اخباراخبار ویژه

سرمقاله تبسم علیزادمنیر در شماره 251 ماهنامه بسپار در شهریور/ انزوا با ما چه می کند؟

بسپار/ ایران پلیمر این روزها مجادلات جدی بر سر داده های آماری در دو دولت اخیر، نقل محافل رسانه ای است. متاسفانه همین مرافعات اتفاقا مبتنی بر عدد و رقم های رسمی از هر دو سو، نشان می دهد تا چه حد آمارهای منتشره می توانند غیر قابل استناد و اتکا بوده و آمارسازی تلقی شوند (پیش تر از اثر آن بر سرمایه گذاری و توسعه صنعتی کشور نوشته ایم). یک بررسی ساده بر روی داده های مرکز آمار ایران به عنوان مرجع رسمی در این خصوص، نشان می دهد که همین اندک داده های گاها مصادره به مطلوب شده هم، در عموم موارد دست کم از سال 1399 به بعد به روز رسانی نشده اند!

اینکه چیزی را بلد نباشیم، می شود آموخت. ولی اینکه چیزی را بلد باشیم و به هر دلیل به کار نبندیم، باید ریشه های آن را شناخت و بعد به دنبال راهکار گشت.

 

مجریان دولت اصرار دارند که بگویند ایران در انزوا قرار ندارد. مرتب از عضویت کشور در پیمان های منطقه ای مختلف می شنویم که حتما مایه خرسندی است و برای ما که به نظم فعلی جهانی منتقدیم، بهانه ای برای امیدواری.

اما بدون زیرساخت های لازم که اغلب اقتصاددانان و فعالین حوزه صنعت و کسب و کار، بارها و بارها آنها را برشمرده اند، این همکاری ها در نهایت به بهبود وضعیت اقتصادی کشور ختم نخواهد شد. زیرساخت هایی که دولت کمینه انرژی و توان خود را برای ایجاد آنها صرف کرده و می کند.

بحثی نیست که ایزوله کردن کشور، تا یک جایی می تواند به پروبال گرفتن تولید داخلی کمک کند. بخشی از اثر آن را می توان در نسبت نرخ رشد اقتصادی بخش صنایع و معادن با متوسط نرخ رشد اقتصادی کشور مشاهده کرد. با این حال برای هر گونه رشد و توسعه بیشتر، و برون رفت از بازارهای محدود موجود، نیازمند امکانپذیری تبادلات مالی و تجاری در سطح بین المللی هستیم که جز در تعامل با دنیا حاصل نخواهد شد.

 

صنعت و تولیدکنندگان کشور امروز دغدغه هایی دارند که بسیاری از آنها در چارچوب کارخانه ها و سازمان های آنها قابل کنترل و هدایت نیست. قبلا نوشته ایم و باز هم خواهیم نوشت که تامین نیروی انسانی در حال تبدیل شدن به یکی از ابرمشکلات است. امکان ورود فناوری های نو، تامین مواد اولیه و بی ثباتی هم از دیگر مواردی است که به طور جدی به مساله هر روزه صاحبان صنعت تبدیل شده است. در کنار تن هایی که در این مسیر پیش از آنچه که باید، فرسوده می شوند، ملزومات و ماشین آلات خطوط تولید هم فرسوده اند. بدون وارد شدن به نسل جدید صنعت و به کارگیری ابزارهای مدرن و این فاصله گیری مدام از روندهای روز دنیا، به یک جامعه سالم نخواهیم رسید.

دولت عملا بخش بزرگی از مسوولیت خود را در قبال ملت، به همین صاحبان سرمایه و کسب و کار و تولید سپرده است. این اقلیت تلاش می کنند در قالب تشکل ها و از طریق رسانه ها، صدای خود را و خواست های خود را به گوش طبقه حاکمه برسانند و  با خلاقیت خود راهی برای عبور از موانع پیدا کنند، گاهی موفق هستند و گاهی نه.

 

خوب است هر کدام از ما در جایگاهی که هستیم، کمک کنیم تا ضمن اصلاح روندهایی که درست نمی دانیم، حمایت از بخش اقتصاد خصوصی کشور به عنوان یک راه حل در تامین رفاه عمومی و حداکثری، دنبال شود.

 

تبسم علیزادمنیر

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا