اخباراخبار ویژه

بخشی از کتاب کارستان و گفت و گو با مرحوم دکتر علی اصغر کتباب: با ایجاد رشته مهندسی پلیمر، دغدغه کشور از نظر نیروی انسانی متخصص در این حوزه مرتفع شد

بسپار/ ایران پلیمر درگذشت ناگهانی دکتر علی اصغر کتباب، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و از موسسین رشته مهندسی پلیمر در کشور جامعه دانشگاهی را در بهت و اندوه فرو برده است. مراسم تشییع فردا از محل دانشکده مهندسی و رنگ (پلی تکنیک) ساعت 9 صبح انجام خواهد شد.

متنی که در ادامه می خوانید بخشی کوتاه از گفت و گویی مفصل با مرحوم دکتر کتباب در کتاب کارستان است که سال گذشته منتشر شده و به چگونگی تاسیس دانشکده و رشته مهندسی پلیمر در ایران می پردازد:


دکتر علی اصغر کتباب متولد 1330 در دانشگاه شیراز، شیمی خوانده است. خود می گوید که در این دانشگاه هسته کوچک پلیمری به همت دکتر تمامی فعال بود که شاید علاقه به این دانش را در دل دانشجویان کاشته است. او با بورسیه وزارت علوم راهی انگلیستان می شود و دوره فوق لیسانس و دکترای خود را در استون بیرمنگام پشت سر می گذارد. جایی که بسیاری دیگر از هم نسلان او آن را به عنوان یکی از مراکز معتبر در دانش پلیمرها برای ادامه تحصیل انتخاب کرده بودند.

کتباب: علاقه من از همان زمان دانشجویی به الاستومرها بود. در دانشگاه بیرمنگام هم روی این شاخه فعالیت زیادی وجود داشت. در سال 1359 وقتی درسم تمام شد، با توجه به احساس دین و مسوولیتی که می کردم (در شرایطی که دانشگاه ها به دلیل انقلاب فرهنگی تعطیل شده بود)، علیرغم پیشنهادهای خوبی که داشتم به ایران برگشتم. آن زمان انجمن های اسلامی در خارج کشور فعال بود و خیلی ها مثل آقای جاسبی هم دانشگاهی ما بودند و همه ما فکر می کردیم باید به کشور برگردیم. اعتقاد شدیدی داشتیم.

 

یک نیم روز قدرشناسی برای یک عمر آموزش/ آیین نکوداشت بنیانگذاران دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ برگزار شد + تصاویر

 

 

در عین حال شخصا مایل بودم قبل از شروع فعالیت آکادمیک، دوره چند ساله ای را در صنعت بگذرانم تا با کسب تجربه در حوزه عملی پلیمر، در تدریس هم چاشنی صنعتی را همراه کنم. در صنعت تایر شروع به کار کردم. خیلی شرایط سخت بود و من را در شیفت 3 پذیرفته بودند. البته بعدتر مدیر کامپاندینگ و R&D ایران تایر شدم.

 

  • زمانی بود که مستشاران و متخصصین خارجی از ایران رفته بودند و صنعت تایر نیاز مبرمی به تولید دانش بومی داشت …

کتباب: بله همینطور است. متخصصین امریکایی به طور مثال از جنرال تایر رفته بودند و صنایع همه مشتاق جذب مهندسین پلیمر بودند. من، دکتر ضیا و مهندس رحمانی که در صنعت تایر ماندند و بازنشسته شدند، در ایران تایر جذب شدیم. سه سال آنجا بودم تا اینکه در دانشگاه صنعتی امیرکبیر با دکتر افشار آشنا شدم و منتقل شدم به اینجا.

تجربه صنعتی خوبی کسب کرده بودم و علاقه خودم هم به تدریس بود. دکتر قره پتیان و دکتر سمسارزاده در این دانشگاه و در دانشکده مهندسی نساجی، فعالیت پلیمری داشتند که کشور را ترک کرده بودند. وقتی من آمدم، در کنار دکتر افشار، خانم دکتر عاصم پور و مهندس اکبریان، گروه پلیمر را در دانشکده نساجی و بعدا در دانشکده مهندسی شیمی راه اندازی کردیم. در همین ساختمانی که حالا بسیج است در کنار دانشکده فعلی، سه اتاق داشتیم. خانم خیرخواه هم اولین دفتردار ما بودند. زیر چتر و ذره بین دانشکده مهندسی شیمی فعالیت می کردیم. آنها اعتقاد داشتند که پلیمر فرزند مهندسی شیمی و باید وابسته به آن بماند. بعدا دکتر نازکدست و دکتر عارف آذر و … هم به ما پیوستند. ارایه دروس و تعریف پروژه ها تماما باید با نظر و تایید دانشکده شیمی انجام می شد و قول گرفته بودند که حتما با مجوز آنها انجام شود.

حقیقتا از همان زمان یعنی سالهای 61-62 نیاز شدید کشور به متخصصین پلیمر احساس می شد و ما هم به فکر تاسیس این رشته بودیم. ولی دانشکده شیمی به ما اجازه داشتن تشکیلات نمی داد. حتی زمانی که من مدیر گروه بودم، دکتر مدرس رییس دانشکده مهندسی شیمی، گفته بود که همه مدارک را از ما تحویل بگیرند، یک عده آمدند و جمع کردند و بردند.

 

رونمایی از کتاب کارستان / دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ چگونه تاسیس شد؟

 

ما هم خیلی محتاط جلو می رفتیم و خیلی جاها پس گردنی می خوردیم! ولی ادامه می دادیم. باید کمیته برنامه ریزی پلیمر در وزارت علوم ایجاد می کردیم. چون آنجا کمیته های مختلفی وجود داشت و هر کاری که می خواستیم بکنیم کمیته مهندسی شیمی نمی گذاشتند و اصطکاک شدیدی داشتیم. با این جال با تلاش زیاد و ارتباطات توانستیم کمیته برنامه ریزی را ایجاد کنیم. شروع به تعریف دروس و سیلابس ها کردیم. آرام آرام پیش می رفتیم. در آزمایشگاه ها مشکل داشتیم. کارگاه پلاستیک را با یک دستگاه اهدایی سینسیناتی ایجاد کرده بودیم. کارگاه لاستیک را هم با همکاری هسته خودکفایی لاستیک در وزارت صنعت، توسط پروژه هایی که برای دانشجوها تعریف می کردیم، تجهیز کردیم. خیلی از دانشجوهای ما در همین هسته خودکفایی جذب شدند.

دکتر مهرداد کوکبی که فردی انقلابی هم بود، اولین دانشجوی ما بود در کارشناسی. فولکس واگنی ته دانشگاه بود، به من گفت بچه ها را با همین برای کار عملی به ایران تایر ببریم. خودش رانندگی می کرد و هر وقت وسط جاده ماشین خراب می شد، دختر و پسر پیاده می شدند و هل می دادند تا دوباره راه بیفتد. برای کارهای عملی پلاستیک هم دکتر افشار بچه ها را به پلاسکوکار می بردند.

 

  • پذیرش دانشجو یا چه تعداد شروع شد در رشته مهندسی پلیمر؟

کتباب: خیلی تعداد کمی. حدود 15 دانشجو آن هم از طریق مهندسی شیمی جذب می کردیم با گرایش پلیمر.

دانشگاه می گفت تا ساختمان، آزمایشگاه ها و کارگاه ها و همچنین هیات علمی تامین نشود، نمی توانید برای رشته مستقل درخواست بدهید.

اولین حرکت در راستای رفع این موانع این بود که با کمک دکتر میرزاده که دانشجوی خود ما و معاون وقت رییس جمهور بود، خانه باغی در جنوب خیابان رشت خریداری شد که امروز ساختمان دوم عمران در آن واقع شده است. آن ساختمان به نام دانشکده پلیمر خریداری شد.

 

  • باغ خرمالو …

کتباب: آفرین. بله ولی فقط یک ساختمان اداری بود. یک آزمایشگاه کوچکی مستقر کردیم که خیلی پاسخگو نبود. دانشکده مهندسی شیمی هم همچنان ما را مونیتور می کردند. در نهایت طرحی نوشتیم (خیلی وقت و انرژی گذاشتیم) و پنج نفر امضا کردیم که مرکز تحقیقات پلیمر در دانشگاه صنعتی امیرکبیر ایجاد شود. یک جلسه رفتیم دفتر نخست وزیر وقت، مهندس موسوی، من طرح را ارایه کردم که تاسیس این مرکز برای مملکت ضروری است. پذیرفته شد و به دانشگاه سپرده شد. رییس دانشگاه، مرحوم دکتر سلیمی با توجه به اینکه من مدیر گروه بودم، ریاست این پروژه را به من دادند. وقتی شروع کردیم و کار پیش رفت دیدند سازمان بزرگی در حال شکل گیری است و مدیریت آن در دانشگاه کار سختی است. به شرط اینکه این مرکز تحقیقات به دانشگاه امیرکبیر خدمات بدهد، قرار شد استقلال آن را قبول کنند. دکتر میرزاده ساختمانی را در خیابان اعتمادزاده در خیابان فاطمی در سه طبقه بزرگ در اختیار مرکز تحقیقات پلیمر گذاشتند. این ساختمان روز اول هیچ چیزی نداشت. حتی برای جلسات روی زمین روزنامه باطله می انداختیم و روی آن می نشستیم. آزمایشگاه ها را تعریف کردیم و با تامین ارز از سوی دکتر میرزاده، ماشین آلات و تجهیزات وارد شد. این مرکز بعدا شد پژوهشگاه پلیمر که حالا در بلوار پژوهش دایر است.

 

  • در واقع مرکز تحقیقات پلیمر پیش از دانشکده مهندسی پلیمر رسما تجهیز و تاسیس شد؟

کتباب: بله. همینطور است. برای ایجاد رشته و دانشکده مهندسی پلیمر خیلی اصطکاک داشتیم ولی  بالاخره مجوز را با روابط دریافت کردیم، آن هم نه فقط برای پلی تکنیک برای راه اندازی در کل کشور. وقتی مجوز را به دکتر سلیمی رییس دانشگاه ارایه کردیم، گفت ساختمان و نیروی انسانی ندارید. باید تامین کنید. ما خانه باغی را که اشاره کردم با دانشکده مهندسی نساجی که ساختمان در دست ساختشان به اتمام رسیده بود و نقل مکان کرده بودند، مبادله کردیم. برای تامین نیروی انسانی هم برای تعدادی از مهندسین خودمان سهمیه بورسیه گرفتیم (دکتر محمدی، دکتر غفاریان، دکتر پورمهدیان و …) و برخی از مربیان ما هم ادامه تحصیل دادند مثل خانم ها دکتر گوهرپی، جلالی و جوادی. به این ترتیب با ریاست دانشگاه به این جمع بندی رسیدیم که رشته مهندسی پلیمر می تواند تاسیس شود.

اما رشته با یک گرایش قابل ایجاد نبود. گرایش شیمی و تکنولوژی رنگرزی در مهندسی نساجی وجود داشت که هر چند با مهندسی سازگاری نداشت ولی کادر رنگ دانشکده مهندسی نساجی را در خود پذیرفتیم، دکتر مرادیان، مهندس کثیرها و دکتر خسروی به ما پیوستند. و نهایتا نام دانشکده مهندسی پلیمر بر سردر ساختمان قبلی مهندسی نساجی در زمان ریاست من نصب شد. سال 1368. در همان مقطع شروع کردیم از طریق کنکور دانشجوی ارشد جذب کردیم و به همین ترتیب کار ادامه پیدا کرد.

تفاهم نامه خیلی خوبی هم با پژوهشگاه صنعت نفت منعقد کردیم. 15 دانشجوی ما در آنجا بورسیه شدند که مبلغ قابل توجهی را متوجه دانشکده کرد. اینها همه برای بالابردن و تقویت توان پژوهشی دانشکده هزینه می شد.

برای اخذ مجوز جذب دکترا هم می باید دو دانشیار می داشتیم که من و دکتر افشار در آن زمان دانشیار بودیم و این مرحله هم طی شد. خانم دکتر گوهرپی، خانم دکتر فاضلی از نخستین دانشجوهای دکترای دانشکده بودند. بعدتر دکتر میرزاده هم به صورت تهاتری با دانشگاهی در استرالیا، دکترا گرفت.

ما به همین بسنده نکردیم. مجله علوم و تکنولوژی پلیمر را منتشر کردیم و به پیشنهاد دکتر میرزاده، انجمن علوم و مهندسی پلیمر ایران هم تاسیس شد که ما جزو موسسین بودیم.

 

  • ساختمان فعلی دانشکده چه طور ساخته و تجهیز شد؟

کتباب: همانطور که تعریف کردم، کم کم ما به آرامشی رسیده بودیم. به صورت جدی در صنایع نفوذ کرده بودیم و فارغ التحصیلان ما در همه جا حضور داشتند. آقای دکتر میرزاده دانشجوی من بودند و آن زمان رییس سازمان برنامه و بودجه. با او صحبت کردم برای ساخت یک ساختمان مناسب. او گفت: یک طرح توجیهی بنویسید که 50 سال آینده علوم و مهندسی پلیمر در آن دیده شده باشد. این را به بنده محول کردند. کمیته ای تشکیل دادیم و خیلی انرژی زیادی برد. باید کارشناسان سخت گیر سازمان برنامه را متقاعد می کردیم. حدود 20-30 جلسه داشتیم بعضا تا نیمه های شب. بالاخره با حمایت دکتر میرزاده مبلغ 950 میلیون تومان در بودجه یک سال دیده و تصویب شد. ابلاغ شد به دانشگاه صنعتی امیرکبیر و  ساخت دانشگاه در محل فعلی به من تفویض شد. ساختمان فعلی در زمان ریاست من در دانشکده ساخته شد.

بعدا دانشگاه های دیگری هم متقاضی ایجاد رشته مهندسی پلیمر شدند. دانشگاه صنعتی اصفهان در مهندسی شیمی درخواست دادند که سه نفر، من دکتر شریفی از دانشگاه تهران و دکتر رضاییان از صنعتی اصفهان موافقت کردیم. بعد در دانشگاه صنعتی شریف این رشته ایجاد شد که من خودم هم تدریس داشتم.

در دانشگاه آزاد هم بعدتر مهندسی پلیمر تاسیس شد که خودم راه اندازی کردم. در مهندسی نساجی دو درس می دادم در دانشگاه آزاد دیدم همه رشته ها هستند جز مهندسی پلیمر. نیرو نداشتند. گفتم من راه ندازی می کنم. دکتر جاسبی رییس وقت دانشگاه هم از دوستان زمان تحصیلم در انگلستان بودند و پذیرفتند. با مجوز جذب 15 دانشجو آغاز کردند. من، دکتر عارف آذر، دکتر نازکدست و بعدا دکتر بازگیر و دکتر فاضلی و دکتر اردشیر سعیدی و … با معرفی من برای تدریس دعوت شدند. خودم 13 سال در واحد علوم و تحقیقات درس می دادم. الان هم این رشته در واحد یاد شده خیلی توسعه پیدا کرده و در خارج کشور هم کاملا پذیرفته شده است.

  • صنعت پلیمر در دهه های اخیر چه فراز و فرودهایی داشته است؟

کتباب: بعد انقلاب دو صنعت در حوزه پلیمر شاخص بودند (خب صنعت رنگ و چسب عملا وجود نداشت). صنایع تایر و صنایع پلاستیک. پلاسکوکار بود، گروه کفش ملی بود و تایرسازی هایی که عموما زیر چتر ژاپنی ها و امریکایی ها و … بودند. تایر زیرساخت صنعتی داشت. اینها به دلیل نیاز شدیدی که داشتند، خیلی از تربیت مهندسین پلیمر حمایت می کردند. در حوزه مواد اولیه و خیلی محصولات واردات وجود داشت. همه چیز وارد می شد. امروز توسعه و گسترش صنعت پلیمر ماحصل فعالیت رشته مهندسی پلیمر در کشور بوده است.

(ادامه دارد …)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا