اخباراخبار ویژه

اختصاصی بسپار/ گفت و گو با مهندس علیرضا میربلوک، مدیرعامل موسسه اندیشه برتر میران: یک مدیر پژوهشی در صنعت پلیمر چه ویژگی هایی دارد؟

بسپار/ ایران پلیمر مؤسسه اندیشه برتر میران در سال ۱۳۸۷ با رویکرد انجام پژوهش ­های کاربردی و ارائه خدمات آزمایشگاهی و آموزش مهارت­ های پیشرفته در حوزه پلیمر و پوشش تأسیس شد.

این مؤسسه به عنوان اولین مرکز آموزش فنی و حرفه ­ای در رشته پلاستیک کار در سال ۱۳۸۹ توانست اولین دانش آموزان علاقه ­مند به رشته پلاستیک کار را تربیت و روانه بازار کار کند.

مهندس علیرضا میربلوک مدیرعامل این مجموعه و از فعالین تشکلی صنعت پلیمر نیز هست.

در دفتر او در جاده مخصوص تهران- کرج به گفت و گو در مورد آموزش و پژوهش نشستیم. او با علاقه مندی گروهی از کارآموزان فعال در مجموعه را به نشست دعوت کرد و گفت و گوهایی جذاب شکل گرفت. بخشی از صحبت های ما با مهندس میربلوک در ادامه آمده است:

 

بسپار- از نظر شما  آیا شیوه آموزش آکادمیک در مدارس و دانشگاه‌های ایران درست است یا خیر؟

میربلوک: با توجه به داشتن فرزندی که محصل است و با بررسی کتب، در برخی دروس به نظرم نه تنها بد نیست، اتفاقا خیلی هم خوب است.

احساس من این است که خیلی از موارد درسی برای ما لازم هستند. شما در ۵۰ سالگی می‌بینید که یک شخص باید ارتباطات، جامعه شناسی، ریاضیات و … را در کنار هم بلد باشد. پس مسلما  وقتی دورس را جمع میزنید به همین حجم دروس می رسید. حالا اینکه می گویند حجم مطالب زیاد است را نمی دانم. به نظر من شاید هم چون تولید محتوا، دست اهلش نیست، چنین احساسی پدید می آید.

مطالب درسی در دانشگاه ها هم به اعتقاد من ۶۰ تا ۷۰ درصد خوب است. اگر برای دانشجو جذابیت ندارد به شخصیت و مدل آنها بر می گردد.

از نظر من یک دانش آموز و یک دانشجو شغل اولشان دانش آموزی و دانشجویی است. پس اگر ایشان از یک نمره حداقلی برخوردار نشوند اصلا آدم وظیفه شناسی نیستند. کسانی که درس نمی‌خوانند به شرطی که مشکل معاش نداشته باشند از روی بی مسوولیتی است و والدین را هم مقصر می دانم.

طبق تحقیقات یونسکو بیش از ۹۰ درصد خانواده‌ها در تربیت فرزند کارآمد، ناکارامد هستن!

مکانیزم آموزشی چه در خانواده‌ها چه در سیستم‌های آموزش عالی، عمدتا معمولی پرور است نه خاص پرور.

 

بسپار- یکی از مسایلی که همیشه در محیط‌های آموزشی مثل دانشگاه‌ها مطرح است این است که دانشجویان بیان می کنند که دروس خوانده شده در محیط کار به دردشان نمی خورد. از نظر شما آیا محتوای آموزشی ما در دانشگاه‌ها مشکل دارد یا انگیزه دانشجو یا روش‌های آموزشی؟

میربلوک: به نظر من اولویت بندی ایراد دارد. مثلا درس ۳ واحدی تمرکزش بر روی بسیاری از مباحثی است که مشکلی را رفع نمی‌کند، اما خود درس مهم است، مثلا در درس مهندسی پلاستیک اگر ۱۰ مطلب مهم به دانشجو منتقل بشود بهتر از ۵۰ مطلب غیر مهم است.

خوب است سوال را اینطور جواب بدهم که کدام بخش از مسایل کاری را برای اولین بار از صنعت شنیدیم؟ به نظر من هیچ کدام!  همه را شنیده ایم حالا اینکه یاد گرفتیم یا نه، بحث دیگریست.

من فکر می کنم که عمده مطالب مرتبط با مهندسی پلیمر مخصوصا در موضوعات بین رشته ای نواقص بسیاری دارد. مثلا بلد نیستیم کارآفرین در دانشکده پلیمر تربیت کنیم. به همین دلیل است که تعداد کارآفرینان ما (در مقایسه با سایر رشته ها) اینقدرکمتر از شاغلین است.

 

بسپار– البته آمار دقیقی در این خصوص در دست نیست، برداشت شما احتمالا بیشتر حسی است.  

میربلوک: این همه شرکت و کارخانه سراغ دارید که مالکان آنها تحصیلات پلیمری ندارند. چرا؟

وقتی یک صنعتی جاذبه کارآفرینی دارد چرا باید تعداد فارغ التحصیلان این رشته  نسبت به سایر رشته ها تناسبی با کارآفرینان آن نداشته باشد؟

من این را  قبول دارم که درس‌های ما ناقص است. مثلا به قول شما همه که نباید کارآفرینی بکنند. ولی آیا مثلا دروس اختیاری در صنعت پلاستیک تعریف کرده ایم که فرد با مهارت های لازم یک مدیر موفق آشنا شود؟

 

بسپار- تا جایی که من اطلاع دارم در دانشگاه صنعتی امیرکبیر برای دانشجویان کارشناسی، ۱۵واحد اختیاری پیش بینی شده که بچه‌ها می توانند در دانشکده‌های دیگر بگذرانند که به نظر من تعداد واحد معقولی است.

می توانند این ۱۵واحد را در دانشگاه مهندسی صنایع بردارند یا در هر دانشکده دیگری. خیلی کمک کننده است.

میربلوک: برعکس این سوال را از شما می‌پرسم به نظر شما اگر یک نفر که رشته مهندسی مکانیک است، بیاید در دانشکده ما و بخواهد پلاستیک  یاد بگیرد، چه درس هایی را می خواهد یاد بگیرد که از خود ما که داخل این رشته هستیم، بیشتر یادگرفته باشد؟!

 

بسپار- قطعا اینطور نیست، هدف هم این نیست. هدف آشنایی اولیه با مفاهیم بین رشته ای است.

میربلوک: من حرفم این است که تخصص های بین رشته ای باید براساس استاندارهای جدیدی طراحی شوند و نه پیش فرض های قبلی و همیشگی.

باید برای تقاضا و نیاز جدید تخصصی، تعاریفی داشت. مثلا همه ما در واحدهایمان، کارشناسان را به دوره های آموزشی مالیات های مستقیم، مالیات های غیر مستقیم، مالیات ارزش افزوده، دوره قیمت تمام شده و غیره می فرستیم. تمام اینها مسایل بسیار مهمی است که شرکت ها هر روز با آن مواجه هستند. چیزی که شما اشاره کردید، مطمئنا قدمی رو به جلوست فقط مواظب باشیم به بیراهه نریم.

منظور من بیشتر این است که آیا در دانشگاها و با گذراندن دوره های دانشگاهی صرف می شود مهارت آموزی کرد؟ مسلما خیر!

بنابراین ما باید مهندسی معکوس بکنیم بگوییم ما این مطالب را با این عناوین می خواهیم که در دانشکده ها پیدا نمی شود ولی در مراکز تخصصی که آموزش می دهند می توان آن را پیدا کرد.  ادعا دارم دو ماه اموزش دیدن در مجموعه ما به شرطی که ما هم در کنار دوستان باشیم از ۴سال لیسانس، مطلب بیشتری منتقل می کند. می دانید چرا ؟ چون تمام مطالب مفید، خلاصه سازی شده اند.

 

بسپار- این روزها میزان انگیزه دانشجویان را چطور ارزیابی می کنید؟ آیا مطالعاتی داشتید که روش های آموزشی در سایر کشورها به چه صورت است و آیا ما به آن نزدیک هستیم یا خیر؟

میربلوک: صادقانه بگویم اطلاعی ندارم که آن طرف چه خبر است.

 

بسپار- خب حیطه کاری شما در دانشگاه نبوده ولی حتما در بخش آموزش مجموعه خود به  الگو های موجود نگاه می کنید.

میربلوک: راستش من الگوهایم را بر اساس تقاضا و نیاز صنعت کشور طراحی و ترسیم می کنم.

ما اینجا علاوه بر مهارت های لازم در انجام آزمون های مختلف و آشنایی با پلیمرها و … به دانشجو می آموزیم که چگونه یک نامه رسمی با طرح کامل خواسته های خود بنویسد.

چگونه با دیگران تعامل کند. ما این ریسک را می کنیم که دستگاه های چند صد میلیونی را در اختیار کارآموزان قرار بدهیم.

در گزارش 240 ساعت کارآموزی هم، باید تک تک فعالیت های انجام شده و تست هایی را که شخصا انجام داده اند، به همراه نتایج؛ آورده شود.

این را هم بگویم که سیستم ما روشمند نیست، هدفمند است.

 

بسپار- به عنوان موسسه ای که تمرکز زیادی روی حوزه مشاوره و پژوهش دارید، ارتباط آموزش و پژوهش را چه طور می بینید؟ گلوگاه صنعت پلیمر در بحث پژوهش کجاست؟

میربلوک: آموزش، پیش فرض پژوهشگر شدن است. بی معنی است که شما فکر کنید پژوهشگر خواهید شد در حالی که  آموزش ندیده باشید. اینکه پژوهش ها هم همیشه نتیجه بخش باشند، ممکن نیست. نفس پژوهش عدم قطعیت است.

بنابراین شما باید یک الفبایی را بلد باشید تا بتوانید وارد عرصه پژوهش شوید.

ما اگر در کشور و در کارهای پژوهشی در مرز دانش حرکت کنیم، این به درد مملکت نمی خورد. بدون تعارف می گویم. چرا؟ چون شما از مرزهای تکنولوژی بسیار عقب ترید!

 

بسپار- به پژوهش در مسیر دولتی باور دارید یا خصوصی؟

 

(ادامه دارد …)

متن کامل این گفت و گو را در شماره 258 ویژه نامه پوشرنگ از گروه مجلات بسپار که در پایان اسفندماه 1402 منتشر شده است، می خوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه  و  فیدیبو  قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا