل 3 چالش بزرگ نیاز به درخت و منابع سلولزی فراوان ، نیاز به آب فراوان و تولید پساب آلوده از بین رفته است .
2- تولید نفت، بنزین و گازوئیل از ضایعات پلاستیکی است . در حال حاضر این نوع دستگاه ها میتوانند هر ساعت 10 کیلو گرم ضایعات پلاستیک را به ده لیتر ماده نفتی تبدیل کنند که ارزش افزوده بسیاری را با خود به همراه دارد. تولیدات جنبی این دستگاه شامل کربن ، دی اکسید کربن و آب است که مقدار دی اکسید کربن برابر با بازدم 4 انسان در روزست و الکتریسیته مصرفی برای هر لیتر نفت فقط ده سنت می باشد . این تکنولوژی علاوه بر هزینه اندک ، مشکل بزرگ رها شدن پلاستیک در طبیعت را برطرف میکند .
مشابه این کارخانه 9 طرح در ایران انجام گرفته که کارخانه های آن در مشهد، کرمانشاه و چند شهر دیگر گازوییل تولید میکنند ولی دلیل اینکه چرا اینقدر در سکوت این تولید انجام میپذیرد را نمیدانم. یکی از دوستانم از این کارخانه ها شخصا بازدید به عمل آورده اند و حتی در جریان ساخت و راه اندازی یکی از پروژه ها از نزدیک مشارکت فنی داشته اند.
3- کارخانه آلستوم یکی از شرکت های متخصص و پیشرو در تولید برق با تکنولوژیهای جدید موفق به تولید لوکومتیوی شده که سوخت آن هیدروژن و تنها خروجی اگزور آن آب می باشد . این طرح در حال حاضر بصورت اجرایی و عملیاتی انجام پذیرفته و از ایده به عمل تبدیل شده است.
4- یکی دیگر از طرح های اعجاب آور در این زمینه پنل های خورشیدی نواری است که در لایههای نازک و مانند فیلم پیوسته با تکنولوژی جدید تولید شدهاند و روی هر سطحی از جمله سطح زمین ، دیوارها و یا پشت بام و سقف های شیب دار مانند کاغذ دیواری قابل برش و نصب اند . در ساخت این فیلم ها از پلیمرهای جدید استفاده میشود که مقاومت جوی بالایی دارند و گیرنده های نوری نیز در سطح فیلم موجودند . هرچند احتمالا قیمت متر مربع آن فعلا کمی گران باشد اما از آنجاییکه هزینه حمل و نصب و راه اندازی آن بسیار پایین ترست ، در نهایت مقرون به صرفه تر از پنلهای خورشیدی تمام می شود . قطعا مشکلات قیمتی در آینده با افزایش تکنولوژی و تیراژ تولید مرتفع می گردد .
نکته جالب توجه این است که این تکنولوژی در کشورهایی با شدت تابش UV پایین مانند کشورهای اروپایی به اجرا درآمده که به هیچ عنوان با کشور ما – که در مدار 38 درجه زمین قرار دارد و شدت آفتاب و یو وی بیشتری دارد – قابل مقایسه نیست . به همین دلیل هم بخشی از این پروژهها در محلهایی مانند صحرای لیبی یا استان های همدان و کرمان سرمایهگذاری شده که بازده بیشتری نسبت به اروپا دارند .
بخش دوم
حال سؤال اینجاست که تغییرات تکنولوژیک موج چهارمی چه تاثیری برفرآیندها و رویکردهای تحقیق ، تولید ، عرضه و مصرف مواد و کالاها میگذارند ؟ پاسخ را در 14 بند به شرح زیر می توان خلاصه کرد:
1- اولین رویکردی که در موج چهارم با آن مواجهیم تلفیق رشته های مختلف است . در گذشته رشته شیمی در بسیاری از بخشها قابلاستفاده بود. امروز این رشته به ده ها زیر گروه و تخصص مهم تقسیم شدهاست . اما در زمان تحقیق و تولید دیگر نمی توان فقط ب متخصصان شیمی تکیه کرد و لاجرم برای خلق یک محصول جدید گاه باید متخصصان چندین رشته مختلف را به همکاری دعوت کرد . مثلا همزمان برای تولید یک کالا به تخصص الکترونیک ، مکانیک ، پلیمر ، نانو تکنولوژی و حتی میکروبیولوژی و آناتومی نیاز داریم تا در نهایت محصول تولیدی در علم مهندسی پزشکی یا پزشکی بکار آید و یا به شکل دارویی برای مبارزه با سرطان تبدیل شود .
این شکل از تلفیق دانشها حاصل پردازش اطلاعاتی است که بشر در چند دهه اخیر موفق به انجام آن شده و اکنون دانش های مجزا می توانند با همکاری یکدیگر به خلق آثار جدید مبادرت کنند.
2- رویکرد دوم جهانی شدن دانش و تجاری شدن سریع پژوهشهای جدید است. پیش از این فاصله زمانی تولید دانش تا تبدیل آن به یک محصول صنعتی حدود ده تا بیست سال بود که امروزه به یک تا دو سال کاهش یافته است . برای مثال از زمان پدید آمدن نوعی محصول نانویی برای شیشه های خود تمیز شونده تا ورود به بازار و مثلا استفاده آن در شیشه خودروهای شرکت BMW یک تا دوسال بیشتر زمان لازم نیست. حتی بسیاری از تحقیقات را همان شرکت های بزرگ حمایت می کنند و یا انجام می دهند تا به محض اتمام پروژه در محصولات جدیدشان رونمایی شود .
امروزه امکان کاربری دانش های جدید بالا رفته و در نتیجه سرمایهگذاری روی آن سرعت گرفته است. حتی یک رشته جدید تخصصی برای این امر ایجاد شده که ” تجاری سازی ایده های نوین ” نام دارد که در دانشگاه ها تدریس می شود . پس می بینیم که دیگرتجاری سازی محصولات نوین با روش آزمون و خطا نیست . امروزه افراد متخصصی وجود دارند که طی زمان کوتاهی محصول شما را تجاری میکنند و طبیعی است که با این وجود دانش شما دیگر تابع مکان نخواهد بود . لازم نیست ایده شما در یک محل خاص ارایه شود تا تبدیل به محصول شود بلکه به دلیل سرعت انتقال دادهها و ارتباطات ایده ها و محصولات آنها به سرعت از طریق شبکه های ارتباطاتی در جهان منتشر می شود و خریدار محصول و سرمایه گذار مطلع می گردد و دانش را می خرد .
تالیف: شهرام یزدی
(ادامه دارد…)
متن کامل این مقاله را در شماره 186ام دوماهنامه پوشرنگ که در پایان اسفند ماه منتشر شده است بخوانید.
در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد .تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.
(ادامه دارد…)
(ادامه دارد…)
(ادامه دارد…)
(ادامه دارد…)
(ادامه دارد…)
(ادامه دارد…)